eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
339 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
من هم یک #دهه_هفتادی ام! از اون روزی که چشمام یه ذره باز شد به روی دنیا و بعضی از #زیبایی هاش رو دیدم... از اون روزی که از جبهه و جهاد و ایثار و #شهادت شنیدم... از اون روزی که مزار #ستاره هایی آسمونی به نام #شهدا رو زیارت کردم و شمیم گل نرگس رو حس کردم... همیشه یه #حسرت تو دلم بود با خودم می گفتم کاش منم دهه شصتی بودم... کاش #جبهه رو می دیدم... #امام رو می دیدم... اما این روزا اصلا حسرت نمی خورم... چه دهه زیبایی ست #دهه_هفتاد، چه گل های نازنینی روییده در این دهه هفتاد، چقدر #جوون رشیدی که جبهه رو ندیدن، امام رو ندیدن، انقلاب رو ندیدن، ولی... براشون #فرقی نداشت سنگر جهاد نظامی با سنگر #امنیت و #خدمت به مردم و #دفاع از حرم... خدا کنه آهمون از جنس #نیاز باشه! اگر آه تو از جنس نیاز است در باغ #شهادت باز باز است #پایان_ماموریت_بسیجی_شهادت_است👌🌺 💟 @hemmat_hadi
سلام بر ابراهیم
🔸رفته بود #سوریه جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریست‌ها👹 بایستند 💥اما رد خشونت جا
🌷 ❤️✨محمدحسین خیلی دوران دفاع مقدس را می‌خورد. با غبطه می‌گفت: ‌ای کاش من هم در بودم. خوش به حال شما که بودید. خوش به حال شما که دیدید ❤️✨یکی از برنامه‌های همیشگی‌اش زیارت و قطعه شهدای گمنام🌷 بهشت زهرا(س)بود.وقتی پیکر دوستان شهید حرمش شهیدان کریمیان و امیر سیاوشی را آوردند و در به خاک سپردند ، حال و هوای عجیبی داشت. ❤️✨ارتباط خاصی با داشت و همیشه کلام شهدا را نصب‌العین خودش قرار می‌داد محمد بود. وقتی بحث جبهه مقاومت مطرح شد، همه تلاشش را کرد که به برود. ❤️✨یک روز آمد و کنارم نشست و گفت: اگر من یک زمان بخواهم بروم سوریه، مخالفت می‌کنید؟ نظرتان چیست⁉️ گفتم: یک عمر است که به (ع) می‌گویم: بابی وامی و نفسی و اهلی و مالی واسرتی، آقا جون همه زندگی‌ من به فدایت، حالا که وقتش شده ، بگویم نه نرو همان که در اینجا حافظ توست در سوریه هم است همه عالم محضر خداست. ❤️✨گفت: وقتی راضی هستی یعنی همه راضی‌اند. عاشقانه تلاش کرد برای رفتن، اعزام‌ها خیلی راحت نبود. یک روز -صبح برای خواندن نماز📿 صبح بیدار شدم که دخترم هراسان آمد و گفت: مادر ساکش را بسته و می‌خواهد برود ❤️✨رفتم و گفتم: می‌روی؟ قبل رفتن بیا چندتا عکس با هم بیندازیم. عکس‌ها را که انداختیم، و راهی‌اش کردم. وقتی رفت گفتم با برمی‌گردد اما مصلحت خدا بر این بود که برگردد. ❤️✨وقتی از آمد از اوضاع آنجا برایم گفت، اعتقادش نسبت به حفظ انقلاب و بیشتر شده بود می‌گفت: مامان نمی‌دانید چه خبر است؟ خدا نکند آن که در سوریه ایجاد شده در ایران پیاده شود. می‌گفت: تا زنده‌ایم است به این خائنان اجازه بدهیم مملکت ما را مانند سوریه کنند 💟 @hemmat_hadi
#بیاد_شهید_بی_سر 18مرداد، سالگرد شهادت محسن حججی 🌷 🍂یک جوان #دهه_هفتادی که زندگیش و نوع رفتنش برای همه پیام💌 داشت. ⇜می‌توان #جوان بود و گناه نکرد🔞 ⇜می‌توان در دوره‌ی فتنه و انواع شبهه بود امّا یک لحظه از #اهل‌بیت عصمت و طهارت و ولیّ فقیه جدا نشد. ⇜میتوان در یک محیط #عادی بود و امّا عادی و بدون هدف🎯 نشد! ⇜می‌توان در یک دوره‌ی پرزرق و برق زندگی کرد امّا اسیر دنیا نشد. ⇜و می‌توان در اوج جوانی #حجّت_خدا شد و با بوسه‌ی نایب امام زمان(عج) بر تابوت خود⚰ از این دنیا هجرت کرد و مورد #حسرت بسیاری از اولیاء خدا شد. 🍂و #شهید_حججی فقط یک نمونه از تربیت‌یافتگان مکتب اسلام ناب بدست #امام_خامنه‌ای عزیز است♥️ #شهید_محسن_حججی🌷 #سالروز_شهادت ❤️ @hemmat_hadi
🔻همسر شهید حججی: ‌ ❣آخر شب محسن از تشییع جنازه دوست شهیدش برگشت. با می گفت: «نمیدونی ازش چه استقبالی کردن!... چه جمعیتی!» از ته دل آه کشید: «زهرا! اگه بیمیریم ده نفر میان زیر تابوتمون، اونم با هزار زور... مردم داشتن خودشون رو برای این شهید می کشتند.» ‌ ❣ تا صبح مدام از حرف زد. اشک می ریخت و می گفت: «اگر شهید شم برای همیشه هستم؛ اما اگه بمیرم دیگه نیستم و اون وقت نفَسِت بند میاد... من و تو نمی‌تونیم از هم دور بشیم، ولی با شهادت شاید بشه(اون وقت همیشه کنارتم).» ‌ ‌ 📕 کتاب سربلند 🌷 ❤️ @hemmat_hadi
✨↫دوباره دلتنگی💔 ✨↫دوباره ✨↫دوباره آه 🌾میترسم آخرحاجت خودرا نگیرم ✨ ناکام و از ره مانده در بستر ✨ آه ای !! هردم به یادت!! 🔹تا کِی بسازیم و بسوزیم آخر این‌سان 🔸چون شمع جامانده به 🌾نگاه کنید به حال ما 🍃شما رو به خاک جبهه‌ها 🍃ان‌شاءالله ماهم بریم🕊 مثل 🍃🌹🌹 🥀 🌙 ❤️ @hemmat_hadi
◾️امسال من فرق دارد: امسال من هستم و یک کوله دلتنگی؛ امسال باید در جاده تنهایی، عمودهای بی ام را بشمارم؛امسال باید به جای چای ابوسجاد،در موکب جامانده ها، شوکران حسرت راسر بکشم؛ زیارت... حسرت هم‌ شدن با شما... حسرت دعا برای ظهورتان در اجابت خانه کربلا..."در کوی نیک نامان ما را گذر ندادندگر تو پسندی تغییر ده قضا را! " کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
✵─ஜई🍃🌸🍃ईஜ─✵ 🍃چشم هایم را در حالی گشودم که آفتاب تلخند زد به رویم و یادم آمد امروز دو رکعت قضا شده بر روی شانه هایم سنگینی می کند. 🍂حال دلم خراب شد و بازهم شدم اما دلم پیش دعای گیر است که این الحسن و این الحسین سر دهم و ناله دهم ... 🍃دلم پیش فرازهایی است که از دلتنگی هایم بگویم . عزیز علی ان اری الخلق و لا تری..برمن سخت است که را می بینم ولی تو دیده نمی شوی . نور چشم هایم در دیدارت روز به روز کم تر می شود و من از دیدار رویت محرومم.. 🍂متی احار فیک یا مولای... تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم؟ سرگردان نبودم آنقدر که در فراغت گریبان چاک کنم و ناله زنم و به دنبالت شهر به شهر بگردم و از هجرانت کنم ... 🍃آقاجان.من منتظری هستم که برای نمازهای قضا شده اش میخوری و برای گناهایش اشک می ریزی که خدا ببخشایدم اما دلم به برکت وجودت خوش است و گاهی زیر لب سر می دهم.... 🍂مولای جان، من نهایت ظلمت نفسی هستم و منتظرم ندای انا المهدی تو گوش غفلت ام را کر کند.من با دست های خالی و شانه هایی سنگین از زمزمه می کنم متی ترانا و نراک.... ✍نویسنده : 🖤 🖤 @hemmat_hadi ☘࿐✧🌷✧࿐☘