داريم به طولاني ترين شب سال نزديك ميشيم براي يكديگر شادي و رفاه ارامش و آسايش و امنيت و سلامتي و دلخوشي و بركت و گشايش و خوشبختي بخواهيم @Shamim_best_gift

✅بستن عهد باشـــهدا با شهدا عهد بستم که غیرتم همواره در رگهایم بجوشد و پشت نظام و رهبرم بایستم و به دشمنان پشت کنم و جلویشان زانو نزنم... با شهدا عهد بستم که هیچ وقت در فضای مجازی دنبال فساد و فاسدان نروم... باشهداعهدبستم درفضای مجازی بیشترمراقب رفتارواعمالم باشم چون فضا،فضای آشوب دلهاست... با شهدا عهد بستم که هیچ گاه فریب جنگ نرم را نخورم،باوضو واردشوم وازحضرت مادرمددبگیرم... با شهدا عهد بستم که هیچ گاه فریب بی حجاب فاسد را نخورم چه درفضای مجازی وچه درفضای واقعی... با شهدا عهد بستمم که گوشیم پاک پاک از گناهان باشد با شهدا عهد بستم برای رضایت خداوند و ولیش گام بردارم واز تلاش برای آبادانی کشورم دست برندارم... با شهدا عهد بستم که در این جنگ نرم به یاری خداوند پیروز شوم... باشهداعهدبستم چادرم این علم جبهه ی جنگ نرم رابه بی حیایی وبی عفتی آلوده نکنم... باشهداعهدبستم با اسمشان بازی نکنم...عکس شان راببینم ولی عکس شان عمل نکنم... باشهداعهدبستم نامحرم نامحرم است چه مجازی چه واقعی وصمیمی وبی پرده سخن گفتن نشانه ی بی حیایی وبی حیابودن نشانه ی بی ایمان است... 🌸🔹🌸🔹♻️🔹🌸🔹🌸 @Shamim_best_gift

💓برادرم محمد مهدی 💔برای معنی دلتنگی 💔 احتیاج به این همه کلمه نیست 💔دلتنگی یعنی تو نیستی 💔نیستی تا نظر کنی به دلم 💔 تا که حال دلم خوب شود @Shamim_best_gift

✨﷽✨ او در سیره شهدا ذوب شده بود... مــادر از خصوصیـاتش اینگونه روایت می‌کند : علیرضا لباس نو نمی‌پوشید ... می‌گفت مگر رزمنده‌های ما لباس نو می‌پوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمی‌انداخت و می‌گفت مگر شهدای ما روی تشک می‌خوابیدند ... او بسیجی به تمام معنا بود؛ وقتی از او می‌پرسیدم در پادگان چه کاره هستی؟ می‌گفت : جاروکشم ... شوخ طبع بود و در عین حال با ادب از هر غذایی نمی‌خورد و می‌گفت نمی‌دانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شب‌ها که می‌رفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می ‌دیدم عبا انداخته و دارد قـرآن می‌خـواند و گریـه می‌ڪنـد ... جستجــوگر نـور شهید تفحص علیرضا شهبازی @Shamim_best_gift

🌸فرمانده کامل شهید همّت، فرماندهی بود که توانایی ها و امکاناتش را خوب می شناخت. او می توانست از ضعف هایش هم، قدرت بیافریند. او بهترین و مناسب ترین روش ها را برای جذب نیروها به کار می گرفت. مثل یک معلمِ بزرگ عمل می کرد. کارها را با دقت بین نیروها تقسیم می کرد و درانجام کارها، کاملاً نظارت، پی گیری و همکاری داشت. در مورد مسائل نظامی، یک فرمانده کامل بود. او، فرماندهی را به تجربه آموخته بود. وقتی نقشه عملیاتی را دربین فرماندهان ارتش و سپاه باز می کرد، با آگاهی و تسلط کامل آن را شرح می داد؛ چون خودش در تمام مراحل شناسایی، طراحی و اجرای عملیات، حضوری فعّال و گسترده داشت. شهید حاج ابراهیم همت @Shamim_best_gift

🌸خاطره شهید من مظلوم ترین مادر شهید هستم منافقین من و فرزندانم را اسیر‌کردند من تنها مادر شهیدم که جلویم سر فرزندم را بریدند و شکم بچم ام را پاره کردند و جگرش را درآوردند باساتور بدنش را قطعه قطعه کردند و من ۲۴ ساعت با این بدن تنها ماندم با دستم قبر کندم و دفن کردم شهید یوسف داورپناه @Shamim_best_gift

ایــن روزها همــه بــه انــتــظــار یــلــدا نــشــســتــه انــد بــرنــامــه ریــزے مــیــڪــنــنــد و خــودشــان را آمــاده مــیــڪــنــنــد و حــســابــے تــدارڪ مــی بــیــنــنــد و حــســاب و ڪــتــاب مــیــڪــنــنــد بــراے خــرج شــب یــلــدا و... از خــودم مــیــپــرســم آیــا تــو از یــلــدا عــزیــز تــر نــیــســتــے ڪــه ایــنــگــونــه مــشــتــاقــت نــیــســتــیــمــ؟!؟! ایــنــگــونــه در انــتــظــارت نــیــســتــیــم وتــدارڪ بــراے ظــهورت نــمــیــ‌بــیــنــیــم!! ڪــاش مــیــ‌دانــســتــیــم ســرگــرم شــدن بــه بــازے ها و ســرگــرمــے هاے دنــیــا مــا را لــحــظــه بــه لــحــظــه از تــو دور تــر مــیــڪــنــد.... مــهدی جــان بــرایــمــان دعــا ڪــنــ،،، آقــابه بــی وفــایــی و بــی مــعــرفــتــی مــا نــگــاه نــڪــنــ،،، به خــودت نــگــاه ڪــنــ، به مــحــبــتــت، به دســتــت ڪــه بــراے مــا رو بــه ســوے آســمــان دراز مــیــشــود نــگــاه ڪــنــ بــه چــشــمــانــت ڪــه بــا دیــدن گــنــاهان مــا پــر آب مــیــشــود نــگــاه ڪــن بــرایــمــان دعــا ڪــن آقــا بــرایــمــان دعــا ڪــن تــا حــقــیــقــت را بــبــیــنــیــم و بــفــهمــیــم تــنــها راه رســیــدن بــه آرامــش بــودن در ڪــنــار تــو اســت و همــراه شــدن بــا تــو بــراے رســیــدن بــه خــدا مــهدے جــان آقــاے خــوبــم مــا را بــبــخــشــ مــن از امــشــب تــا شــب یــلــدا مــیــ‌شــمــارم گــنــاهانــے را ڪــه بــه خــاطــر لــبــخــنــد زیــبــاے تــو ڪــنــار خــواهم گــذاشــت !!!! وشــب یــلــدا ڪــه طــولــانــے تــر هســت نــســبــت بــه بــقــیــه شــب هاے ســال بــیــشــتــر بــرای ظــهورت دعــا مــیــڪــنــم اللــهم عــجــل لــولــیــڪ الــفــرج بــه حــق الــحــیــن عــلــیــه السلـام 💚🌻💚🌻🕊🌻💚🌻💚 @Shamim_best_gift

🍎یلدا را این گونه تعریف کنیم: ی: ⇦یا صاحب الزمان☆ ل: ⇦لوایت را علم کن☆ د: ⇦دیگر جدایی بس است‌☆ ا: ⇦اللهـم عجل لولیکــــ الفـرج☆ ❄️پیشاپیش یلداتون مبارک❄️ @Shamim_best_gift

🌸شب یلدا... ❣امیرالمومنین امام على عليه السلام: در انجام كار خير شتاب كن، تا هدايت شوى بادِرِ الخَيرَ تَرْشُدْ 📚غرر الحكم ، حدیث 4361 @Shamim_best_gift

🍎کاش میشد شب یلدا به کنارت باشم 🕯مرهم و شمع و چراغ شب تارت باشم کاش میشدکه بلندای شب یلدا را 😔به بقیع آیم و تا صبح به کنارت باشم 🍎خدایا! شب یلدای غیبت را پایان بده @Shamim_best_gift

کلیپ شب یلدای مهدوی @Shamim_best_gift

✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ دلی دارم که تنگ مشهد توست به سر شوق حریم و گنبد توست گدایی خسته در باب الجوادت امید او به فضل مرقد توست @Shamim_best_gift

رسیده‌ام دَرِ باب‌الجواد با امیّد چرا که یأس پُر است از تضاد با امیّد برای رفع گره‌های کور آمده است دلی که دست به دست تو داد با امیّد نیامده گره‌اش وا شد آنکسی که شبی مقابل حرمت ایستاد با امیّد به جای خواندن اذن دخول می‌گِریَد نگاه پیرزنی بی سواد با امیّد به قصد رفتگری در کنار جاروها وزید در وسط صحن باد با امیّد میان صحن تو دستش جلوتر است آنکس که جمع گشته در او اعتقاد با امیّد السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع) 🍀🔹🍀🔹🌸🔹🍀🔹🍀 @Shamim_best_gift

🌹هر دو بدانیم "شکاکیـت در زنـدگی زناشـویی؛ ممنــوع" 👈 نباید بگذارید هیچ شک و سوظنی در دلتان بماند؛ شکاک بودن و شک داشتن اگر از یک حدی بگذرد و ذهن شما را درگیر کند خود یک بیماری روانی است.... 👈 اگر شکی در دلتان به وجود آمد سریعا آن را با همسرتان در میان بگذارید و آن را از میان ببرید. با شک زندگی کردن، آدمی را از پای در می‌آورد. 👈 شک درباره‌ی یک چیز خوب، بسیار بدتر و ویرانگرتر از یقین داشتن و دانستن یک موضوع بد است! 💚💓💚💓♥️💓💚💓💚 @Shamim_best_gift

💚 رابطه‌ی میان زن و شوهر، نباید رئیس و مرئوسی باشد. 💓نمی‌توان از زنی که تحقیر و توهین می‌شود انتظار عشق و محبت در زندگی داشت...! @Shamim_best_gift

🌸 موفقیت همسرتان را همچون پیشرفت خود بدانید و برای پیشرفت هم اهمیت قائل شوید. ♥️آن‌قدر صمیمی باشید که پیشرفت و ترقی همسرتان یکی از آرزوهای شما باشد. @Shamim_best_gift

🌸داستان شب اواخر مهرماه سال 1367 بود و از آغاز کلاس های دبستان، یک ماهی می گذشت. آن روزها دست فروش های زیادی با خوردنی های رنگارنگ و با گاری و دوچرخه، جلوی در مدرسه می ایستادند و منتظر پایان وقت مدرسه می ماندند. در این میان، حسین همیشه مشتری پر و پا قرص بساط لواشک و قره قروت بود. پیرمرد همیشه می خندید و می خواند: «ترش و لذیذه قره قروت، خیلی عزیزه قره قروت». تا این که روزی از روزها، ناظم مدرسه هرگونه خرید از دست فروشان را برای بچه ها قدغن کرد. این تحریم، آب سردی بر پیکر حسین بود و غم فراق قره قروت و لواشک، سخت طاقت فرسا می نمود. اما فرمان ناظم، فرمان اول و آخر بود. روزها می گذشت و حسین، هر روز با دهانی آب افتاده و حسرتی کودکانه از کنار دوچرخه پیرمرد می گذشت. تا این که در یک روز جمعه که او با پدر راهی مهمانی بود، چشمش به بساط قره قروت و لواشک پیرمرد خیره ماند. آن روز با علم به این که جمعه است و از ناظم هم خبری نیست، قدر یک کف دست لواشک و کمی قره قروت خرید و با پدر داخل تاکسی نشست. مسیر طولانی، فرصت خوبی بود تا حسین طبق عادت، قره قروت را روی لواشک بمالد و ساندویچ همیشگی را درست کند. اما از بد روزگار ناگهان تاکسی ایستاد و مسافر دیگری درست کنار او نشست و گفت: «مستقیم». لحن صدا، حسین را به خود آورد و ناباورانه نگاهش روی صورت همیشه جدی و سخت گیر ناظم مدرسه خیره ماند! حسین جعفری ♻️🌷♻️🌷🔹🌷♻️🌷♻️ @Shamim_best_gift

الهی همواره با ما باش! حتی در مکثِ نفسهایمان مارا به حال خود وامگذار بگذار که تنها با تو باشیم که با تو بودن یعنی بی نیازی! خدایا دعایمان را اجابت فرما... @Shamim_best_gift