شهید مدافع حرمی که ۸ یتیم را سرپرستی میکرد..
کارمند کمیته امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی علی آقا بودند.
یعنی علی مجموعا" ۸ یتیم را سرپرستی میکرده.
تازه بعد از یک عمر زندگی با علی فهمیدم که درآمدهایش را کجا خرج می کرده و من که مادرش بودم نفهمیدم علی چه کار میکرد!
🔹یک خیّر به تمام معنا
پدر شهید مدافع حرم علی امرایی میگوید پس از شهادت فرزندم کمکم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشته و از او به عنوان «کمسنترین خیّر» تقدیر شدهبود.
🌷شهید علی امرایی(حسین ذاکر)🌷
ولادت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۲
شهادت: ۱۳۹۴/۴/۱
درعا ،سوریه
@Shamim_best_gift
وقتی روز اعزام معلوم شد، دو هفته بعد (از نوشته شدن اسمش تو اعزامی ها) رفتیم امام زاده شاهزاده حسین، آنجا تلفن محسن زنگ خورد، فکر کردم یکی از دوستانش است یواشکی گفت: چشم آماده میشم، گفتم: کی بود؟ میخواست از زیرش در برود پاپیاش شدم گفت: فردا صبح اعزامه.
احساس کردم روی زمین نیستم، پاهایم دیگر جان نداشت، سریع برگشتیم نجف آباد، گفت: باید اول به پدرم بگم اما مادرم نباید هیچ بویی ببره ناراحت میشه، ازم خواهش کرد این لحظات را تحمل کنم و بدون گریه بگذرانم تا آب ها از آسیاب بیفتد، همان موقع عکس پروفایل تلگرامم را عوض کردم: من به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود ...
🌷شهید محسن حججی🌷
📚 کتاب "سربلند"
@Shamim_best_gift
دفعه اولی که حسین به سوریه رفت نه تنها روز شماری میکردیم برای بازگشتش بلکه ثانیه ها روهم می شمردیم تا برگرده، یک روز تماس گرفت و گفت سه شنبه شب برمیگرده، بی نهایت خوشحال شدیم از ساعت ده شب در فرودگاه امام خمینی با یک سبدگل بزرگ منتظر برگشتش بودیم، ساعت سه هواپیماش رو زمین نشست تا از روی پله ها دیدیمش، شاد و خوشحال به سمتش رفتیم از گِیت که بیرون اومد تا ما رو با اون سبدگل بزرگ دید، با غم بزرگی که در چشماش و صداش نمایان بود گفت: تو رو خدا برید اونطرف و گل رو مخفی کنید ما هم اطاعت کردیم و خودمون رو از گیت دور کردیم، وقتی اومد بیرون و ازش علت رو جویا شدیم با حال عجیبی گفت: تو این پرواز چند تا شهید آوردیم، تازه خیلی از شهدا در منطقه جا موندند، میترسم پدر و مادر یکی از شهدا این دسته گل ها رو ببینه و آه بکشه.
تموم راه برگشت از فرودگاه رو با چشم اشکبار طی کردیم تا به منزل رسیدیم تا نماز صبح نشست و از خاطرات تلخ حلب گفت و ما گریه کردیم بخاطر همین بار دوم که ازسوریه برگشت بی خبر اومد خونه.
🌷شهید حسین معزغلامی🌷
@Shamim_best_gift
یابن الحسن امام زمان اقاجان😭
این جمعه هم گذشت، تو اما نیامدی
پایانِ سبز قصه دنیا، نیامدی
مانده ست دل اسیر هزاران سؤال تلخ
ای پاسخ هر آنچه معمّا، نیامدی.
کِز کرده اند پنجره ها در غبار خویش
ای آفتاب روشنِ فردا، نیامدی.
افسرده دل به دامن تفتیده کویر
ای روح آسمانی دریا، نیامدی.
ای حسّ پاکِ گم شده روح روزگار
زیباترین بهانه دنیا نیامدی.
ای از تبار آینه ها، ای حضورسبز
ای آخرین ذخیره طاها نیامدی.
این جمعه هم گذشت و غزل ناتمام ماند.
این است قسمتِ دلِ من، تا نیامدی
🌹🕊🌹🕊🍁🕊🌹🕊🌹
@Shamim_best_gift
امام زمانم...
هر جمعه ای که میگذرد پیر میشوی
در هر غروب آن تو دلگیر می شوی
می ترسم آقا بگویی به این گدا
تو باعث این همه تاخیر می شوی
@shamim_best_gift
دارم غروب جمعه به اين فڪر می ڪنم
ايــــن هفته هم گذشت،نديدم نــگـار را...
من مطمئن شدم ڪه دلت راشڪسته ام
وقتی شڪستم آن همه قـول و قرار را...
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
@Shamim_best_gift
مهـدی جان با یڪ نگاه ،
عاشق خود را شهید ڪن
این جمعه را به یُمن قدمهات عید ڪن
داغِ ندیدنت
به دلِ هر شقایق است
این جمعه ، داغِ باغچه را ناپدید ڪن
🌸اللّٰھـُم عجل لولیک الفرَج🌸
@Shamim_best_gift
4_532580372815321289.mp3
14.58M
🌸دعای سمات
🌷باصدای استادفرهمند
💖 التماس دعای فرج
@Shamim_best_gift
هر زمانی که دلم بهر ضریحت تنگ شد
نامتان در قلب من مانند ضرب آهنگ شد
در دلم آتش بپا کردی و سیلابی به چشم
بین آتشدان دل با اشک چشمم جنگ شد
در مُشَبّک های صحنت این دل من ساکن است
پنجره در پنجره این عشق ، تنگاتنگ شد
غصه ای شد در دلم این دوری و این دوستی
هر وجب از فاصله مانند صد فرسنگ شد
من حسادت میکنم بر سنگفرش صحنتان
تا که زیر پا بیفتد ، این دلم از سنگ شد
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)
🌴✨🌴✨🌹✨🌴✨🌴
@Shamim_best_gift
🔺مردان كلي نگرندو عاشق بانوان داراي اعتماد به نفس بالا ميشوند و انها را ميستايند ،
🔸پس مثل يك ملكه رفتار كنيد هميشه اراسته و پاكيزه باشيد ،
نقايصي كه به نظرتان مي ايد را در ذهنتان نگه داريد و سر فرصت براي رفع انها اقدام كنيد.
🔹براي اينكه يك ملكه ي مقتدر و البته محبوب باشيد سياست گذاري رفتارتان با خانواده ي همسر را به دقت و با فكر انجام دهيد .
🔺با مادر شوهرتان چنان رفتار كنيد كه اطرافيان تصور كنند شما وي را از همسرتان بيشتر دوست داريد .
🔸در هر ديدار يك درجه محبتتان را به وي بيشتر ابراز كنيد مثلا اينبار علاوه بر روبوسي كردن دست او را در دو دستتان بگيريد و اندكي فشار دهيد
🔹هيج چيز به اندازه ي ادب و متانت به شخصيت شما پرستيژ نميدهد.
🔺اطرافيانتان را با ادب فوق العاده و متانت پرنسس گونه ي خود شگفت زده کنید.
💚💓💚💓❤️💓💚💓💚
@Shamim_best_gift
🌸داستان شب
روزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می كرد كه زیبا ترین قلب را درتمام آن منطقه دارد.
جمعیت زیاد جمع شدند. قلب او كاملاً سالم بود و هیچ خدشهای بر آن وارد نشده بود و همه تصدیق كردند كه قلب او به راستی زیباترین قلبی است كه تاكنون دیدهاند. مرد جوان با كمال افتخار با صدایی بلند به تعریف قلب خود پرداخت.
ناگهان پیر مردی جلوی جمعیت آمد و گفت كه قلب تو به زیبایی قلب من نیست. مرد جوان و دیگران با تعجب به قلب پیر مرد نگاه كردند قلب او با قدرت تمام میتپید اما پر از زخم بود.
قسمتهایی از قلب او برداشته شده و تكههایی جایگزین آن شده بود و آنها به راستی جاهای خالی را به خوبی پر نكرده بودند برای همین گوشههایی دندانه دندانه درآن دیده میشد. در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت كه هیچ تكهای آن را پرنكرده بود، مردم كه به قلب پیر مرد خیره شده بودند با خود میگفتند كه چطور او ادعا میكند كه زیباترین قلب را دارد؟
مرد جوان به پیر مرد اشاره كرد و گفت تو حتماً شوخی میكنی؛ قلب خود را با قلب من مقایسه كن؛ قلب تو فقط مشتی رخم و بریدگی و خراش است .
پیر مرد گفت: درست است. قلب تو سالم به نظر میرسد اما من هرگز قلب خود را با قلب تو عوض نمیكنم. هر زخمی نشانگر انسانی است كه من عشقم را به او دادهام، من بخشی از قلبم را جدا كردهام و به او بخشیدهام. گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده است كه به جای آن تكهی بخشیده شده قرار دادهام؛ اما چون این دو عین هم نبودهاند گوشههایی دندانه دندانه در قلبم وجود دارد كه برایم عزیزند؛ چرا كه یادآور عشق میان دو انسان هستند.
بعضی وقتها بخشی از قلبم را به كسانی بخشیدهام اما آنها چیزی از قلبشان را به من ندادهاند، اینها همین شیارهای عمیق هستند. گرچه دردآور هستند اما یادآور عشقی هستند كه داشتهام. امیدوارم كه آنها هم روزی بازگردند و این شیارهای عمیق را با قطعهای كه من در انتظارش بودهام پركنند، پس حالا میبینی كه زیبایی واقعی چیست؟
مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد، در حالی كه اشك از گونههایش سرازیر میشد به سمت پیر مرد رفت از قلب جوان و سالم خود قطعهای بیرون آورد و با دستهای لرزان به پیر مرد تقدیم كرد پیر مرد آن را گرفت و در گوشهای از قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را به جای قلب مرد جوان گذاشت .
مرد جوان به قلبش نگاه كرد؛ دیگر سالم نبود، اما از همیشه زیباتر بود زیرا كه عشق از قلب پیر مرد به قلب او نفوذ كرده بود...
🌹✨🌹✨🍁✨🌹✨🌹
@Shamim_best_gift
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواب"مهدی"را ببینید شب بخیر
بوسہ از پایش بچینید شب بخیر
خواب"زهرا" را ببینید شب بخیر
هدیه از مادر بگیرید شب بخیر
🌟شبتون مهدوی🌟
@Shamim_best_gift