⸀🧡🌿🐌˼- - -
🧡] #جمله_مثبت
🍀] #تفکر
ــــــــــــــــــــــــــــ🏵🌱^^
اگر روزی ¹ درصد در کار خود
پیشرفت ڪنید تا پایان سال
³⁶⁵ درصد پیشرفت
ڪرده اید.!!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🏵
⸀🧡••♡↯
[🌿]❥︎🌸 @herimashgh
❗️اگه میخای بدونی #ریا تو کارت هست یا نه این حدیث رو بخون:
🌹امیرمومنان علی(علیه السلام) فرمودند:
#ریاکار چهار علامت دارد:
➖اگر تنها باشد اعمال خود را با کسالت انجام می دهد،
➖و اگر در میان مردم باشد بانشاط انجام می دهد،
➖هرگاه او را مدح و ثنا گویند بر عملش می افزاید،
➖و هرگاه از او تعریف نکنند از آن می کاهد!
(۲:۱۳۸ شرح نهج البلاغه)
••♡↯
[🌿]❥︎🌸 @herimashgh
صدارفت
تصویررفت
یادٺ...؟!
یادٺامانمےرود..:)🌙
هـرثانیھ..!
دلتنگترازدیروزیم..🥀
#حاج_قاسم :)♡
••♡↯
[🌿]❥︎🌸 @herimashgh
⸀🍂🔗˼.. .. ..
🔗] #مدافع
🍂] #پروفایل
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ 🔗🍁›
اگربسیجۍواقعۍ ـھستۍ ..؛
ـ ـ ـ ــ ـ🍂''
اَللٰھُماَرزُقناشھادتْ
رابہقلبتبچسپاننہبہپشت
موبایلت ..!
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
••♡↯
[🌿]❥︎🌸 @herimashgh
بانـــــــــو🧕
قدمــــهایــــت در خیــــابان🚦🚧
کــــار دنیـــــا را لنــگ می کنـــد !🌺
نمي بینی فرشته های خدا ؟!👼
همگی دست به سینه به تماشـای تو نشســـته انــد !!😍
خـــدا می دانـــد چقدر در دلشـــان به تــــو🧕
و بــالهای سیاهـــت حـــسادت می کنند😄😚
#چـادږاڼـﻫـ 😍🍃
═══
••♡↯
[🌿]❥︎🌸 @herimashgh
✨﷽✨
#پندانه
🔴از این ستون به آن ستون فرج است
✍مردی گناهکار در آستانه دار زدن بود. او به فرماندار شهر گفت: «واپسین خواسته مرا برآورده کنید. به من مهلت دهید بروم از مادرم که در شهر دوردستی است، خداحافظی کنم. من قول میدهم بازگردم.» فرماندار و مردمان با شگفتی و ریشخند به او نگریستند. با این حال فرماندار به مردم تماشاگر گفت: «چه کسی ضمانت این مرد را میکند؟» ولی کسی را یارای ضمانت نبود. مرد گناهکار با خواری و زاری گفت: «ای مردم شما میدانید كه من در این شهر بیگانهام و آشنایی ندارم. یک نفر برای خشنودی خدا ضامن شود تا من بروم با مادرم بدرود گویم و بازگردم.»
ناگه یکی از میان مردم گفت: «من ضامن میشوم اگر نیامد به جای او مرا بكشید.» فرماندار شهر در میان ناباوری همگان پذیرفت. ضامن را زندانی كردند و مرد محكوم از چنگال مرگ گریخت. روز موعود رسید و محكوم نیامد.
ضامن را به ستون بستند تا دارش بزنند، مرد ضامن درخواست كرد: «مرا از این ستون ببرید و به آن ستون ببندید.» گفتند: «چرا؟» گفت: «از این ستون به آن ستون فرج است.» پذیرفتند و او را بردند به ستون دیگر بستند که در این میان مرد محکوم فریادزنان بازگشت. محكوم از راه رسید ضامن را رهایی داد و ریسمان مرگ را به گردن خود انداخت.
فرماندار با دیدن این وفای به پیمان، مرد گنهکار محکوم به اعدام را بخشید و ضامن نیز با از این ستون به آن ستون رفتن از مرگ رهایی یافت. از همین رو، به کسی که گرفتاری بزرگی برایش پیش بیاید و ناامید شود؛ میگویند: «از این ستون به آن ستون فَرَج است.»
یعنی تو کاری انجام بده هر چند به نظر بی سود باشد ولی شاید همان کار مایه رهایی و پیروزی تو شود.
••♡↯
[🌿]❥︎🌸 @herimashgh