شهادت سه ساله دردانه زهرا س تسلیت باد🖤
شرمت باد گوشواره با چ رویی هنوز براقی؟
تو که بر دل رقیه س گذاشتی داغی
اتش تو مبار بر دامان گل گلی دخترمن
ای خار تو مدارا کن با پاهای کوچک دخترمن
رقیه شهزاده است ارام تر دستش را ببند
ای حرام لقمه بر خون دل رقیه جانم نخند
ب گمانم بر این لحظه تلخ، شیطان هم گرفته پند
اه روسیاهان دستان دردانه زهراس را چنین محکم میبندی
وای ب حال روزت اگه عباس بداندآب خواهی شد ب هرترفندی
چرا زخمی کردید بال و پرش را؟؟
کجا برید شش ماهه برادرش را ؟؟
دلش داغ است نیاورید سر پدرش را
زینب کوه صبراست اما باتازیانه نزنید کمرش را
رقیه جانم مراقب بیابان پراز خار است
نکند در خرابه بخوابی شه بانو؛ پراز مار است
ای خار مغیلان تواز بهر این چنین تیزی شکافنده ای
تو در پای رقیه تنها نیستی بر قلب زینب چنین بُرنده ای
هربار که رقیه جانم بر نی میکند نگاهی
عرش خدا خونین میشود ب لرزه میاید گاهی
ننگتان باد که چنین بر داغ دلشان کِل میزنید
نامسلمانان اینان ملائک بی بالند چرا دِل دِل میزنید
خدایا کاش لال شوند این دختران کوفی
باسخره میگویند رقیه تو چرا چنین سوختی
دختران کوفی که زبانشان بُرنده تراز شمشیر شِمر است
زبان که زبان نیست عین زهر مار کُشنده و زِبر است
دامن گل گلی و پدر بی غیرتت را ب رخ ک میکشانی
دنیا صدقه سر اهل بیت پا برجاست تو چ میدانی
گناهی ندارد طفل سه ساله غم دیده
چن روزیست پدرو برادر و عمویش را ندیده
جز تازیانه نیش زبان چه از این نااهلان دیده
بمیرم برایت اسمان هم رنگ ورویش پریده
گلویش خشک و پرو بالش زخمی
سنگ اب شد اما بر دل سنگ کوفیان نیامد رحمی
با صدای نحیف و دلی پرااز غصه
میگوید عمه پدر کجاست شاید مرا جسته
بگذار بروم عمه من نباشم پدر بی تاب میشود
اخررقیه فقط با نوازش پدر درخواب میشود
صدای رقیه رسید ب بارگاه نحس یزید
سگ ننام یزدید را که جفاست بر حیوانی
برای سوازندن دل یک سه ساله چنین پی تشت مسی حیرانی
تشت اورده شد
خون دلها بر رقیه س خورده شد
دروغ نگویم که زمان هم ان لحظه شرمنده شد
رقیه ب مرادش رسید لحظه ای بعد خودرا دربغل پدردید
#خار_مغیلان
#طفل_سه_ساله
✍ هاجر میرحسنی
طلبه مدرسه علمیه الزهراس بندرعباس
▪️▪️▪️▪️▪️
#مدیریت_حوزه_علمیه_خواهران_استان_هرمزگان
https://eitaa.com/hhormozgan