هل من ناصر
تنها شدی و هیچ کس دور وبرت نیست
جان سوزتر از بانگ هل من ناصرت نیست
چشمی به خیمه داری وچشمی به میدان
عباس واکبر نه که حتی اصغرت نیست
از بس که تیر و نیزه و شمشیر خوردی
یک جای سالم درتمام پیکرت نیست
روی بلندی بانویی غرق تماشاست
این بانوی آزاده آیا خواهرت نیست؟
آمد صدای ضربه هایی سخت و دیدند
پیکربه روی خاک ها مانده ، سرت نیست
پیچیده آوای غریبی بین گودال
آیا صدای ناله های مادرت نیست؟
پای حرامی ها به خیمه باز گشته
این گوشواره ها مگر از دخترت نیست؟
راه سخن را بر«وفایی» گریه بسته
دیگر مجال شرح زخم حنجرت نیست
#سیدهاشم_وفایی
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
اقتدار
مُلک ایران زیر چتر اولیاست
در پناه سایۀ امن رضاست
گرچه بسیار است فتنه، مُلک ما
ایمن از هر فتنه و درد و بلاست
استواری پیشۀ این مردم است
اقتدار مردم ما پُر بهاست
روبهان دانند این مُلک بزرگ
بیشه زار شیر مردان خداست
بارها با دشمنان ما گفته ایم
شیر را از موش ترساندن خطاست
ملت ما پیرو راه علی است
رهبری کز نسل آل مرتضاست
#سیدهاشم_وفایی