eitaa logo
هیئت‌جامع‌دختران‌حاج‌قاسم
1.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
22 فایل
﷽ هیئت‌جامع‌دختران‌حاج‌قاسم مشاوره مسابقه نقش نگار و جشنواره طهورا : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 از شنیدن صداش به اون نزدیكي شونه هام خود به خود بالا رفت و "هین "بلندی گفتم. جلوی در ایستاده بود ، دست به کمر. از حالتي که به خودم گرفته بودم خندید و اومد کنارم نشست. اخم تصنعي نشوندم رو صورتم و با لحن بدجنسانه ای گفتم: من –نمي شد اعلام حضور کني خواهر شوهر ؟ اونم با بدجنسي ابرویي بالا انداخت: نرگس –نه . مزه ش به همین ترسیدنش بود. لباسي رو برداشت و تا کرد: نرگس –کي امیرمهدی این همه لباس کثیف کرد ؟ من –روزی دوبار لباساش رو عوض مي کنم . زیاد عرق مي کنه. سری سری تكون داد: نرگس –آدم تا نیاد و نبینه نمي فهمه چقدر کار ریخته رو سرت. نفس عمیقي کشیدم و نیم نگاهي به امیرمهدی انداختم: من –امیرمهدی خوب بشه ، همه ی اینا فدای سرش. سرش گرم تا کردن پیراهن امیرمهدی بود که لبخندی زد: نرگس –راست گفتن که گذر زمان خیلي از مسائل رو حل مي کنه . الان دیگه نه به اون تصادف فكر مي کني و نه از اون روزای پر استرس حرف مي زني. من –اگه هنوز همون مارال قبل بودم بهت مي گفتم گذر زمان به جای حل کردم مسائل فقط همه چیزو ماست مالي مي کنه . اما الان معتقدم گذر زمان فقط آدم رو به سمت مسائل جدید مي بره و انقدر تو اونا غرقت مي کنه که گاهي فرصت نمي کني به گذشته فكر کني . مشكلات جدید دست و پای آدم رو مي بنده به حدی که مشكلات قدیمی برات بي رنگ ميشن. دست بردم و زیرپیراهني دیگه ای برداشتم. نرگس –تو این هفته بابا دنبال مرخصي گرفتن برای پویا بوده . مي گه پسر ما الان پیشمونه حیفه مادر و پدر اون ازش دور باشن . هیچ پولي هم ازشون قبول نكرد. من –غیر از این از پدرت توقع داشتي ؟ بلند شدم و لباسای تا شده رو داخل کشو ها گذاشتم. نرگس –من نه . ولي فكر کنم تو موافق نیستي! 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem