فرمانده💔
تو هنوز هم کنار ما هستیُ...
.
.
.
.
بچه ها،
شما برامون بنویسید... 🥺
حرفِ دلای مهربونتون با حاج محمد بلباسی چیه؟
اگه شما بخواین امشب، با فرمانده💔حرف بزنید، بهش چی میگید...
میدونم که بین خیلی هاتون،
با شهید محمد آقایِ بلباسی،
قول و قرار هایی هست... 💌🥺
میدونم پاتوق خیلی هاتون، وقتایی که دلتون میگیره، مزار فرمانده ست. .😭میدونم باهاش خیلی رفیقید،
خوب رفیقی هم انتخاب کردیدها.. 💔
حالا امشب، این شما و این خنده های فرمانده..
که شک ندارم، دل همتونُ هوایی اون سرزمین میکنه😭
چشماتُ ببند، خیال کن غروب شلمچه ست، نشستی رو اون خاکها..
نه برات مهمه که لباسهات خاکی شده،
نه به این فکر میکنی که کی چندبار بهم زنگ زده..
یه نسیم خنکی میخوره به صورتت و راوی برات میخونه؛
که بچه ها...
این نسیم داره از کرببلا میاد ها...
بچه ها..
مهمونی امشب، خصوصیه ها..
😭💔
حالا تو بگو، حرف دلت..
حرفی که نگه داشتی،
پات که رسید به اردوگاه،
اون نسیم شهدایی رو که نفس کشیدی.. 🥺
به فرمانده بگی چیـه..؟!
.
.
رفیق، با همه ی #قلبت بنویس
با #نیت بنویس... ❤️
شاید کلام تو، حرف دل تو؛
شد نور✨زندگی یکی..