eitaa logo
شُهدا‌ زنده‌ اند !🇵🇸
890 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
120 فایل
❁﷽❁ گفته بودم به کسی، عشـق نخواهـم ورزید! روضه خوان گفتـ #حسیـن توبهـ من ریخت بِهـم...🍃 #عشق‌فقط‌حُسین‌ابن‌علیست✨❤️ ⠀ོ ⠀⠀ོ ⠀ོ ⠀⠀ོ⠀ تقدیم به #حضرت‌مادر«س» ..⁦🕊️⁩ 🌸|اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج|🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️بسم رب الشهدا❤️ شده بود برنامه ماهانه اش ماهی یکبار بچه هارا برمی‌داشت و می رفت توی شهر زباله های شهر را جمع می کردند می گفت: هم شهر تمیز میشه و هم غرور بچه ها می ریزه💫 ❤️ @hemat3131 🕊
°•|🍃🌸 #دلنوشتـــــہ نمےدانم این شهیـــ🌹ــــد را چگونه مےشود توصیــــــف ڪرد ▫️گاهے عارفــــــ ▫️گاهے فیلسوفـــــ ▫️گاهے دانشمنـــــد ▫️گاهے فرمانـــــده ▫️گاهے عاشـــــــــــق ... 👈 ولے هر ڪــــہ بـود، دیگر ماننـدش نخواهد آمد.. °•{فرمانده قلبهـــــا #شهید_مصطفی_چمــــران🕊🌹}•° @hemat3131 🕊
••🦋بسم رب الشهدا🦋•• بورس گرفت، رفت آمریکا. بعد از مدت کمی شروع کرد به کارهای سیاسی مذهبی. خبر کارهایش به ایران رسید. از ساواک پدر را خواستند و بهش گفتند: ما ترمی چهار صد دلار به پسرت پول نمی دهیم که برود علیه ما مبارزه کند. پدر گفت: عاقل و رشیده، من نمی توانم در زندگیش دخالت کنم. بورسیه اش را قطع کردند، فکر می کردند نمی تواند درس بخواند، بر می گردد، اما با کار های پژوهشی که در دانشگاه انجام می داد خرجیش را تامین کرد. ❤️ @hemat3131 🕊
• 🤲🏼📿 • •خدایا! ما را ببخش از گناهانی که ما را احـاطـه کرده و خود از آن آگاهی نداریم گـناهانی که می کنیم و با هزار قدرت عـقل توجیه می کنیم و خود از بدے آن آگاهی نداریم!💔🍃 . .🌸🦋 @hemat315 🕊
این شهید همیشه😢 در محاصره ست...😳 @hemat315
مناجات زیبای ♡✨ .. خدایا ... از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت اما شکایتم را پس میگیرم ... من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ... گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ، معنایش این نیست که تنهایم ... معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ... با تو تنهایی معنا ندارد ! مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...! دوستت دارم ، خدای خوب من ... .. @hemat315 🕊
~🕊 ، تصميم گرفتم بروم پيشش، توى چشمهاش نگاه كنم و بگويم «آقا اصلا مال شما. من مى خوام برگردم.» مگر میشد؟ يك هفته فكر كردم، تمرين كردم. فايده نداشت. مثل هميشه، وقتى مى رفتم و سلام مى‌كردم، انگار كه بداند ماجرا چيست، مى‌گفت «عليك السلام» و ساكت مى‌ماند. ديگر نمى‌توانستم يك كمله حرف بزنم. لبخند میزد و مى‌گفت «سيد، دو ركعت بخوان درست مى‌شه.» 📿🌼 ، ،