eitaa logo
هِیـــأتِ اِمـــامْ حُسِــیـــنْ عَلَیهِ الْسَّلام
193 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
375 ویدیو
10 فایل
#هِیـأتِ_اِمامْ_حُسِیـنْ_عَلَیهِ_الْسَّلام قم_المقدسة (پردیسان) 🔸 کـفـران نعمت است بـہ پیمانـہ لب زنم 🔸 🔸 وقتے کـہ چاے روضـہ مرا مست میکنـد🔸 آیدی مدیر کانال @msa2000 شماره کارت هیأت جهت واریز کمک های نقدی 5041721045154763 بنام مجتبی صادقی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻آشنایی با شخصیت حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام؛ 🔻حضرت شجاع الدین ابولؤلؤ فیروز کیست؟ نام اصلی آن بزرگوار، پیروز نهاوندی (فیروز نهاوندی) و کنیه اش حضرت «ابولؤلؤة» است، چون دختری داشت بنام مروارید که عربها به او (لؤلؤة) می‌گفتند و از این روی «فیروز نهاوندی» نزد عربها به «ابولؤلؤة» مشهور گردیده بود. هم اکنون نیز عربها او را «ابولؤلؤة» می‌خوانند. و لقبش «شجاع الدین» و در نزد بعضی به «بابا شجاع الدین» معروف گشته است و این به سبب شجاعت منحصر به فرد وی در آن اقدام بزرگ بوده است. اصلیت وی ایرانی و زادگاهش شهر «نهاوند» بوده است. https://eitaa.com/heyat_emam_hossein 📚مستدرک سفینة البحار، ج٩ ص٢١٣ 🔻اتهام مجوسیت و یا نصرانیت به حضرت ابولؤلؤ؛ نقل شده که حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام، قبل از تشرف به دین اسلام، همچون سایر ایرانیان آئینی مجوسی یا نصرانی داشته است که ناگفته پیداست. 📚مستدرک سفینة البحار، ج٩ ص٢١٣ داشتن دین مسیحیت و یا زرتشتی قبل از اسلام که از ادیان الهی بودند برای کسی منقصت و عیب محسوب نمی‌گردد، که اهل‌سنت عمر سعی نموده‌اند این نکته را به عنوان دین همیشگی آن بزرگوار اثبات نمایند و حال آنکه بزرگان و شیوخ و خلفای خودشان قبل از اسلام آوردن ظاهری، کافر و بت پرست بوده‌اند. اتهام مجوسیت و یا نصرانیت و غیر این دو به جناب ابولؤلؤ از سوی اهل‌سنت عمر، امری بسیار طبیعی است و این اتهام از سوی آنان منحصر به شخصیت وی نیست بلکه در خصوص حضرت ابوطالب علیه‌السلام پدر بزرگوار امیرالمؤمنین علیه‌السلام و الیه التسليم نیز اتهام کفر وارد کرده‌اند و این چیزی نیست مگر عداوت و دشمنی آنان با حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام. و از این بالاتر از پیروان و اتباع آل امیه جای تعجب نخواهد بود وقتی در خصوص شخصیت منحصر به فرد عالم خلقت حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام پس از شهادت آن حضرت در مسجد کوفه گفتند: https://eitaa.com/heyat_emam_hossein «مگر علی بن ابی طالب (عليهماالسلام) نماز می‌خوانده که او را در مسجد کشته‌اند؟!» پس دیگر در خصوص جناب ابولؤلؤ به عنوان یار و یاور خاص امیرالمؤمنین علیه‌السلام در وارد ساختن اینگونه اتهامات نسبت به وی جای تعجب نمی‌باشد. و این در حالی است که با وجود تمام این تلاش‌ها بر اثبات این اتهام، همچنان می‌توان از کتب غیر شیعه، ادله و شواهد متقن و محکمی را در اثبات اسلام بلکه ایمان قوی وی یافت نمود، از جمله متن زیر از کتب اهل‌سنت عمر؛ 🔻حضرت ابولؤلؤ بعد از سکونت در شهر مدینه، به دین اسلام مشرف گردید؛ و نیز از متن زیر از متون تاریخی مخالفان معلوم می‌شود که آنان در اثبات مجوسی بودن حضرت ابولؤلؤ دچار شک و تردید هستند: «ضربه زدن ابولؤلؤ به عمر، دلیل بر اسلام اوست». 📚عیون الأخبار، ج٢ ص١۴٣ به نقل از «فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر ابن خطاب»، ص١٧٨ https://eitaa.com/heyat_emam_hossein 🔻نحوه انتقال حضرت ابولؤلؤ از ایران به مدینه؛ حضرت ابولؤلؤ ابتدا در جنگ میان ایران و روم به اسارت رومیان و بعدها در جنگ بین مسلمانان و رومیان به اسارت مسلمانان و به عنوان اسیر جنگی، در سهم مغيرة بن شعبة لعنة الله علیه که یکی از دشمنان امیرالمؤمنین علیه‌السلام و از نزدیکان و ارادتمندان عمر بن خطاب لعنة الله عليه بود قرار گرفت، و از این به بعد مرحله دیگری از زندگی وی در مدینة النبی رقم خورد. 📚مستدرک سفینة البحار، ج٩ ص٢١٣ 🔻نحوه آشنایی حضرت ابولؤلؤ با امیرالمؤمنین علیه‌السلام و الیه التسليم؛ یکی از محبین و دوستداران نزدیک امیرالمومنین علیه‌السلام، شهید مظلوم جناب هرمزان رضوان الله علیه بوده است، که قبل از اسارت به دست مسلمانان، فرمانروای سابق شوش و شوشتر بوده است. همچنین وی بنا بر بعضی نقل ها، پسر یزدگرد سوم پادشاه وقت ایران و برادر علیا مخدّره حضرت شهربانو همسر حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام بوده است.
✔️بر خلاف ميل تو وارد بهشت می‌شود! 🔴عامر گوید شنیدم از امیرالمومنین علیه السلام که خطاب به عمر می‌فرمود: تو را می بینم که به خاطر ظلم هایی که به بدترین وجه به عترت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله روا داشتی در این دنیا بواسطه ضربتی که از سوی یکی از بندگانی که تو با ظلم و جور با او حکم می رانی (حضرت فیروز نهاوندی) کشته خواهی شد و به خدا قسم که او با توفیقی که نصیبش می گردد بر خلاف میل باطنی تو وارد بهشت می گردد. و عمر در پاسخ گفت: آیا از کهانت و پیشگوئی ابائی نداری؟ امیرالمومنین علیه السلام پاسخ دادند: هر آنچه گفتم بر اساس دانسته ها و معلوماتم بود و نه چیز دیگر. (در برخی نسخ اختلافات جزئی در متن وجود دارد‌) 📚الهدایه الکبری ص ۱۹۷ 🔻آشنایی با شخصیت حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام؛ «در ١٠ صفحه» ◁صفحه اول؛ 🔻حضرت شجاع الدین ابولؤلؤ فیروز کیست؟ نام اصلی آن بزرگوار، پیروز نهاوندی (فیروز نهاوندی) و کنیه اش حضرت «ابولؤلؤة» است، چون دختری داشت بنام مروارید که عربها به او (لؤلؤة) می‌گفتند و از این روی «فیروز نهاوندی» نزد عربها به «ابولؤلؤة» مشهور گردیده بود. هم اکنون نیز عربها او را «ابولؤلؤة» می‌خوانند. و لقبش «شجاع الدین» و در نزد بعضی به «بابا شجاع الدین» معروف گشته است و این به سبب شجاعت منحصر به فرد وی در آن اقدام بزرگ بوده است. اصلیت وی ایرانی و زادگاهش شهر «نهاوند» بوده است. 📚مستدرک سفینة البحار، ج٩ ص٢١٣ 🔻اتهام مجوسیت و یا نصرانیت به حضرت ابولؤلؤ؛ نقل شده که حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام، قبل از تشرف به دین اسلام، همچون سایر ایرانیان آئینی مجوسی یا نصرانی داشته است که ناگفته پیداست. 📚مستدرک سفینة البحار، ج٩ ص٢١٣ داشتن دین مسیحیت و یا زرتشتی قبل از اسلام که از ادیان الهی بودند برای کسی منقصت و عیب محسوب نمی‌گردد، که اهل‌سنت عمر سعی نموده‌اند این نکته را به عنوان دین همیشگی آن بزرگوار اثبات نمایند و حال آنکه بزرگان و شیوخ و خلفای خودشان قبل از اسلام آوردن ظاهری، کافر و بت پرست بوده‌اند. اتهام مجوسیت و یا نصرانیت و غیر این دو به جناب ابولؤلؤ از سوی اهل‌سنت عمر، امری بسیار طبیعی است و این اتهام از سوی آنان منحصر به شخصیت وی نیست بلکه در خصوص حضرت ابوطالب علیه‌السلام پدر بزرگوار امیرالمؤمنین علیه‌السلام و الیه التسليم نیز اتهام کفر وارد کرده‌اند و این چیزی نیست مگر عداوت و دشمنی آنان با حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام. و از این بالاتر از پیروان و اتباع آل امیه جای تعجب نخواهد بود وقتی در خصوص شخصیت منحصر به فرد عالم خلقت حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام پس از شهادت آن حضرت در مسجد کوفه گفتند: «مگر علی بن ابی طالب (عليهماالسلام) نماز می‌خوانده که او را در مسجد کشته‌اند؟!» پس دیگر در خصوص جناب ابولؤلؤ به عنوان یار و یاور خاص امیرالمؤمنین علیه‌السلام در وارد ساختن اینگونه اتهامات نسبت به وی جای تعجب نمی‌باشد. و این در حالی است که با وجود تمام این تلاش‌ها بر اثبات این اتهام، همچنان می‌توان از کتب غیر شیعه، ادله و شواهد متقن و محکمی را در اثبات اسلام بلکه ایمان قوی وی یافت نمود، از جمله متن زیر از کتب اهل‌سنت عمر؛ 🔻حضرت ابولؤلؤ بعد از سکونت در شهر مدینه، به دین اسلام مشرف گردید؛ و نیز از متن زیر از متون تاریخی مخالفان معلوم می‌شود که آنان در اثبات مجوسی بودن حضرت ابولؤلؤ دچار شک و تردید هستند: https://eitaa.com/heyat_emam_hossein «ضربه زدن ابولؤلؤ به عمر، دلیل بر اسلام اوست». 📚عیون الأخبار، ج٢ ص١۴٣ به نقل از «فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر ابن خطاب»، ص١٧٨ 🔻نحوه انتقال حضرت ابولؤلؤ از ایران به مدینه؛ حضرت ابولؤلؤ ابتدا در جنگ میان ایران و روم به اسارت رومیان و بعدها در جنگ بین مسلمانان و رومیان به اسارت مسلمانان و به عنوان اسیر جنگی، در سهم مغيرة بن شعبة لعنة الله علیه که یکی از دشمنان امیرالمؤمنین علیه‌السلام و از نزدیکان و ارادتمندان عمر بن خطاب بود قرار گرفت، و از این به بعد مرحله دیگری از زندگی وی در مدینة النبی رقم خورد. 📚مستدرک سفینة البحار، ج٩ ص٢١٣ 🔻نحوه آشنایی حضرت ابولؤلؤ با امیرالمؤمنین علیه‌السلام و الیه التسليم؛ یکی از محبین و دوستداران نزدیک امیرالمومنین علیه‌السلام، شهید مظلوم جناب هرمزان رضوان الله علیه بوده است، که قبل از اسارت به دست مسلمانان، فرمانروای سابق شوش و شوشتر بوده است. همچنین وی بنا بر بعضی نقل ها، پسر یزدگرد سوم پادشاه وقت ایران و برادر علیا مخدّره حضرت شهربانو همسر حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام بوده است. 🔻آشنایی با شخصیت حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام؛ https://eitaa.com/heyat_emam_hossein ◁صفحه دوم؛ بعد از قتل عمر بن خطاب ، هرمزان را به خاطر دوستی و رفاقت نزدیک با حضرت ابولؤلؤ به شهادت رسانده و پیکر او را قطعه قطعه نمودند.
شهید هرمزان ایرانی در جنگ بین مسلمانان و ایرانیان در منطقه اهواز، به اسارت مسلمانان درآمد و هنگامی که او را نزد عمر بن خطاب می‌برند، اسلام را بر جناب هرمزان عرضه می‌کند اما هرمزان از پذیرفتن آن امتناع می‌ورزد. از این رو عمر بن خطاب دستور می‌دهد تا گردن او را بزنند اما جناب هرمزان می‌گوید: شایسته نیست اسیر را در حال تشنگی بکشید. از این رو برای او ظرف آبی می‌آورند، وی می‌پرسد آیا تا زمانی که آب را نیاشامیده ام در امانم؟ عمر پاسخ مثبت می‌دهد و هرمزان نیز با زیرکی خاصی ظرف آب را به روی زمین می‌ریزد و از خوردن آن امتناع می‌ورزد؛ تا به این طریق اجرای فرمان قتل را به خاطر امانی که از خلیفه گرفته بود، به تأخیر اندازد. عمر که از منظور جناب هرمزان مطلع گردید، مجددا دستور به قتل هرمزان حتی در حال تشنگی می‌دهد. در این بین، وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه‌السلام که در مجلس حاضر بودند در اعتراض به حکم عمر می‌فرمایند: کسی را که امان داده‌اید نباید بکشید. عمر از حضرت سؤال کرد: به نظر شما با چنین شخصی چگونه رفتار کنیم؟ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: حکم اسلام این است که فدیه و مبلغ یک غلام را به نفع بیت المال مسلمین از او بگیرید و او را به عنوان غلام، به یکی از مسلمانان واگذار نمائید. عمر گفت: چه کسی به همچون او رغبت می‌نماید؟! حضرت فرمودند: من این مبلغ را می‌پردازم و او را قبول می‌کنم. اینجا بود که جناب هرمزان رضوان الله علیه، با مشاهده این بزرگواری از امیرالمؤمنین علیه‌السلام و الیه التسليم به دین اسلام تشرف یافت. و نیز از همان روز، بغض و کینه عمر بن خطاب را به دل گرفت. امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز به علت تشرف جناب هرمزان رضوان الله علیه به اسلام، وی را آزاد نمودند. و از آن به بعد جناب هرمزان خود را از ملازمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام نمود و بیشتر اوقات خود را در مسجد و عبادت در آن به سر می برد. 📚الخرائج و الجرائح، ج١ ص٢١٢ 🔻ذکر چند وجه مشترک بین حضرت ابولؤلؤ و شهید هرمزان سلام الله علیهم؛ https://eitaa.com/heyat_emam_hossein ۱- ایرانی بودن هر دو بزرگوار. ۲- اسیر جنگی بودن هر دو بزرگوار. ٣- سکونت هر دو بزرگوار در شهر مدینه. ۴ آزاد گردیدن شهید هرمزان توسط امیرالمؤمنین علیه‌السلام از اسارت و برقراری ارتباط نزدیک وی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام و بغض و کینه‌ای که هرمزان به خاطر محکومیت ناحق به قتل، از سوى عمر بن خطاب به دل گرفته بود از سویی و از سوی دیگر ظلم و ستم هایی که از جانب مغيرة بن شعبة لعنة الله عليه (شرح حال او در صفحات بعد خواهد آمد) که دشمنی خاصی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام داشت و از دوستان نزدیک عمر بن خطاب به شمار می‌رفت. و شکایت‌های مکرری که حضرت ابولؤلؤ به خاطر ظلم و ستم های مغيرة لعنة الله علیه به نزد خلیفه ظاهری وقت یعنی عمر بن خطاب لعنة الله عليه ارائه نموده بود ولی هر بار با اغماض و بی اعتنایی عمر لعنة الله عليه روبرو می‌گردید و این باعث ایجاد بغض و کینه عمر که ادعای خلافت بر مبنای عدالت بر مسلمین را داشت در دل حضرت ابولؤلؤ گردیده بود؛ این چهار مورد فوق می‌تواند برخی از زمینه‌های آشنایی و نزدیکی بین این دو یار امیرالمؤمنین علیه‌السلام را فراهم گردانیده باشد و آنان را در هدفی مشترک که به قتل رساندن عمر بن خطاب است همراه ساخته باشد. این نزدیکی بین جناب ابولؤلؤ و جناب هرمزان به حدی بوده است که به نقل تواریخ غیر شیعه، بعد از ضربه خوردن عمر لعنة الله عليه به دست جناب ابولؤلؤ، فرزند عمر به نام «عبیدالله بن عمر لعنة الله عليهما» به محض شنیدن خبر، این اقدام قتل عمر را به قطع یقین به جناب هرمزان نسبت داد. 📚تاریخ مدینه دمشق، ج٣٨ ص۶٨ 📚المصنف، ج۵ ص۴٧٩ 📚الغدیر، ج١٨ ص١٣۴ 📚المعلی، ج١١ ص١١۵ 📚تاریخ طبری، ج٢ ص٣٠٢ 📚تاریخ یعقوبی، ج٢ ص١۶١ https://eitaa.com/heyat_emam_hossein فلذا فوراً به عنوان قصاص، جناب هرمزان را به شهادت رساند و پیکر او را قطعه قطعه نمود و این در حالی بود که حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام همواره بعد از آن واقعه، خواهان خون به ناحق ریخته شده هرمزان رضوان الله علیه بود ولی عثمان لعنة الله عليه خلیفه به ناحق بعد از عمر لعنة الله علیه، هرگز این حکم را اجرا نکرد. 📚الخرائج و الجرائح، ج١ ص٢١٣ 🔻آشنایی با شخصیت حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام؛ ◁صفحه سوم؛ و زمانی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خلافت ظاهری رسید، عبیدالله ابن عمر لعنة الله علیهما، از ترس جان خود به «شام» گریخت و به «معاویه» لعنة الله علیه پناهنده شد، اما در نهایت اراده الهی جلوه کرد و در «جنگ صفین» به دست آن حضرت به هلاکت رسید. 📚الغدیر، ج٨ ص١٣۶
🔻شناخت شخصیت پلید و ظالم مغيرة بن شعبة لعنة الله عليه، از قاتلین حضرت زهرا علیهاالسلام؛ درباره شخصیت پلید و منفور مغيرة بن شعبة لعنة الله علیه که حضرت ابولؤلؤ، غلام و اسیر جنگی او و در زیر چنگال و سیطره او ناچار به تحمل دورانی سخت بود لازم است بدانیم؛ اولاً: او یکی از افرادی بود که به همراه «عمر» و «قنفذ» لعنة الله عليهما و مردانی دیگر در ماجرای آتش زدن درب خانه حضرت زهرا علیهاالسلام و شکستن درب خانه و به شهادت رساندن فرزندش محسن بن علی علیهماالسلام نقش مهمی داشت. 📚بیت الاحزان، ص١١٧ ثانياً: او بنا به نقل بعضی مورخین، یکی از چهار نفر سیاستگذاران فتنه و دسیسه جهان عرب آن‌روز بود که این چهار نفر عبارت بودند از: ابوسفیان، معاويه، عمرو عاص و مغيرة بن شعبة لعنة الله عليهم اجمعين. ثالثاً: امام حسن مجتبی علیه‌السلام در خطابی طولانی نسبت به معاویه لعنة الله علیه و دار و دسته‌اش که در جلسه‌ای، تهمتی ناروا به وجود نازنین و مقدس امیرالمؤمنین علیه‌السلام وارد کرده بودند، تک تک آنان را از سوء پیشینه و پرونده سراسر سیاهشان که بر هیچ مسلمانی پوشیده نیست با خبر ساخت، تا آنجا که نوبت به «مغیرة» لعنة الله علیه می‌رسد و خطاب به او می‌فرمایند: ... و اما تو ای مغيرة بن شعبه! تو دشمن خدا و رها کننده کتاب خدا و تکذیب کننده پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشی و تو زناکار بوده و سنگسار نمودنت را «عمر» به تأخیر انداخت و حق را با اباطیل در آمیخت و سخن را با گفتارهای نادرست رد کرد و اینها علاوه بر عذاب دردناک و پستی در دنیا که خداوند برایت مهیا ساخته، عذاب آخرت که خوار کننده تر و دردناکتر می‌باشد در انتظار توست. تو کسی هستی که فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را مورد ضرب و شتم قرار دادی؛ تا اینکه بر اثر ضرب و شتم های تو، بدنش خون آلود شد و خونریزی نمود و و فرزندش را سقط نمود. و این به خاطر آن بود که تو خواستی پیامبر را خوار گردانی و با دستورش (مبنی بر مودت در حق اهل‌بیت علیهم‌السلام) مخالفت نمائی و احترامش را زائل سازی؛ در حالی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده بودند: ای فاطمه (علیهاالسلام)، تو برترین زنان بهشت هستی. ای مغیره، خداوند تو را در آتش خواهد افکند و وبال گفتارت را دامنگیرت خواهد ساخت. 📚بیت الاحزان، ص١١٧ رابعاً: به توضیحات ابن ابى الحديد معتزلی درباره مغيرة لعنة الله علیه توجه نمائید: «مغيرة بن شعبة کسی است که از زمان حیات رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، بغض و کینه و دشمنی خاصی با علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) داشت و بغض او با همۀ بنی هاشم مخصوصاً علی بن ابی طالب (عليهماالسلام) امری معلوم و بر همگان آشکار است و زمانی‌که با معاویه لعنة الله علیه بیعت صورت گرفت، مغیره با اینکه در حجة الوداع حضور داشت، از طرف معاویه خطبائی را مأمور کرد تا در خطبه های خود علی بن ابی طالب (عليهماالسلام) را لعن کنند». 📚شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی، ١٠١،٧٠،٢٢،١۶،١۴،١٣ 🔻حضرت ابولؤلؤ از شیعیان و یاران خاص اميرالمؤمنين علیه‌السلام؛ https://eitaa.com/heyat_emam_hossein اینجاست که اهمیت نزدیکی شخصی چون حضرت ابولؤلؤ که غلام و در بند چنین شخصیت منفور و فاسقی چون مغيرة لعنة الله علیه بوده است، با جناب هرمزان ایرانی رضوان الله علیه و حاکم سابق اهواز، که آزاد شده و محب خاص امیرالمؤمنین علیه‌السلام بوده، بیشتر مشخص می‌گردد. این آشنائی و ارتباط، زمینه‌ای در جناب حضرت ابولؤلؤ پدید می‌آورد که وی نیز از یاران خاص حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌گردد. ◁صاحب کتاب مستدرک سفینة البحار نقل می‌کند: «اعلم ان فيروز من اكابر المسلمين والمجاهدين بل من خُلّص أتباع اميرالمؤمنين علیه‌السلام». یعنی بدان که فیروز (حضرت ابولؤلؤ) از اکابر مسلمین و مجاهدین بلکه از اتباع و پیروان خالص و خاص حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بوده است. 📚مستدرک سفینة البحار، ج٩ ص٢١۴ 🔻آشنایی با شخصیت حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام؛ ◁صفحه چهارم؛ ◁مرحوم میرزا عبدالله افندی صاحب کتاب ریاض العلماء می‌نویسد: آنچه که معروف و مشهور در نزد شیعه است اینکه حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام، از خیار و نیکان شیعیان امیرالمؤمنین علیه‌السلام بوده است. (والمعروف كون ابى لؤلؤة من خيار شيعة على بن ابى طالب عليهماالسلام). https://eitaa.com/heyat_emam_hossein 📚ریاض العلماء، ج۵ ص۵٠٧ ◁و نیز صاحب مستدرک سفینة البحار به نقل از کتاب الاستیعاب می‌نویسد: حضرت ابولؤلؤ برادری داشته به نام «ذکوان» و فرزند او «عبدالله بن ذكوان» عالم اهل مدینه در علم حساب و فرضیه ها و نحو و شعر و حدیث و فقه بوده. 📚فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر ابن خطاب، ص١٨۴ ◁و نیز ذهبی در کتاب المختصر فی علم الرجال می‌نویسد: