#یار_نیازمندان
🍃🌹شب عید بود. آقا پویا خیلی نگران فقرا بود. برای جمعآوری کمک به سطح شهر رفتیم, خودش وارد مغازهها میشد و با فروتنیِ تمام، طلب کمک برای نیازمندان میکرد، کاری که من از انجام دادنش خجالت میکشیدم و از رفتن داخل مغازهها امتناع میکردم. در مواردی پیش میآمد که دست رد به سینهاش میزدند، اما برایش اهمیتی نداشت و با گشادهرویی کارش را ادامه میداد. اینجا یاد این جمله شهید رجائی میافتادم که وقتی رئیسجمهور شد گفت: «من از مال دنیا چیزی به جز اندک آبرو ندارم که حاضرم آن را برای اسلام خرج کنم» و شهید پویا ایزدی به معنی واقعی آبروی خود را برای این کار میگذاشت و جالبتر اینکه وقتی برای رساندن کمکها به درب خانه نیازمندی میرفتیم، با اصرار به من میگفت: «شما اجناس را به آنها بده و بگو اینها را یک غریبه برای شما فرستاده» و خودش نزدیک نمیشد تا ناشناخته بماند.
✍دوست شهید🍃🌸
#یار_نیازمندان
🍃🌹بعد از شهادت آقا پویا، یکی از دوستان برادرم که لباسفروشی دارد به برادرم گفته بود: دامادتان از مغازه من لباس میخرید و دستهبندی میکرد و میبرد برای خانوادههای نیازمند.🍃🌹