eitaa logo
🌻حس زیبای زندگی🌻
1.5هزار دنبال‌کننده
50.5هزار عکس
5.6هزار ویدیو
96 فایل
🥰کانال حس زیبای زندگی محل بارگذاری بهترین مطالب معنوی؛ ارزشی؛ انگیزشی... با یک حس خوب و عالی با ما همراه باشید🥰 🌟درسته برای پست ها خیلی زحمت میکشیم ولی کپی حلالتون🌟 ارتباط مستقیم با مدیر کانال @HamidiAbbas110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ چادُرےسوخٺ سرےسوخٺ گلےپَرپَر شد وسط فاجعہ بےبال و پرے گفٺ علـے میخ ودیوار و درے دسٺ بہ یکے ڪردند با لگد سوخٺ گُلے ریخٺ دَرےگفٺ علـے @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اینکه ما تا به ابد، بنده ی مولا هستیم چون مسلمان شده ی چادر زهرا هستیم علی شیرخانی @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان به عشق امام حسین(ع) و امام زمان(عج)سعی در ترک گناه وخواندن زیارت عاشوراداشته باشیم. ⛔️گنــــــــاه✍ نکــــــــــــݧ❌😊 @Shamim_best_gift
1_14382337.mp3
6.02M
زیارت عاشورا
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 ✅امروز دوشنبه ۱۵بهمن ماه ۹۷ ↩️ سی و پنجمین روز چله زیارت عاشورا 🌸چله زیارت عاشورا رو تقدیم میکنیم به خانم فاطمه زهرا(س) ✅به اندازه وُسع هر روز صدقه به نیت سلامتی حضرت حجت(عج) داده شود، قبل یا بعد از زیارت عاشورا دعای فرج خونده بشه. ✅چله زیارت عاشورا خونده میشه به جهت👇👇 1⃣سلامتی و فرج مولامون حضرت‌مهدی (عج) 2⃣سلامتی مقام معظم رهبری 3⃣سلامتی و شفای همه مریضان 4⃣شادی روح همه پدران و مادران آسمانی و همچنین شادی روح پدر و مادر سردار شهید محمد مهدی حمیدی 5⃣به نیت برآورده شدن حوائج همه عزیزان در کانال شمیم رضوان 6⃣ به نیابت از دو شهید عزیز و بزرگوار ✅ شهید سید حسن حسینی ✅ شهید عباسعلی شاهوردی 🌹پدر و مادر هر دو شهید عزیز🌹 🌸ان‌شاءالله با دعای حضرت‌حجت(عج) دوست بزرگواری هم که در ختم زیارت عاشورا شرکت کردند حاجت روا بخیر بشوند. التماس‌ دعا✋ 🌴🌸🌴🌸🕊🌸🌴🌸🌴 @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅داستـــــان پـــــناه 🌻قسمـت بیست و پنجـم ✍ریجکت می کنم و به فرشته می گویم : _عجیب نیست ؟ +چی ؟ _رفتارای برادرت +ای بابا ، جان عزیزت دست از سر کچل ما بردار ! باز یه چیزی میگم میگی طرفداری کرد ، حالا چرا اونجوری چادرو چسبیدی بیخ گلوت ؟ بلند می شوم و چادر را در می آورم : _دیگه بخاطر خان داداش شما مجبور به چه کارایی باید بشیم ! +عزیزم ، شرمنده ... اوا نذارش رو میز کثیف میشه _بلد نیستم تا کنم +نمی خواد قربونت برم فقط بذارش یه گوشه من روی این چادر حساسم _چطور ؟ چشم هایش برق می زند و لبش بیش از پیش به خنده باز می شود +زنعموم برام از کربلا آورده _آهان چون سوغاتیه عزیزه ؟! +اونکه آره ... ولی خب نه _یعنی چی دقیقا ؟ +ولش کن حالا _بگو دیگه فضول شدم +آخه به سفارش یه بنده خدایی آورده _کی؟ +آقا محمد _به به ، کی هستن ایشون ؟! +پسرش دیگه ... پسرعموم _عجب ! پس دلباخته ای تو هم +هییس ، نگو این حرفا رو خدا دختر ! با آبروی من بازی نکن بدبخت میشم ... _خودت گفتی +من کی گفتم دلباخته ام فقط آقا محمد ، یعنی من که نه ، خب اون آخه بلند می زنم زیر خنده و می گویم : _حالا چرا هول شدی ؟ چشمات داد می زنه چه خبره ، لپتم که گل انداخته ببینم این آقا محمد مثل خودتونه،نه ؟ +از چه نظر ؟ _دین و ایمون و این چیزا دیگه +پسر خوبیه ، محجوب و باخدا _بعله ! وقتی چادر به این قشنگی پیشکش می کنه معلومه که چقدر خوب و مذهبیه ! +مسخره می کنی؟ یعنی اگه گل و ادکلن میاورد خوبتر بود ؟ _خب من میگم باید یه کادوی رسمی تر می داد بهت +هنوز که خبری نیست اینو زنعمو داد که فقط حرفشو زده باشه _دیگه بدتر ! یعنی خود طرف به تو هیچی نگفته ؟ +طرف نه و آقا محمد ! ما از این رسما نداریم ببخشید پس چجوری باید ازدواج کنید میان خواستگاری خب _مثل صد سال پیش دیگه +سنتی هست ولی نه تا این حد شور _یعنی چون شما مذهبی هستین حق ندارین خودتون دوتا حرف دلتونو بزنید بهم ؟!همیشه که نباید زبونی گفت ، آدم از رفتار وبیخیال فرشته ، من خودم خانوادم تقریبا مذهبیه ولی تو بحث ازدواج من اصلا زیربار این سنتهای داغون نمیرم ؛ چون سرنوشت خودمه و خودم باید انتخاب کنم تا وقتی هم که پسر رو خوب نشناسی نمی تونی اوکی بدی ! چجوری باید بشناسی ؟ با حرف زدن و گپ زدن دو طرفه و لاغیر حالا اگه شما ما رو همین الان نشونی سر سفره عقد ، حتما چند جلسه صحبت می کنیم ! البته زیر نظر خانواده ها خنده ام می گیرد ، رک می گویم : _یجوری میگی زیر نظر خان واده انگار چه کار خاصیه ! همین کارا رو می کنید که همیشه مقابلتون جبهه می گیرن کی جبهه می گیره ؟ انگشت اشاره ام را سمت خودم می گیرم :من و امثال من ! نمی دونم تا کی و کجای زندگیتون به تظاهر می گذره و چجوری اصلا لذت می برید از اینهمه الکی تسبیح چرخوندن سرم داغ شده و احساس خطر می کنم اما ... 👈نویسنده:الهام تیموری 🌸🌱🌸🌱🕊🌱🌸🌱🌸 @Shamim_best_gift
✅داستـــــان پـــــناه 🌻قسمـت بیست و شـشـم ✍اما دوست دارم که ادامه بدهم .انگار تمام عقده های این چند ساله و تو مخ کردن های خانواده ی پدری و از همه بدتر افسانه را می خواهم یکجا سر فرشته ی بدبخت و بی خبر از همه جا خالی کنم ! فرشته اما با لبخند آرامی که می زند انگار آب بر آتش درونم می پاشد . دوست دارم سرد شوم ولی خب ... پافشاری می کنم و از موضعم کوتاه نمی آیم ... _ببین فرشته من با تو و خانوادت مشکل ندارم ولی انقدر دیدم و کشیدم از این قوم به ظاهر مذهبی که دیگه تا اینجام پره تا کی باید ما به دلخواه شما رفتار کنیم ؟ چرا فکر می کنید روشنفکری گناهه ؟ تعامل اجتماعی حق نیست ! چرا اینهمه خودتونو متحجر و عقب مونده جلوه می دین ؟ بابا آخه من دارم می بینم که چه چیزایی میگن مقابلتون ولی خودتون سرتون رو مثل کبک کردین زیر چادرای مشکی و از هیچ جا خبر ندارین +پناه جان چرا اعصاب نداری ؟ _ببین فرشته از من نشنیده بگیر ولی این مدل زندگی رو ببوس بذار رو طاقچه تا مثل زن های عهد قجر خونه نشین نشدی +هیچ حواست چی میگی ؟ _من این تم آرامش رو قبلنم دیدم ... وقتی با زن بابام حرف می زدم ! بیخیال بلند می شوم و بدون توجه به صدا زدن های پشت سر همش می روم بالا .. در را با پا می بندم و اه غلیظی می گویم ناراحتم که با فرشته اینطور برخورد کردم و جواب محبت هایش را با تندخویی دادم اما حرصم گرفته بود ! یاد بهروز افتادم و خواهر افسانه و همه ی بدبختی هایی که برای ازدواج نکردن کشیده بودم .. نمی توانم به خودم دروغ بگویم بیشتر اعصاب خوردی امروزم بخاطر کیان بود می ترسیدم اگر از دستش داده باشم می ترسیدم از تنهایی بدون او ... از اینکه چطور به جمع های دوستانه ای که تازه با عشق پیدایش کرده بودم باید وارد می شدم آن هم بدون کیان ! یا اصلا مگر می شد به این زودی کسی مثل او پیدا کنم ؟ این بار خودم گوشی را بر می دارم و شماره اش را می گیرم . با دومین بوق جواب می دهد _چه عجب +ده بار زنگ زدی از ظهر ، کاری داشتی ؟ لحنم را جوری می کنم که بفهمد ناراحتم _کجایی پناه؟ +خونه _مگه کلاس نداری عصر ؟ +حوصلشو ندارم -پاشو بیا پارک ملت +چه خبره ؟ -قبلنا خبری نبودم پایه بودی +اره اون قبلا بود ! الان .. -هنوز بیخیال نشدی ؟ فکر می کنم اگر بیشتر از این با اوضاعی که پیش آمده توی خانه باشم دیوانه می شوم . +باشه ... _می خوای بیام دنبالت ؟ +نه میام خودم -تیپ بزنا یه سری از بچه ها هستن +پس خبریه -دورهمی دیگه ! +اوکی تا یکی دو ساعت دیگه اونجام _آدرسشو بهت پیامک می کنم گم نشی یه وقت زیرلب بی مزه می گویم و قطع می کنم . خوشحالم ! چه اشکالی دارد اگر حرف زدنش را با دختران دیگر نادیده بگیرم ؟ اینطوری خودم هم محدود نمی شوم ! ... 👈نویسنده:الهام تیموری 🔷🔸🔷🔸💐🔸🔷🔸🔷 @Shamim_best_gift
✅داستـــــان پـــــناه 🌻قسمـت بیست و هفـتم ✍بعد از دورهمی پارک ملت انقدر هنگامه اصرار به مهمانی رفتنم کرده که خودم هم مشتاق شده ام . چند روزی هست که از فرشته بی خبرم و طوری بی سر و صدا می روم و می آیم که با هیچ کدامشان روبه رو نشوم ! هرچند این تنهایی خیلی هم ساده نیست ، اما دیگر نمی خواهم با افکارم به خاطر هیچکسی کنار بیایم ... امشب مهمانی هنگامه است و بعد از تحمل چند روز تنهایی و چندین روز دلتنگی برای دوری از پدر و برادرم ، خوشحالم که قرار شده حال و هوایی عوض کنم ... هنوز نمی دانم جو مهمانی چطور است و چه لباس یا تیپی مناسب تر است اما باید مثل همیشه خوش پوش بنظر بیایم رنگ لاکم را با صورتی مانتوی کوتاهی که بیشتر شبیه به کت هست و شالم ست می کنم . کیف و کفش سفیدم را هم که اصلا بخاطر مراسم خریده بودم انتخاب می کنم موهایم را باز می گذارم و شال را پهن می کنم روی سرم ، از خوب بودن آرایش و همه چیز که مطمئن می شوم به کیان زنگ می زنم و خبر می دهم که آماده شدم . به قول خودش مسیر خانه هنگامه بدقلق است و خدا تومان پول کرایه ی آژانس می شود نیم ساعت نشده پیام می دهد که سر کوچه منتظر است . خودم خواستم که دم در نیاید ، از ترس خانواده حاج رضا و همسایه ها ! سوار می شوم و نفسم را فوت می کنم بیرون، شکر خدا که کسی نبود ! با دیدنم سوتی می زند و می گوید : _شما ؟! +لوس نشو دیر شده هنگامه ده بار گفت هفت اینجا باش الان بیست دقیقه به هفت شده ما هنوز نرفتیم _ببخشیدا می خواستی دو ساعت طول ندی حاضر شدنت رو +استرس دارم کیان _چرا ؟ +خب نمی دونم مراسمشون چجوریه _باز تو داهاتی بازی درآوردی ؟ ناراحت می شوم اما می گذارم به پای شوخ بودنش ! سریع موضعم را عوض می کنم +اولا داهاتی خودتی ، دوما منظورم اینه که زشت نیست دست خالی برم ؟ کاش حداقل یه دسته گلی چیزی می خریدم آهان ! ازین نظر نگران نباش بچه ها خاکی تر از این حرفان ، ولی اگه دوست داری یه سبد گل بخر +آره اینجوری بهتره کلافه از توی ترافیک ماندن و طول کشیدن خرید یک سبد گل ناقابل بالاخره می رسیم . نگاهی به برج مقابلم می کنم و از کیان که قفل فرمان می زند می پرسم : _چند طبقست ؟ +برجه دیگه _طبقه چندمن ؟ +نهم _خونه ی باباشه ؟ +نه ... ارث باباشه _عجب ! چرا داری خودتو می کشی ؟ اینجا که دزد نداره با اینهمه دک و پز +هیچ وقت گول ظاهر هیچ چیزی رو نخور ! کار از محکم کاری عب نمی کنه _اوه بله ! از تو بعیده این توصیه های عمیق من که میگم گول ظاهر رو نخور _باشه حالا ول کن دیگه +عجله داری ؟ _آره دوست ندارم دیر برسم +اتفاق خاصی نمیفته نترس _حالا عجله به درک ، آخه کی پژوی قراضه ی تو رو می بره کیان ؟ +اتفاقا نیست بین اینهمه ماشین مدل بالا تکه ، بیشتر تو چشمه تموم شد بریم که سپردمش به خدا خنده ام می گیرد ، دست هایم یخ کرده و مطمئن نیستم که انقدر ها هم که کیان می گوید خاکی باشند با این وضع زندگی !توی آینه ی آسانسور دوباره خودم را چک می کنم و برای پرت شدن حواسم سلفی دوتایی می گیرم ... صدای موزیک نسبتا تندی در سالن پیچیده ، کیان زنگ می زند و بعد هم چشمکی به من ... هنگامه در را باز می کند و من هری قلبم می ریزد ! 👈نویسنده:الهام تیموری 🕊✨🕊✨💚✨🕊✨🕊 @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴از خشم خدا،به سمت خدا فرار کنید.. 🍀می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود. 🔰وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. ♻️پسر دید اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد... 🌸همان دم خودش را به سینه‌ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد... 🔆شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید. «وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله» ♥️هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست♥️ 📙به نقل از حاج محمد اسماعیل دولابی 🍀🌟🍀🌟🐟🌟🍀🌟🍀 @Shamim_best_gift
🌸خــــ💗ـــــدایــا🌸 💗چـه خیــــرے 💗از ایـن بهتـــر...! 💗ڪه عطــرِ 💗حضــورِ تُـــو را...؟! بنــوشَــم @Shamim_best_gift
🔔 اهمیت نماز اول وقت ☘ و آنان كه به آخرت ايمان آوردند به اين كتاب نيز ايمان خواهند آورد و آنها (اوقات) نمازشان را محافظت مینمايند. 👈 سوره انعام آیه 92 @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷20 راز خوشبختی در خانواده 1. خوشبختی خانه در خدا پرستی است. 2. عزت خانه در دوستی است. 3. ثروت خانه در شادی است. 4. زیبایی خانه در پاکیزگی است. 5. پاکی خانه در تقوا است. 6. نیاز خانه در معنویات است. 7. استحکام خانه در تربیت است. 8. گرمی خانه در محبت است. 9. صفای خانه درمحبت است. 10. پیشرفت خانه در قناعت است. 11. لذت خانه در سازگاری است. 12. سعادت خانه در امنیت است. 13. روشنایی خانه در آرامش است. 14. رفاه خانه در حرمت و تفاهم است. 15. ارزش خانه در اعتماد و اطمینان است. 16. سلامتی خانه در نظافت و پاکیزگی است. 17. صفت خانه در انصاف و گذشت است. 18. شرافت خانه در لقمه حلال است. 19. زینت خانه در ساده بودن است. 20. آسایش خانه در انجام وظیفه است 🍁🔻🍁🔻🌸🔻🍁🔻🍁 @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعے ڪن چون یڪ درخت ڪهن ریشہ درعمق خاڪ داشتہ باشے تا اگرشاخہ اے ازتوشڪست شڪسته نشوے بایدهمیشہ ریشه درامید داشت، تا درهرفصلے از نو رویید 💓 ظهر آدینتون مهدوی💓 @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگي سخت و ساده است خطر كن چه چيزي از دست ميدهيم ؟ با دستان خالي آمده ايم و خواهيم رفت پس زيبا زندگي كن @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻂ ﮐﺸﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﻣﺸﻖ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﻭ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﻧﯿﺎ ﻭ ﻧﻘﺎﻟﻪ ﻭ ﭘﺮﮔﺎﺭ ﻭ ﺟﺎﻣﺪﺍﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﭘﺎﮎﮐﻦ ﻭ ﮔﭻ ﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﯽ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺨﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮ ﺻﻒ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻥ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺒﺼﺮ ﺷﺪﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺑﻬﺎ ﻭ ﺑﺪﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎﯼ ﺁﺑﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻣﯿﺸﺪﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﮓ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﻫﺎﯼ ﺣﻞ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﻭﻣﺸﻮﻥ ﺗﻨﮓ ﻧﺸﺪﻩ ﺧﺪﺍﺍﺍﺍﺍ ﺭﻭ ﻫﺰﺍﺭﻣﺮﺗﺒﻪ ﺷﮑﺮ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ ﻭﺍﻻ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﺶ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ، همش ﺍﺳﺘﺮﺱ 😊😁😊😁☺️😁😊😁😍 @Shamim_best_gift
اينكه پولمون بي ارزش ترين پول دنياست ناراحت كنندس از اون ناراحت كننده تر اينه كه همين پول بي ارزشو هم ، ما نداريم☹️ فاميل_دور @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه رهگذر یم به كسي كينه نگيريد دل بي كينه قشنگ است. به همه مهر بورزيد به خدا مهر قشنگ است. همه جا عشق بورزيد سينه با عشق قشنگ است. بشناسيد خدارا هر كجا ياد خدا هست سقف آن خانه قشنگ است. هی گنه کرديم و گفتيم خدا می بخشد... عذر آوردیم و گفتیم خدا می بخشد... آخر اين بخشش و این عفو و کرامت تا کی...!!! بخدا توبه از ته دل قشنگ است. زندگی در گذر است. آدمی رهگذر است. زندگی يک سفر است. آدمی همسفر است. آنچه می ماند از او راه و رسم سفر است. رهگذر می گذرد! بخدا زندگی در گذر است. ♻️✨♻️✨🌸✨♻️✨♻️ @Shamim_best_gift
عصر امروز زلال ترین شبنم شادی را همیشه برچشمانتان و شیرین ترین تبسم خوشبختی را همیشه بر لبانتان آرزو دارم 💓عصرتون شیرین💓 @Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر درخت تنومندی روزی گیاهی کوچک بوده. اهمیت درآمد و پولهای کوچک خود را درک کنید و از آنها تا رسیدن به رشد و موفقیت های بزرگ نگهداری کنید... @Shamim_best_gift
زیبایی چهره هیچ نیست اگر شما قلب زشتی دارید... @Shamim_best_gift