این تمدنی که میخواید بسازید دقیقا چه شکلیه؟
سوال کننده نفهمیده است که ساختن تمدن یک #پروژه از پیش برنامه ریزی شده نیست (مثل یک پروژه عمرانی که از پیش همه نتیجه روی نقشه و.... مشخص است) بلکه ایجاد تمدن (هر تمدنی که باشد) یک #پروسه است که باید طی شود باید اندیشه های خشک را بگذاری هنر شوند بگذاری آداب و رسوم و فرهنگ را شالوده بریزند آنگاه خود #به_مرور و فراخور #نیاز عینیت خواهد یافت و طبیعتا در هر مرحله پیش از تحقق، #طرح_عینی لازم دارد.
یک مثال برای تقریب به ذهن !
اگه چند قرن پیش از افراد شیعه سوال میکردید که به نظر شما یک ورزش خوب چه ورزشی ست ؟ حتما به شما ملاک ها و معیار هایی میگفتند اما هیچ کس به شما یک ورزش به نام ورزش باستانی در زورخانه و بدین شکل را معرفی نمیکرد ؛ باری باید جامعه را با تفکرات و فرهنگ اسلیمی در مسیر زمان همراهی کرد تا او با پیش فرض های خودش و به تناسب نیازش در آن برهه از #زمان_و_مکان ، ورزشی را بسازد؛ ورزش پهلوانی ...
آری تمدن سازی پروسه است پروژه نیست .
و اگر نیک بنگری واضح است که پروسه بودن تمدن سازی اصلا به این معنا نیست که شما اصول و مبانی فکری مشخص و حتی ایدئولوژی تعریف شده از قبل نداشته باشید چرا که شما نه تنها به اینها بلکه حتی به فرهنگ و طرح نوشته ها، برای ساخت تمدن نیازمندید...
چرا نیازمندید؟ برای فهم جواب این سوال از خودتان بپرسید اگر فرض کنیم بین جوامع هیچگونه تبادل فکری و فرهنگی و ... رخ نمیداد چرا صد سال دیگر هم یک جامعه مسلمان سراغ ورزش بدن سازی نمیرفت و همچنین هیچ موقع یک جامعه اومانیست لیبرال به ورزش زورخانه ای نزدیک هم نمیشد ...؟(جواب این سوال پاسخ آن «چرا» را مشخص خواهد کرد)
پس «تمدن» را پروسه ای باید ساخت نه پروژه ای ...
مثال دیگری برای تقریب به ذهن : فرض کنید در دهه چهل از یک مسلمان ایرانی میپرسیدید که اگر مسلمانان یک کشور اسلامی، برای دفاع و دفع دشمن متجاوز در یک جبهه جنگ نظامی جمع شوند مناسبات زندگی آنها چگونه خواهد بودو... ؟
او حتما برای شما باید ها و نباید ها و....ای که شایسته رفتار یک مسلمان است را تا حدودی تشریح میکرد اما او باید مسیر زمان را پیش بیاید تا در دهه شصت با همین تفکرات وارد فضای جبهه شود آنگاه مناسباتی را طراحی و عمل میکند که هیچ کس بدین شکل فکرش را هم نمیکرد ... یک مناسبات جدید بی سابقه در طی قرون متمادی که حتی مشابهی در جوامع اسلامی دیگر هم نداشته است ...
پ.ن:
۱. در مثال ها مسامحه وجود دارد و الا فرد که به خودی خود مناسبات جامعه یا اجتماع را طراحی عینی نمیکند
و اساسا در طی دو دهه ساخت تمدن مثل ساخت یک مجتمع بزرگ در دو ساعت است و...
۲. بجای دو کلمه پروسه و پروژه معادل دقیقی که معنا را رسا برساند پیدا نکردم ...
۳بامداد۲۹اسفند۹۹