eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
406 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
. دلم می خواهد ... از ماشین پیاده شوم ! پنجاه متری را قدم بزنم ... گوشه ای از درب ورودی ، کفش هایم را در بیاورم ... و قدم هایم را بر روی زمین گرم ، کِشان کِشان بکشانم ... سرم به زیر باشد ... چشمانم ببارد... از شوق ، از درد ، از ، از مظلومیتِ امامم ... آفتاب گرم بر سر و صورتم بتابد ، تا بیشتر بسوزم که رنج را بیشتر حس کنم ... سنگ تیزی در پایم را فرو برود تا بلکه کرب و بلا برایم بیشتر تداعی شود ... . سرم را بالا بیاورم ، رقص پرچم ها را در میان بادهای سرگردان ببینم ، بادهایی که حاملِ پیام اند اما کجایند گوش های شنوا؟ ، بشنوم صدای شان را که به حالِ دنیا و دنیاییان می خندند و اما قرار بر نشنیدن است ... تا ابد ... . حتی دلم می خواهد ببینم آنانکه به انتظارم برای خوش آمد ایستاده اند و جلویم را آب و جارو می کنند ، اما چشم هایم را در کدامین گناه از دست داده ام؟ . بروم بر بالای یک بلندی بیاستم ، صدایم را آزاد کنم ، از تمام وجودم، با تمام سلول های بدنم ، فریاد بزنم که : آی شهدا ، قلبم را اینجا به امانت گذاشته بودم و قرار بر صد دله شدنش نبود ، چه شد آن امانت؟ آی شهدا ، ما بی توان در مبارزه ایم و شما اما مرد نَبَردید ، برگردید زمان زمان رجعت است که انقلاب به دست نااهلان افتاده ، که انقلابی های دهه پنجاه ، ضد انقلاب های دهه نود هستند... و... . بر روی خاک بنشینم ، فکر کنم ، اندکی خاک بازی کنم ، تا که خاکی شدن و خاکی بودن را یاد بگیرم ، بفهمم که انتهایش مشتی خاک است که بر صورتم خواهند ریخت ، بدانم که آخر این مسیر اگر شهادت نباشد ، مرگی است که ننگ یک بسیجی است ... . آری ، دلم می خواهم همین الان ، در همین گرما ، آنجا باشم ، شلمچه قطعه ای از بهشت ، تا که شاید سبک شوم ...اما چه کنم که دچارِ اما و ولی و شاید و کاش هستم ... . پ.ن: درد دارم ... دردِ انقلاب روح الله ... که از هر دردی ، دردناک تر هست ... و دیدن نااهلان که از هر رنجی ، دشوار تر است... اما جز اشک و آه چه در بساط دارد دلِ گرفته ی ملتهب ... 💟 @hemmat_hadi
سلام بر ابراهیم
حالم خوب نیست چکار کنم ؟! از خدا دور شدم چکار کنم؟! از زندگی نا امیدم چکار کنم؟! از خودم هم خسته شد
-دیدید که میگن :طرف از همون اول هم شبیه شهدا بود؟! . روز ازل است ... و بندگان در مقابل الله ایستاده اند ... برگه ایی سفید را بین خلق الله توزیع می کنند ، دارند برگه ی سرنوشت هرکس را به دستان خودش می سپارند ، میان آن سفیدی فقط یک کلمه نوشته اند و می درخشد ، در همان خط اول : ... . اما امضایش نکردند ، یعنی نمی کنند ، ماند برای دنیا ، ماند به اینکه چگونه زندگی کنیم ، کدام مسیر را انتخاب کنیم.. . زین پس نویسنده ی احوالتمان ، خودمانیم!(کاش نویسنده خوبی بودیم...) خدایا ، که این پاکی را آلوده کنم؟! . به دنیا می آییم ... بعضی ها ، خالص می مانند و کلمه شهادت از بالا تکان نمی خورد... . اما برخی ها دارند ، عوض می شوند ، ، آلوده می شوند و پی در پی کلماتی در ابتدای پرونده قرار می گیرد که کلمه شهادت را به پایین و پایین تر هل می دهند ، می رود و در آن آخرها برای خودش جایی پیدا می کند ، گاه کور سویی از او هست و اکثر نیست ... غیبت ، تهمت ، دروغ ، نگاه حرام ، حرف نادرست و الخ ، ش..ا....ت ... و حالم/ت/مان چقدر شبیه آن برخی هاست ... به یک بازگشت به عقب مقتدرانه احتیاج دارم/ی/یم ... . - هیچ وقت دیر نیست ... این را شاهرخ ضرغام ها ، ثابت کرده اند . ... التماس دعا شبتون حسینی✨🌸