خیرالنساء هنوز زنده است
چهل سال پیش ناقوس جنگ که به صدا در آمد خیرالنساها تنورهایشان را روشن کردند. بوی نان کاکشان شد تیر و خیز برداشت درست وسط لانه دشمن!
امروز هم دوباره فرزندان خیرالنساءها آمدند پای کار. شهرستان خوشاب بار دیگر تنورهایش را روشن کرد. دخترها درِ خانۀ اهالی شهر را زدند و گندمهای تازه درو شده را کیسه کردند. هرکس هر چقدر داشت ریخت و کیسه را پر کرد. گندمها آسیاب شد و مادران خوشابی دانه دانه نان داغ را از تنور بیرون کشیدند و آوردند روی میز ایستگاه صلواتی.
مسافرانی که جنگ، راهی جادهشان کرده بود، کنار یک لیوان شربت خنک، یک بسته نان هم میگرفتند و میرفتند. تصویر خیرالنساء، مادر مهربان جبههها روی کتابش، یاد نان سالهای جنگ را زنده میکرد. یاد هشت سالی که مردم پشت به پشت رزمندهها ایستادند و عطر نان تازهشان قوت جان رزمندهها شد.
تنورهای روشن خوشاب امروز نشان داد خیرالنساءها هنوز زندهاند. نشان داد ناقوسِ صد جنگ دیگر هم که به صدا در بیاید، مردم ایران میایستند و میشوند مادر مهربان جبههها!
✍️ سمانه آتیهدوست
#مردم_شریف_ایران
#روایت_جنگ
#خوشاب
شما هم روایتهایتان از جنگ را در قالب متن، صوت، فیلم و شعر برایمان ارسال کنید:
@zfarhadisadr
🚩 به کانال #واحد_خواهران_حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
🆔 @hhonarkh