📝 "توبه واقعی (از ته دل)"
✍از مهمترین وظایف شیعیان نسبت به امامِ عصر، انجام توبه واقعی است. یکی از اصلی ترین دلایل غیبت امام زمان، گناهانی است که از انسان ها سر می زند. امام زمان در نامه خود به شیخ مفید، گناهان ما را دلیل اصلی غیبت می دانند و می فرمایند: پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده می دارد، اعمال ناخوشایندشان است که به ما می رسد و از آنان نمی پسندیم و انتظار نداریم.
📚 کتاب مکیال المکارم ج۲
💢 "دَلیلِ غِیْبَتِ تُو، مَنَمْ، می دانَمْ"
@hemat315🕊
•🌈💛•
میفرمایند؛
برای اینکه بدانی به خدا مقرب شدهای؛
میزانِ آسودگیِ خودت را بسنج !
اگر آسودگیات کم شده و
بهمریخته هستی،
بدان که از خدا دور هستی :)
#استادپناهیان♥️
۔
@hemat315 🕊
..🌙..
احمَـدڪاٰظٖمے:🌱
.
سردار می گفت :)
اگہ توے پادگانت،
دو تا سربـاز رو
نماز خون و قرآن خون ڪردے
این برات مےمونہ
ازاین پستها و درجہها چیزی در نمیاد!
.
.
@hemat315 🕊
••🌙📿••
🔅اگر بنا باشد که ماه مبارڪ رمضان بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بی خوابی بکشد و مثلا شبها تا دیر وقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزه ای برای انسان اثر ندارد.
اسلام که نمیخواهد مردم بی جهت دهانشان را ببندند،
بلکه با روزه گرفتن قرار است انسانها اصلاح شوند.
🔸 #شهیداستادمرتضیمطهری
📙کتاب انسان ڪامل صفحه۲۸
@hemat315 🕊
• 😐🍃 •
"خاطراتطنزجبهہ"😂
یڪبار سعید خیلے از بچہها کار کشید...
#فرمانده دستہ بود
شب برایش جشن پتو گرفتند...
حسابے کتکش زدند😂
من هم کہ دیدم نمےتوانم نجاتش
دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا
شاید کمے کمتر کتک بخورد..!
سعید هم نامردی نڪرد، بہ تلافے
آن جشن پتو ، نیمساعت قبل از وقت #نماز صبح، #اذان گفت...😱
همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ
بچہها خوابند... بیدارشان ڪرد وَ گفت:
اذان گفتند : چرا خوابیدید!؟
گفتند : ما #نماز خواندیم..!✋🏻
گفت: الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید!؟
گفتند : سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت من برایِ #نماز شب اذان گفتم نہ نماز صبح..!😂
#شهیدسعیدشاهدی
#شادیروحشانصلوات🍃
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ❤️🌈
@hemat315 🕊
• 🖤 •
✨سالروزشهادت #حضرت_خدیجه«س»..
مادرمان زهرا «س» بی مادرشد.. :) 💔🍂
@hemat315 🕊
شُهدا زنده اند !🇵🇸
#عشق_بی_پایان پارت 2 آخی چقدر بدنم حال اومدا حسابی خسته بودم ساعت چنده وایییییییی تقریبا سه ساعته خ
#عشق_بی_پایان
پارت سوم
راضیه راضی پاشو
چشمام رو باز کردم چیزی رو که میدیدم باور نداشتم بنیامین بود برادر مهربونم کسی که همیشه در کنارم بود کسی که همیشه پشتیبانم بود تو روزای سخت حتی اون موقع
بنیامین 4سال از من بزرگتر بود و دانشجوی رشته پرستاری دانشگاه شیراز بود بخاطر همین کم میومد پیش ما
سلاممممم اخمالو جانم کی اومدی و چنان پریدم بغش که داشت خفه میشد
راضی پاشو از روم دارم خفه میشم
ماشاالله چه وزنی ام داری سلام دو ساعتی میشه رسیدم
وای بنیامین نمیدونی چقدر خوشحالم امروز کنکور دادم به نظر خودم خیلی خوب بود تو دعا کن من قبول بشم
بنیامین بنیامین کجایی
بله نکنه عاشق شدی
نه بابا من عشق کجا بود
عشق میترسه بیاد طرف تو
میبینم که خوب خواهر برادری نشستید دل میدید قلوه میگیرید
بعله دیگه مامان جان
من دارم میرم خونه اشرف خانم
و گفتن اسم اشرف خانم همانا و افتادن در یاد تو هم همانا مامان اومد خونه شما و دل من هم با خودش برد کاش این اتوبان عشق دو طرفه بود ای کاش
ادامه دارد...
نویسنده:راضیه. سین🍃🌸
@hemat315 🕊
میخواستند تسبیحش📿 را بگیرند
نداد؛ گفت: کسی در میدان نبرد
#تفنگش را به دیگری نمیدهد
بعد از خداحافظی
یک نفر👤 از طرفش
برای همه #انگشتر آورد ...
#سردار_دلها🌹
#شهید_حاجقاسم_سلیمانی♥️
@hemat315 🕊