eitaa logo
حدیث (کلامکم نور)
63 دنبال‌کننده
61 عکس
2 ویدیو
9 فایل
کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَی وَ فِعلِکَم الخَیر.... نشر معارف ودرر کلام اهل بیت سلام الله علیهم
مشاهده در ایتا
دانلود
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ والنَّهيَ عَنِ المُنكَرِ سَبيلُ الأنبياءِ ، ومِنهاجُ الصُّلَحاءِ ، فريضَةٌ عَظيمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ ، وتَأمَنُ المَذاهِبُ ، وتَحِلُّ المَكاسِبُ ، وتُرَدُّ المَظالِمُ ، وتَعمُرُ الأرضُ ، ويُنتَصَفُ مِنَ الأعداءِ ، ويَستَقيمُ الأمرُ . [ الكافي : 5/56/1. ] امام باقر عليه السلام : امر به معروف و نهى از منكر راه پيامبران است و شيوه نيكوكاران. فريضه بزرگى است كه ديگر فرايض به واسطه آن برپا مى شود و راه و روشها امن مى گردد و درآمدها حلال مى شود و حقوق و اموالِ به زور گرفته شده به صاحبانش بر مى گردد و زمين آبادان مى شود و از دشمنان انتقام گرفته مى شود و كارها سامان مى پذيرد. لینک کانال حدیث(کلامکم نور)👇👇 @hhaddis
قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اِنَّ الرّياسَةَ لا تَصْلَحُ اِلاّ لِأهْلِها، فَمَنْ دَعاالنّاسَ اِلى نَفْسِهِ وَفيهِمْ مَنْ هُوَ اَعْلَمُ مِنْهُ لَمْ يَنْظُرِاللّه ُ اِلَيْهِ يَوْمَ القيامَةِ. [الاختصاص، ص 251] رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: رياست، جز براى اهلش، شايسته و روا نيست. پس هركس مردم را به سوى خود بخواند، در حالى كه ميان مردم داناتر از او هست، خداوند در روز قيامت به او نگاه نخواهد كرد.
قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: ثَلاثٌ مَنْ لَمْ يَكُنْ فَيهِ لَمْ يَقُمْ لَهُ عَمَلٌ: وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، وَ عِلمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ السَّفيهِ، وَ عَقلٌ يُدارى بِهِ النّاسَ. [تحف العقول، ص 7] رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: سه چيز است كه در هركس نباشد، هيچ كار او استوارى و قوام نيابد: ۱ ـ پرهيزكارى و ورعى كه او را از معصيتهاى خداى متعال نگه دارد، ۲ ـ دانشى كه به وسيله آن، نادانىِ سفيه را برگرداند، ۳ ـ و عقل و خردى كه به وسيله آن با مردم مدارا كند
عَنِ النَّبىّ صلي الله عليه و آله: إِنَّ مِنْ مَكارِمِ أَخْلاقِ النَّبِيِّينَ وَ الصِّديقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالحينَ، الَبشاشةَ إِذا تَزاوَرُوا، وَ الْمُصافَحةَ وَ التَّرحيبَ اِذَا التَقَوا. [كنزالعمال 9 : 39 ح 24826] جابر از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: از پسنديده ترين اخلاق پيامبران، راستگويان، شهداء و صالحين، گشاده رويى به هنگام زيارت و دست به هم دادن و خوش آمدگويى هنگام ديدار است
🔅 (ﷺ) : ✓ «هر كس براى بر آوردن نياز بيمارى بكوشد، چه آن را برآورده سازد و چه نسازد، مانند روزى كه از مادرش زاده شد، از گناهانش پاك مى‌شود». ⁙ «مَن سَعى لِمَريضٍ في حاجَةٍ قَضاها أولَم يَقضِها خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ كَيَومٍ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ». 📚 كتاب من لايحضره الفقيه ج٤ ص١٦
💠امام صادق علیه السلام 🔹منْ كَانَتْ لَهُ دَارٌ فَاحْتَاجَ مُؤْمِنٌ إِلَى سُكْنَاهَا فَمَنَعَهُ إِيَّاهَا قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَا مَلاَئِكَتِي أَ بَخِلَ عَبْدِي عَلَى عَبْدِي بِسُكْنَى اَلدَّارِ اَلدُّنْيَا وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي لاَ يَسْكُنُ جِنَانِي أَبَداً 🔸کسی که خانه‌ای دارد و مؤمنی به اقامت در آن نیازمند باشد با این حال او را از اقامت در آن خانه محروم کند خدای عزّوجلّ به فرشتگانش خطاب می‌کند: ای فرشتگان من! چرا این بنده از واگذاردن خانه‌اش به بنده دیگرم بخل ورزید؟ به عزّت و جلالم سوگند که او هرگز ساکن بهشت من نخواهد شد. 📗الکافي ج2 ص367
🔵 علی بن یقطین و نارضایتی امام کاظم علیه السلام روزی یکی از مومنین به نام ابراهیم جمال خواست نزد وزیر هارون الرشید – یعنی؛ علی بن یقطین – برود؛ و لیکن علی بن یقطین از پذیرش و ملاقات با ابراهیم امتناع ورزید. پس از آن، ایام ذی الحجه فرا رسید و علی بن یقطین جهت انجام مناسک حج، عازم مدینه منوره و مکه معظمه گردید. هنگامی که به مدینه رسید، خواست به زیارت و ملاقات حضرت ابوالحسن، امام موسی کاظم (ع) شرفیاب شود، همین که جلوی منزل حضرت رسید و اجازه ورود خواست، امام (ع) از پذیرش و ملاقات با او امتناع ورزید. روز دوم نیز علی بن یقطین آمد و اجازه ورود خواست؛ ولی حضرت باز هم نپذیرفت. پس به غلام حضرت گفت: به مولایم بگو که من از علاقه مندان مخلص شما هستم و این همه راه را برای زیارت شما آمده ام، گناه و خلاف من چیست، که مرا نمیپذیری؟ هنگامی که غلام، گفته علی بن یقطین را برای امام کاظم (ع) بازگو کرد، آن حضرت برایش چنین پیغام فرستاد: چون ملاقات با ابراهیم جمال – شتر چران – را نپذیرفتی، و تو دل او را شکستی و ناامیدش کردی و او از تو آزرده خاطر بازگشت. و باید بدانی که خداوند هم اعمال تو را مقبول درگاهش قرار نخواهد داد؛ مگر آن که ابراهیم جمال از تو راضی و خوشنود گردد. علی بن یقطین به غلام گفت: به مولایم بگو: در این موقعیت چگونه ابراهیم را پیدا کنم؟ من در شهر مدینه هستم و او در شهر کوفه میباشد. و حضرت فرمود: هنگامی که شب فرا رسید، بدون آن که کسی مطلع شود، تنها به قبرستان بقیع برو، آن جا شتری آماده است، سوار آن شو و به کوفه برو. علی بن یقطین طبق فرمان حضرت، شبانه وارد قبرستان بقیع شد و سوار بر شتر گردید و عازم کوفه شد؛ و در یک لحظه با طی الارض به شهر کوفه رسید و خود را جلوی درب منزل ابراهیم جمال دید، پس درب منزل را کوبید و گفت، من علی بن یقطین هستم. ابراهیم جمال از درون خانه گفت: علی بن یقطین را با من چه کار است؟ و برای چه این جا آمده است؟! علی بن یقطین پاسخ داد: موضوع بسیار مهم است، و آن قدر اصرار ورزید تا آن که ابراهیم آمد و درب منزل را گشود و علی وارد منزل شد. همین که علی بن یقطین وارد منزل ابراهیم گشت، اظهار داشت: امام و مولایم، حضرت موسی بن جعفر (ع) از ملاقات با من خودداری نمود؛ مگر آن که تو از من راضی شوی و مرا مورد عفو و بخشش خود قرار بدهی. ابراهیم ساربان گفت: خداوند از تو راضی باشد، علی پاسخ داد: رضایت خداوند نیز در خوشنودی تو است، و سپس افزود: اگر تو از من ناراحت نیستی و میخواهی خوشحال برگردم، باید پای خود را بر صورت من بگذاری. و با اصرار فراوان ابراهیم تقاضای او را پذیرفت؛ و آن گاه علی روی زمین خوابید و ابراهیم پای خود را روی صورت او گذاشت؛ سپس جانب دیگر صورتش بر خاک نهاد و گفت: طرف دیگر صورتم را نیز پایمال کن. و چون ابراهیم پای خود را بر صورت علی بن یقطین نهاد، علی به طور مکرر میگفت: خدایا، تو شاهد و گواه باش. پس از آن، از حضور ابراهیم خداحافظی نمود و چون به مدینه رسید و جلوی منزل امام موسی کاظم (ع) آمد، حضرت او را پذیرفت و به درون منزل راه یافت [۱] . —————————————————— منابع: [۱] الثاقب فی المناقب: ص ۴۵۸، ح ۳۸۶، عیون المعجزات: ص ۱۰۳،س ۲۰، بحار الانوار: ج ۴۸، ص ۸۵، ح105
پیامبرصلی الله علیه و آله: بهترین برادرت کسى است که بر فرمانبرى از خداوند تو را یارى رساند و از گناهان باز دارد و تو را به خشنودى خداوند وا دارد.تنبیه الخواطر/ج2/ص123
عنه صلى الله عليه و آله : مَن حُرِمَ الرِّفْقَ فَقد حُرِمَ الخَيرَ كُلَّهُ .[تحف العقول : 49 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كه از نرمخويى و مدارا محروم باشد، از همه خوبيها محروم است
ضربه نیزه شدیدتر است یا زبان 1246 - وَ قالَ اَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلِىّ عليه السلام: ضَرْبُ اللِّسانِ أَشَدُّ مِنْ ضَرْبِ السِّنانِ. @ahadis_tollab ضربت زبان، سخت‏تر از ضربه سرنيزه است. کتاب احادیث الطلاب ص 379