✍ خاطره «اعتصاب غذا» گوشه ای از خاطرات #شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
🌼 مادر سفره را که پهن می کرد،یک کاسه می گذاشت برای من و قاسم.با هم غذا میخوردیم.دو سه روزی بود که قاسم پایش را کرده بود توی یک کفش و می گفت:"من دیگه شریکی غذا نمی خورم."وقتی دید کسی اعتنا نمی کند،یک وعده لب به غذا نزد.همان اعتصاب یک وعده ای جواب داد.
کاسه اش که سوا شد،نصف غذا را می خورد،نصفش را نگه می داشت.کنجکاو بودم ببینم با غذایی که مانده چه کار می کند؟چند روزی زیر نظر گرفتمش.کاسه را با خودش می برد مدرسه.غذایی را که نمی خورد،می داد به هم کلاسی اش که وضع مالی خوبی نداشتند.
🏷راوی حسین سلیمانی برادر بزرگوار شهید
#حاج_قاسم #کتاب_شهدا
📓برشی از کتاب کتاب سلیمانی عزیز۲
اللهمعجللولیکالفرج
آفاق۵- شهیدان زنده اند
https://eitaa.com/joinchat/1877672132C09d8fcccfe