🇮🇷حزب الله سایبری🇮🇷
🎥فواد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل: اگر محسن شکاری در آمریکا به پلیس با چاقو حمله میکرد، کار به د
ایران وقتی با یک تروریست، مثلاً عبدالمالک ریگی مواجه میشود، او را دستگیر، بازجویی، تخلیه اطلاعاتی، محاکمه و در نهایت به جرم محاربه اعدام میکند و البته غربیها و سازمانهای بینالمللی همان زمان به وجود حکم اعدام در ایران اعتراض میکنند.
اما فرانسه و آمریکا متمدن هستند؛ حکم اعدام ندارند. در واقع فرد زندهای وجود ندارد که بخواهد حکم اعدام بگیرد؛ آنها تروریستها را در صحنه میکشند!
۳۱ تیر ۹۵
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
🇮🇷حزب الله سایبری🇮🇷
📝استقبال اصلاحطلبان از خودکشی جامعه!
🔻تیترهایی که رسانههای اصلاحطلب برای پوشش خبری خودکشی کیومرث پوراحمد انتخاب کردهاند، نشان میدهد، نگاهی منفی به نحوه مرگ او ندارند و حتی میتوان گفت به نوعی از این مدل مرگ، یعنی خودکشی استقبال و جامعه را به آن دعوت کردهاند!
🔻«مرگ خودخواسته هنرمند» یک تیتر مثبت در مورد یک واقعه تلخ و بسیار منفی است. هم عبارت «خودخواسته» در دنیایی که اصالت را به خواست فرد میدهد، مثبت است و هم پسوند «هنرمند» در فضایی که هنرمندان در مقام سلبریتی و بلاگر، صاحب نفوذ در افکار بخشی از جامعه هستند، یعنی تبلیغ یک عمل منفی. آیا روزنامه اعتماد تبعات چنین تیتری را نمیداند؟ میشود که نداند؟!
🔻روزنامه اعتماد علاوه بر این تیتر یک وحشتناک، در یادداشتی به قلم یک روزنامهنگار سینمایی، پوراحمد را به دلیل اقدام به خودکشی و منتظر قضا و قدر نماندن، «شجاع» دانسته است. تعریف شجاعت، ترسیدن از زندگی و ناتوانی در ادامه راه است؟ آیا این تقدیس خودکشی، نباید ناظران امر به تذکری حقوقی به این رسانه برساند؟
🔻در صفحه یک روزنامه آرمان ملی وضعیت بدتری را هم شاهد هستیم. اول آنکه تیتر یک روی عکس کیومرث پوراحمد، «بوسه کیومرث به مرگ» است که تیتر زیبایی! برای خبر دادن از یک خودکشی محسوب میشود؛ دوم هم آنکه ذیل همین تیتر، تیتری دیگری هم به همین موضوع خودکشی پرداخته است: «همهمان خستهایم» گویی همه را با هم دعوت به خودکشی کرده است!
🔻شرق هم به جای پرداختن به موضوع، با کلیدواژه خودکشی، ترجیح داده اینگونه بنویسد که «مرگ خودخواسته را انتخاب کرد» انتخاب کردن یک امر مثبت و داشتن اختیار انتخاب یک حق است. وقتی برای پایان دادن به زندگی از عبارت «انتخاب کردن» استفاده میشود، یعنی نقابی مثبت بر یک قتل زدهایم.
🔻فرامتن همه این تیتر و عکسها هم قهرمان سازی از یک اقدام خلاف سلامت روان است. از این منظر، بیراه نیست اگر ادعا کنیم که نوع پوشش خبری خودکشی کارگردان قدیمی کشورمان در رسانههای اصلاحطلب، به شدت خلاف آرامش و سلامت روانی جامعه و مشوق خودکشی است و این همان چیزی است که باید متولیان نظارت بر مطبوعات را حساس کند که نمیکند!
🔻چرا ناظران بر رسانهها، به این موارد حساس نمیشوند، اما با موارد سیاسی به مراتب کمتر از این، سریع واکنش نشان میدهند؟ چون تجربه میگوید به امور سیاسی، بسیار بیش از امور فرهنگی و اجتماعی حساس هستند. اولویت را بر سیاست گذاشتهاند و روان جامعه را رها کردهاند.
🔻انجمن علمی روانپزشکان ایران هم بیانیه صادر کرده و تذکر داده که خودکشی قابل تقلید است و از فرد خودکشی کرده، نباید قهرمان ساخت، اما در عین حال چنان در همان بیانیه، ناامیدی به روان جامعه تزریق میکند که راهی جز خودکشی باقی نمیماند!
🔻بازیگرانی هم به تحسین اقدام پوراحمد پرداختهاند و حتی حاکمیت را مقصر دانستهاند. آن بخش تحسین خودکشی را باید جدی گرفت که افسردگی شخصی را به مدد شهرتی که دارند، به دل جامعه میریزند و باید به جوان ایرانی، نهایت کار و افکار این جماعت را نشان داد که به کجا میانجامد تا فریب ویترین پر زرق و برق زندگی این جماعت را نخورند. آن بخش سیاسی هم مهم نیست؛ مخالفت با حکومت و سیاهنمایی از جمهوری اسلامی و مقصر دانستن حکومت در امور شخصی خود، بخشی از ژست هنری و روشنفکری آنهاست. اصل ماجرا این است که کسی از قبیله آنها، کاری کرده است و آنها طبق اصل قبیلهگرایی که همیشه دارند، خود را موظف به دفاع از او به هر قیمتی میدانند.
🔻این میان، آنچه چوب حراج بر آن زده است، سلامت روان یک جامعه است که گویا برای هیچکس مهم نیست.
۱۸ فروردین ۴۰۲
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
🔻مشکل ما با ظریف فقط در تئوریهای او نیست، حتی اگر تئوری ظریف را بپذیریم هم، باز تغییر مسیر دیرینه امریکا در تعامل با ایران، از دشمنی به دوستی و به راه آوردن دموکراتها با چند بار نشست و برخاست و قدم زدن کنار رودخانه، هدفی فراتر از امکانات و خیلی شعاریتر و حرکتی آرزومندانهتر و البته خسارتبارتر از هر آرزوی دیگری بود که از طریق همین محمدجواد ظریف به متن سیاست خارجی کشور آمد.
🔻یادداشتم در روزنامهی جوان را بخوانید لطفاً:
http://www.javann.ir/004sGV
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
📝این سکوت شأن بنیانگذار انقلاب اسلامی نیست
🔻غروب شب تاسوعاست و هر جای تهران گذر کسی بیافتد، هیئتی، دسته عزایی، ایستگاه چای و شربتی، صدای روضهای و نشانی از ایام سوگواری سالار شهیدان و یارانش به چشم میخورد.
به در نگهبانی نزدیک میشویم، فضا ساکت و با نور کمی است. اجازه ورود با خودروی شخصی نمیدهد. نگهبان میگوید باید بروید بیرون، دور بزنید، مجدد از در شمالی وارد پارکینگ شوید و ماشینتان را آنجا پارک کنید. میگوییم همینجا پشت در پارک کنیم؟ میگوید اینجا امنیت ندارد! یاللعجب، پشت در ورودی حرم بنیانگذار انقلاب اسلامی امنیت برای گذاشتن ماشین نیست؟!
🔻ماشین را میگذاریم و میرویم داخل، ده دقیقهای پیادهروی دارد. مغازهها باز هستند. مثل یک شب عادی وسط هفته و هیچ خبری از هیچ تغییری نیست که نشان دهد در شب تاسوعا هستیم. افراد اندکی در محوطه حضور دارند. اغراق نیست اگر از وصف «سوت و کور» استفاده کنیم، نه صدای نوحه و روضهای، نه خیرات و نذری، نه دسته عزایی و نه مراسم درخوری؛ آن همه وسعت صحنها را انگار خاک مرده پاشیدهاند، تا چشم کار میکند، خبری نیست. اینجا حرم مطهر امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی در شب تاسوعاست!
🔻داخل میشویم. جمعی سربازان ارتش جمهوری اسلامی با طبل و سنج، مرتب و نظامیوار مشغول عزاداری هستند و مردمی اندک هم که اغلب مسافران اتراق کرده در حرم هستند، با مداحی و سینهزنی آنها همراهی میکنند. کمی بعد سربازان بیشتری را میآورند و سید علی خمینی، نوه امام هم به جمع میپیوندد و سید محمدحسن ابوترابی، امام جمعه هم به عنوان سخنران پشت تریبون میرود.
🔻باقیاش چه اهمیتی دارد؟ همینها کافی است که بدانیم تولیت حرم امام خمینی (ره) برنامه خاصی برای شب تاسوعای این حرم نداشته و مردم تهران هم مطلع از این بی برنامگی، هر جایی را برای شرکت در مراسم عزای اباعبدالله انتخاب کردهاند جز حرم امام را! و اگر برنامهریزی ارتش نبود، همان برنامه مختصر هم نبود.
🔻مسافران اما از این بی برنامگی مطلع نیستند و شب تاسوعا در بدو ورود به تهران از سمت جنوب، حیاط حرم امام را برای اتراق شبانه انتخاب کردهاند و حالا به امید مراسمی همچون همه اماکن مذهبی کشور به زیارت امام آمدهاند، اما...
🔻مردم برای نذری در عزای سیدالشهدا شرکت نمیکنند، اما رسم مهماننوازی این ملت نمیگذارد عزادار امام حسین بی بهره از سفره احسان بماند. بذل خیرات هم رسم دیگری افزون بر آن است و اصلاً حرم رهبر و بنیانگذار حسینیترین انقلاب تاریخ نه، و حسن خمینی هم نه تولیت حرم که صرفاً نوه –یا همان یادگار یادگار امام- باشد و فرض که آنجا فقط مزار پدربزرگی باشد قابل احترام برای مردم یک منطقه، حداقل شربتی به خیرات تاسوعا و عاشورا، بدرقه مسافران تشنه از گرمای تابستان آن مزار میشد، نباید نمیشد؟!
🔻یادمان بیاید که وقتی پس از تکمیل کار ساخت حرم، گلایه و اعتراضات بالا گرفت که این سنگهای پر زیور و نقش و نگار مطابق سبک زندگی امام مستضعفان نیست، دفتر حفظ و نشر میگفتند آنجا برای مردم ساخته شده و برای آسایش مردم هر کاری باید کرد. هر کاری کردن فقط سنگ چیدن و تشریفاتی کردن حرم امامی بود که از مال دنیا و زندگی پر زرق و برق گریزان بود؟!
🔻البته به جمیع مادحین و منبریهای معروف تهران هم انتقاد است که مجلسی را به حرم امام ببرند و آن سکوت را به رونق بکشانند. هم فکران اصلاحطلب حسن خمینی که هر روز فقط ایراد میگیرند فلان مداح چرا فلان حرف را زد، شعرش خوب نبود و کذا و کذا، خود که کاری نمیکنند؛ اما خادمان انقلابی و حزباللهی اهلبیت چرا برای این سکوت حرم امام انقلاب کاری نمیکنند؟ حرم امامی که حاصل عمرش تغییر یک رژیم شاهنشاهی و تاسیس یک نظام جدید و اسلامی بود، باید مرکز کار فرهنگی باشد.
🔻۱۴ خرداد ۸۹ و در مراسم سالگرد بنیانگذار انقلاب اسلامی، جمعیت با شعارهای پیاپی اجازه صحبت به سید حسن خمینی را نداد. از او بخاطر مواضعش در سال ۸۸ و موضوع فتنه، ناراحت بودند. آن کار البته اشتباه بود، احترامها باید حفظ شود و اعتراض هم به نحوی دیگر(؟!) ابراز شود، اما کیفیت خدمترسانی به زائران امام خمینی در بیست و یکمین سالگرد رحلت ایشان، به گونهای بود که گویی امام تازه از میان ما رفتهاند و همین آن اعتراضات را بیشتر لباس توجیه میپوشاند.
🔻برخی گفتند جمع اندکی شعار دادهاند، اما من آن روز در صحن بیرونی و غیر از جایی که مراسم اصلی و تریبون سخنرانی بود، روی زیراندازی بر خاک و گل! نشسته بودم. همراه مردم شعار ندادم، اما دیدم که قریب به اتفاق مردم ایستاده بودند و شعار میدادند و جمع اندک نبودند. دیدم که وضوخانهها اندک، صفها طولانی و مردم هلاک از گرما بودند و موقع بازگشت هم در مترو زیر دست و پا ماندند. کسی دشمنی با حسن خمینی ندارد، اما این شأن امام و حرم امام و زائران امام نیست.
روزنامه جوان
۷ مرداد ۴۰۲
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری🇮🇷
کلاهبرداری اپوزیسیون نوکیسه در وضعیت بحرانی رژیم عنکبوتی 🔹شاخص فلاکت در میان جریان اپوزیسیون به قد
📝قاب درماندگی براندازان
🔻خبر دیگر عجیب هم نبود؛ جمعی از روزنامهنگاران و خبرنگاران فعال در رسانههای فارسیزبان ضدایرانی به دیدار گیلا گاملیل، وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی رفتهاند. این دیدار در لندن، پایتخت انگلیس انجام شده است.
🔻دویچهوله فارسی مینویسد: «دیدار یادشده بخشی از کمپین چندماهه این مقام ارشد اسرائیلی برای ایجاد کانالهای ارتباطی با گروههای تبعیدی ایرانی، همزمان با نزدیکشدن به یک سالگی اعتراضات سراسری علیه حکومت ایران است.»
🔻خیلی روشن بیان میشود که دولت صهیونیستی مستقر در سرزمینهای اشغالی فلسطین اراده کرده تا از گروههای برانداز ایرانی حمایت کند و این اراده او بیکموکاست از سوی براندازان مورد پذیرش و حتی استقبال قرار میگیرد و در مرحلهای از عملی شدن این خواسته، بروز بیرونی آن انتشار تصاویر این دیدار است.
🔻پیش از این، رضا پهلوی به عنوان یکی از لیدرهای براندازان به اسرائیل رفت و با همین وزیر هم دیدار کرد تا معلوم شود براندازان کارفرمای جدید دیگری هم به لیست کارفرمایان خارجی خود اضافه کردهاند.
📝بزم تطهیر اسرائیل
🔻اصل دیدار یک امر است و انتشار تصاویر دیدار آن یک امر دیگر. ایران در طول سالها خائنان زیادی را به چشم خویش دیده است که با دشمنان این سرزمین پیمان بستهاند. خیلی از آنها خواستهاند این همکاری پنهان بماند، اما اسرائیلیها برای بازسازی چهره خود از یک رژیم تروریستی و فرقهای بنیادگرا به دولتی دموکراسیخواه و دلسوز نیاز دارد تا تصاویری غیر از ترور و آدمکشی و پیکر بیجان کودکان فلسطینی ذیل کلیدواژه «اسرائیل» در ذهن مخاطب بیاید.
🔻اینگونه است که اراده وزیر اطلاعات اسرائیل در میانه اعتراضات داخلی و تجمعات چنددههزار نفری صهیونیستها در تلآویو، به این تعلق میگیرد که با گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران کانال ارتباطی بگیرد. طبعاً بخشی از این ارتباطات به تعامل با فعالان رسانهای شاغل در رسانههای فارسیزبان غربی میپردازد، اما اصل ارتباط که پیش از این هم بوده... اینجا دیگر اصل ارتباطداشتن مهم نیست، باید این ارتباط علنی شود و این فعالان رسانهای بپذیرند تصاویر حضورشان در این نشست منتشر شود تا تصاویر بتواند القا کند که اسرائیل به فکر مردم ایران است و برای کمک به مردم مسیر رسانه و فرهنگ را میرود و آنگونه که ایران میگوید نیست که صهیونیستها تروریست باشند و بروز اراده ضدایرانیشان از مسیر ترور باشد.
آنها با لبخندهای دیپلماتیک و شادی مصنوعی و رضایت اجباری سر میزی نشستهاند که کرسی رأس آن در اختیار وزیر اطلاعات رژیمی کودککش است تا حضور آنها بهانه تطهیر صهیونیستها شود و وزیر اطلاعاتشان بگوید: «مردم اسرائیل در کنار مردم ایران ایستادهاند. زمانی که ولیعهد رضا پهلوی از اسرائیل دیدن کرد، ما باهم پیام آزادی و امید را به میلیونها ایرانی فرستادیم.»
🔻شاید خواسته زیادی هم نیست؛ آن سو کمک بیشتری میدهد و این سو هم ابزار تبلیغاتی اسرائیلیها میشود. فعالان رسانهای ضدانقلاب به خوبی از عمق جنایات رژیمصهیونیستی در جهان و به ویژه علیه مردم فلسطین آگاه هستند. آنها به خوبی میدانند صهیونیستها برای مبارزه با پیشرفت مردم ایران، دانشمندان هستهای ایران را ترور کردند و دستشان به چه خونهایی آلوده است، اما دیگر همه چیز را باختهاند، آن قدر در ماندهاند که دیگر حتی مهم نیست برچسب دیدار با وزیر صهیونیستی هم روی پیشانیشان بخورد. تا دیروز حداقل در ظاهر، فقط گروههایی بودند که وابسته به کشورهای غربی بودند، حالا همان نقاب ظاهری را هم کنار گذاشتهاند و دست دوستی به کسانی دادهاند که میخواهند ایرانی روی کره زمین نباشد.
📝شبیه رجوی
🔻ایران و رژیمصهیونیستی گرچه نه مستقیم، اما در جنگ با همدیگر هستند و دست دوستی دادن به صهیونیستها یادآور تصویر دست دادن مسعود رجوی با صدام است، در حالی که ایران و عراق در جنگی سنگین به دلیل تجاوز ارتش بعثی به خاک ایران بودند.
🔻مسعود رجوی هم باخته بود؛ ترورها راه به جایی نبرده بودند، مردم با جمهوری اسلامی مانده بودند، تلاشهایشان بینتیجه مانده بود و برای مبارزه با جمهوری اسلامی مدام به در بسته خورده بودند و از سویی بیسرزمین هم شده بودند، لذا تن به وطنفروشی و ملتفروشی دادند و با کسی وارد همکاری شدند که میخواست ایرانی روی زمین باقی نماند.
🔻اینکه ۳۷ سال پس از آغاز آن خیانت، رجوی کجاست، دارودسته تروریستهای فرقه او کجا هستند و ایران و ملت ایران کجاست، نشانی خوبی است برای امثال ژیار گل (بیبیسی فارسی)، آرش سیگارچی (صدای امریکا)، نازنین انصاری (کیهان لندن) و پانتهآ مدیری و علیاصغر رمضانپور (اینترنشنال) که حالا در دیدار با وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی حاضر شدهاند و به انتشار خبر و تصاویرش هم تن دادهاند.
۱۹ شهریور ۴۰۲
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
🔻شهرک نشینانی که مردم اسراییل معرفی میشوند، شهروند نیستند؛ بخشی از تروریسم صهیونیستها هستند. آنها از کشورهای خود به فلسطین آمدند و ابزار تشکیل دولتی جعلی و وسیله اشغال سرزمین دیگر شدند.
🔻اسراییل یک پادگان بزرگ است. آنهایی که تن به زندگی در پادگان میدهند، شهروند نیستند، سربازند.
🔻در تصاویر بالا، بخشی از آموزش نظامی به این سربازان دیده میشود.
۱۵ مهر ۴۰۲
روز عملیات تاریخی «طوفان الاقصی»
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
📝آن پیمانه ریخت
🔻برخی فکر میکنند جنگ میان فلسطین و صهیونیستها همیشه آنقدر برابر و متوازن بوده که اگر به ازای هر کشته صهیونیست، یک نفر از مردم غزه را ارتش رژیم صهیونیستی بکشد، حمله حماس را تلافی کرده و اگر دو نفر از مردم غزه را بکشد، یعنی علاوه بر گرفتن انتقام، پیروز هم شده است!
🔻از این رو بود که این دسته افراد وقتی صبح شنبه شادی و شور ما را دیدند، از نتیجه این اتفاق شگفت ما را بر حذر داشتند و هشدار دادند که معلوم نیست فردا چه شود و ارتش اسرائیل غزه را با خاک یکسان خواهد کرد و چه جای شادی است!
🔻نظر ساده لوحانهای بود. جنگ حتی در حالت متوازن هم این قدر فرمولی و عددی و دو دوتا چهارتا نیست، چه رسد جنگ میان اسرائیل و فلسطین که توازنش همیشه محال بود؛ توازن تانک مرکاوا و فلاخن؟! مسلسل یوزی و سنگ؟! توازن دستهای خالی و ارتش تا بن دندان مسلح؟!
🔻در همه بیش از هفت دهه درگیری و جنگ در سرزمینهای اشغالی فلسطین، چه امر برابری میان دو سوی درگیری وجود داشته که حالا برابر شدن یا بیشتر شدن تعداد کشتهها و شهدا را فرمول درستی برای ارزیابی شکست و پیروزی طرفین بدانیم؟!
🔻برای ارزیابی یک جنگ مؤلفههای بسیاری را باید سنجید. سابقه درگیریها و توان رزمی دو طرف بخشی از این مؤلفههاست و بررسی همین دو برای درک دلیل شادی ما در صبح شنبهای که خبر طوفانالاقصی را شنیدیم، کافی است.
🔻از همان لحظهای که نیروهای مقاومت وارد جغرافیای اشغال شده به دست صهیونیستها شدند، از همان ساعت جابهجایی نیروها با پاراگلایدر، از همان وقتی که طوفان الاقصی آغاز شد و اسرائیلیها خواب ماندند و خبردار نشدند، فلسطینیها پیروز شدند. بعد از آن هر اتفاقی افتاد یا در آینده بیفتد، یک اتفاق پس از پیروزی فلسطینیهاست.
🔻طوفان الاقصی سطح جنگ میان نیروهای مقاومت و صهیونیستها را تغییر داد. مثل یک زلزله که همه چیز را در هم میکوبد و زمانهای جدیدبرای آن سرزمین میسازد، مثبت یا منفی. اما شهر به قبل از زلزله برنمیگردد.
🔻بیایید چند ویژگی خاص طوفان الاقصی را مرور کنیم تا بدانیم چرا این عملیات نقطه عطفی بیبازگشت در تاریخ اشغالگری فلسطین است:
۱- صهیونیستها عادت به کشته شدن ندارند. همیشه فقط کشتهاند و از این سو، یک تلفات از نیروهای خودی را هم زیاد میدانند. اما این بار در بهت جنازههایی ماندند که روی دستشان مانده بود. حالا صهیونیستها هم چشیدهاند که انبوه جسدهای بیجان طی فقط چند ساعت، چه طعمی دارد!
به تلافیاش غزه را موشکباران میکنند و مردم را میکشند؟ این که اتفاق تازهای نیست؛ چند دهه است چنین میکنند. اتفاق تازه، مرگ چند صد نفره صهیونیستهاست که تکرار موشکباران غزه آنها را زنده نمیکند! اتفاق تازه اسارت فرماندهان ارتش اسرائیل است که اگر بخواهند غزه را قتل عام کنند آنان آزاد نمیشوند، بلکه میمیرند.
۲- نوع عملیات انجام گرفته، شخصیت نظامی جدیدی برای مقاومت فلسطین ساخته است. ورود به سرزمینهای اشغالی و شهرکهای صهیونیستنشین، گستردگی جغرافیایی عملیات، گرفتن اسیر در تعداد بالا و ترکیبی بودن عملیات (دریایی، هوایی، زمینی) باعث شده تا این عملیات صرف نظر از نتیجهاش، تصویر جدیدی از توان نظامی حماس ارائه دهد. سنگها تبدیل به موشک شدهاند و فلاخنها یادگاری نوستالژیک جنگ شدهاند و جای خود را به تجهیزات و تدبیرات نظامی نسبتاً به روز دادهاند.
از فردای طوفان الاقصی هر اتفاقی بیفتد، مقاومت دیگر از دوران جنگ با دستهای خالی و مقابله پدافندی و پاتکی عبور کرده است.
۳- شکست اطلاعاتی صهیونیستها و خواب ماندن و بیخبری آنها از عملیات حماس موجب تزلزل در ایمان اسرائیلیها نسبت به این دستگاه است. شبکه گسترده جاسوسان اسرائیلی، بودجه بالای اطلاعاتی و دستگاه اطلاعاتی پیشرفته و قوی هیچ کدام از طوفان الاقصی باخبر نشدند. صهیونیستها میخواهند چه کنند که این اعتماد شکسته و رفته، بند بخورد و برگردد؟ رهبران مقاومت را اسیر کنند؟ آنها را بکشند؟ غزه را موشکباران کنند؟ فایدهای ندارد، اینها همه تکراری است!
۴- گنبد آهنین و افسانه شکستناپذیری اسرائیل هم که دیگر نیاز به تحلیل ندارد. آنقدر برای آن طنز و فکاهه ساختهاند که اگر ارتش اسرائیل همه آنچه را هم که روی آسمان است، سرنگون کند، این آب رفته و آبروی ریخته به جوی برنمیگردد!
جهان، اکنون و در همه سالهای پیش رو در دوران پس از عملیات «طوفان الاقصی» است و اگر اسرائیل تمام غزه را موشکباران کند و اگر آن باریکه مظلوم و محصور را شخم هم بزند و اگر مردم را قتل عام کند، باز هم هیچکس نباید فراموش کند که زمان به عقب برنمیگردد و این یعنی پیروزی آنهایی که این تاریخ جدید را رقم زدند.
روزنامه جوان
۱۸ مهر ۴۰۲
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
📝مسیر حاج قاسم مسیر نترسیدن است
🔻اینجا مردمی برای همیشه ایستادهاند؛ صدای ما را از کرمان نه، از کل ایران میشنوید!
🔻خبر جدیدی روی داده و خبرهای فوری و لحظه به لحظه از انفجار در مسیر گلزار شهدای کرمان میگوید؛ دو انفجار، دهها شهید و دهها مجروح؛ در عصر چهارمین سالگرد ترور سردار دلها، گلزار اجباراً از آن خیل عظیم جمعیتی که آمدهاند تا بر مزار سرباز خود بوسه زنند، تخلیه میشود و ایران در سوگ و بهت فرو میرود.
🔻خبر همانقدر که جدید است، تکراری است. طی همین یک سال و نیم گذشته، دوبار شاهچراغ، بارها سیستان و بلوچستان و سربازان و درجه داران مرزبانی، حتی پلیس راهور؛ آن ۳۱ شهریور خونین در رژه اهواز، خردادی که روزه بودیم، در بهارستان تهران؛ ملت ایران همیشه هدف تروریسم بوده و همیشه هم متهم به حمایت از تروریسم شده است، در حالی که از قضا بزرگترین ملت ایستاده مقابل تروریسم است و برای نبردها با تروریستها، حتی وقتی در خاک ایران هم نبودهاند، صدها شهید داده است.
🔻یک شهید یا صد شهید، مردم ایران یک ملت واحد هستند و اگر یکی از آنها هدف قرار بگیرد، گویی همه ملت ایران هدف قرار گرفتهاند و به همه ما حمله شده است. یک شهید کودک است، آن دیگری مادر، آن یکی امدادگر و دیگری کارگر، یکی خبرنگار، یکی نظامی، یکی دکتر، یکی شهری، یکی روستایی و یکی پلیس و یکی مداح و این یکیها همه با هم یک عدد هستیم به بزرگی یک ملت.
🔻از دههها قبل تروریسم علیه مردم ایران شکل گرفته است و تا دولتهای مستکبر باقی هستند، بعید است پایان بیابد، چه آنکه همیشه میتوانند گروهکها، دولتها، بهانهها و آدمهایی را بسازند که علیه آنها که میخواهند مستقل باشند، عملیات تروریستی انجام دهند.
دهه ۶۰ که اوج ترورهای کور علیه مردم ایران بود، از قضا با هر تروری ملت متحدتر شدند. در این سالها هم وضعیت از این حیث تفاوتی نکرده است. ملت ایران پس از هر ترور گرچه غمگنانه سوگوار میشود، اما از آن سوگ و بهت اولیه زود برمیخیزد. تجربه همین را نشان داده است. همین است که از ساعاتی پس از انفجارهای کرمان، مزار حاج قاسم باز شلوغ میشود.
🔻چرا این مردم حاج قاسم را دوست دارند؟ چون او برای این ملت حاضر شد جانش را هم بدهد. محور مانیفستی که سردار سلیمانی بر مبنای آن عمل کرد و پیش رفت- در همه دهههای عمرش از لشکر ۴۱ ثارالله تا فرماندهی سپاه جنوب شرق تا فرماندهی نیروی قدس، از خوزستان تا سیستان و بلوچستان تا دمشق و حلب و اربیل - این بود که از چیزی نمیترسید. مردمی هم که او را در قلب و عمل دوست دارند، از چیزی نمیترسند و برای همیشه در همین مسیر خواهند بود. چه راه خود حاج قاسم باشد و چه راه زیارت مزار او که این هر دو، البته از هم جدا نیست. اینجا مردمی برای همیشه ایستادهاند؛ صدای ما را از کرمان نه، از کل ایران میشنوید!
۱۴ دی ۴۰۲
روزنامه جوان
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
📝رئیسی، نماد ریاست جمهوری اسلامی ایران
🔻سید ابراهیم رییسی، نماد احیای مشی فراموش شدهی یک رییسجمهور اسلامی شد و باقی ماند. «رییس جمهور» عنوان خلاصه شدهی جایگاهی است که او و مقاماتی مثل او در ایران دارند، عنوان کامل آن «رییس جمهوری اسلامی ایران» است. همین اسلامی و ایرانی بودن گزارههایی را باید به منش رییسجمهور ما نسبت به روسای جمهور سایر کشورها اضافه کند.
🔻آیتالله رئیسی از همان ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که میتواند نماد خوبی برای این عنوان کامل باشد.
🔻مناظرهها را میدیدیم، طعن و دروغ و تخریبهای رقبا و سکوت رییسی را میشنیدیم و عصبانی میشدیم، اول از اهل تخریب، دوم از خود رئیسی؛ این دومی از این باب که چرا جواب نمیدهد؟
🔻طول کشید که مطلع شویم و البته باور کنیم که سکوتش از نابلدی نیست، بلکه نمیخواهد جواب بدهد. بار اول انتخابات را باخت. همهمان ناراحت شدیم، عصبی شدیم، اما برای رییسی انگار مهم نبود. چنانچه طعن بدخواهان و تمسخر اهل استهزا برایش مهم نبود. گویی تکلیفی بر دوشش بود، انجام داد و به نتیجه دلخواه نرسید و بعد، به رأی مردم احترام گذاشت و هیچ نگفت و به سرکارش بازگشت و همین.
🔻اخلاق انتخاباتی او نمایش بخشی از شایستگیاش برای تکیه زدن بر مسند ریاست جمهوری اسلامی ایران بود.
بعدها که دوباره نامزد شد و این بار رأی آورد، مشی اخلاقیاش بروزهای دیگری هم نشان داد.
🔻اول آنکه، در پیامهای تسلیت برای شهادت او هم زیاد بیان شد که رسیدن به مناصب بالای دنیایی، رییسی را تغییر نداد. رییسی رییس جمهور با رییسی طلبهی ساده دوران جوانیاش و حتی نوجوانیاش که در مغازه جانمازفروشی شاگردی میکرد، فرقی نداشت. متواضع، آرام، بی تکبر و بی تکلف بود.
🔻دوم آنکه، او از مردم گفت و از مردم رأی اعتماد گرفت و برای مردم کار کرد. «جمهور» در منش و سلوک او نمود داشت و وقتی رأی آورد، فراموش نکرد که چه کسانی او را بر کرسی ریاستجمهوری نشاندهاند.
🔻نشست و برخاست او با مردم بسیار بود و حضور میدانی در دل شهرها و روستاها و گپ و گفت با مردم عادی را نه کاری اضافه و سطح پایین، بلکه وظیفه رییسجمهمور میدانست. اعتنایی هم به طعن بدخواهان نداشت و رییسجمهور را مرکزنشین و پشت میز نمیپسندید.
🔻سوم آنکه، حاشیهسازی نمیکرد. با کلامش آشوب روانی برای جامعه نمیساخت و دنبال دعواهای سیاسی نبود. فقط نه از این رو که کار زیاد فرصت پرداختن به این قبیل امور را باقی نمیگذاشت، بلکه اهل حاشیه و غوغازیستی و مجادله سیاسی نبود. همین امر دوران ریاست جمهوری حدوداً سه سالهی او را به دورانی آرام به لحاظ فضای رسانهای و فضای روانی جامعه تبدیل کرده بود.
🔻چهارم آنکه، ولایت و ولایتمداری برای رییسی یک کلیدواژه شعاری و رسمی نبود، در واقع امر خود را مطیع ولیفقیه میدانست. شعارش را نمیداد، اما عمل میکرد و رودروی رهبر نایستاد.
🔻پنجم آنکه، اهل کار بود، اهل پیشبرد امور؛ گویی خسته نمیشد! کار نمایشی نمیکرد و دنبال کار واقعی بود.
🔻ششم آنکه دنبال فخرفروشی از اقداماتش نبود و ابایی نداشت بگوید طرحی که افتتاح میکند، در دوران قبل از ریاستجمهوری او کلید زده شده است. وقتی هر چه میکرد را وظیفه میدانست، چه جای فخرفروشی یا منتگذاری؟!
🔻یقیناً با تأمل بیشتر و در فرصتی آرامتر میتوان ویژگیهای اخلاقی بیشتری را در رییسی برشمرد که نشان میدهد او شایسته مقامی بود که داشت، اما فیالحال در این روزها بهت و اندوه همینقدر بماند. حیات دنیوی رئیسی به پایان رسید، اما چراغی را روشن کرد که یادمان نرود یک مسئول در دولت اسلامی چگونه باید باشد.
۲ خرداد ۴۰۳
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
📝مجلس با «رأی» است، نه با جدل رسانهای!
🔻حدود سه ماه تحلیل نتیجه انتخابات مجلس و تاکید بر اینکه کیفیت نتیجه انتخابات نشانه ایجاد تحول در هیئت رئیسه مجلس و تغییر در ریاست آن است، طی رای گیری دیروز در صحن علنی مجلس بر باد رفت.
🔻افرادی که در طول روند برگزاری انتخابات، بجای تبلیغ جریان و راه و موضع خود، هویتشان را در ضدیت با دیگری و در نفی جریانی دیگر تعریف کرده بودند، در روز انتخاب رئیس مجلس جدید شاید بیشتر پی به این موضوع بردند که ماندگاری کیفی در سیاست، نیاز به گفتمان ایجابی دارد و تعریف خود صرفاً به عنوان مخالف دیگری و معطوف کردن تلاشها صرفاً به عدم رأی آوری دیگری، نهایتاً تا یک جایی جواب میدهد.
🔻در ماههای گذشته و در جریان انتخابات دور اول و دور دوم مجلس شورای اسلامی بخشی زیادی از فعالیت انتخاباتی برخی گروهها به نفی هیئت رئیسه و ریاست مجلس یازدهم معطوف شد و در این مسیر پررنگترین گزینهای که برگزیدند، تخریب بود. همین تخریب فضای انتخابات را خراب کرد و بجای نشاط سیاسی، جدلهای سیاسی از تریبونهای مختلف جایگزین شد.
🔻پس از انتخابات هم خود را چنان پیروز انتخابات تصویر کردند که صراحتاً از تغییر حتمی ریاست مجلس سخن گفتند و تیتر زدند. افرادی که در طول دورههای مختلف بر کرسی ریاست مجلس نشستهاند، معصوم و بری از نقد نیستند. نکات مثبت و منفی درعملکرد هر کدام –از هر جناح و حزبی که باشند- وجود دارد و کسی هم نمیتواند باب نقد و بررسی عملکرد دیگران را ببندد. از محسنات فضای انتخابات، یکی هم همین ایجاد فرصت برای نقد سالم عملکرد مسئولین و فرصت دفاع داشتن آنهاست. اما در انتخاباتی که گذشت، فضا چنان در قرق تخریب و تهمت بود که عملاً باب نقد هم بسته شد.
🔻ژستهای افشاگری، ادابازیهای ضد فساد و دیو ساختن از رقیبی که دیکته نوشته زیاد داشت و در میان آن همه سطرهای عملیاتی حتماً غلطهایی هم پیدا میشد و محدود کردن عملکرد مسئولین به خطاهایی که لاجرم ممکن است، جای برای بررسی منطقی عملکرد منفی و مثبت مجلس سابق بقی نگذاشت. از سویی آیا منحصر کردن نقد به بیان بدیها و سانسور نکات مثبت، سیاهنمایی نیست؟
🔻جواب سوال بالا مشخص است؛ نه تنها سیاهنمایی است، بلکه به ناامیدی مردم از نهادهای حاکمیتی، مجلس و کرسیهای نمایندگی میانجامد. چنانچه سیاهنماییهای این عده از مجلسی که رهبر معظم انقلاب صراحتاً آن را «مجلس انقلابی» نامیده بودند، نتیجهای خالی از یأس مردم از صندوق رای برجای نگذاشت. بدتر آنکه این اقدامات به اسم دفاع از انقلاب و نظام و ولایت انجام شد و ادعای انقلابیگری به جایی رسید که جز خود و لیست انتخاباتی خود کسی را انقلابی ندانستند و باقی را از دم تیغ گذراندند، گرچه گذر زمان و سابقه و لاحقهشان نشان داد آنقدری که دیگران را سیاه به تصویر کشیدند، خودشان هم علیهالسلام نبودند!
🔻افشاگری و فریاد ضدفساد البته جذاب است. بسیاری از تودهها فکر میکنند اویی که برای مبارزه با فساد صدای بلندتری دارد، لابد عملکرد بهتر و سالمتری هم دارد. هم از این رو ممکن است که از پی این غوغاهای سیاست زدهی انتخاباتی رای اکثریت هم بدست آید. اما این هم عمری دارد!
🔻کار چنان پیش رفت که رهبر انقلاب بی هیچ موضعگیری جناحی و حزبی و بی آنکه له یا علیه افراد خاصی موضع بگیرند، نمایندگان مجلس جدید را در همان آغازین هفته پس از انتخابات ۱۱ اسفند ۴۰۲ از «سخنان اختلافانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند» بر حذر داشتند. گرچه این امر رهبر همان شب در گفتگوی ویژه خبری از سوی یک نماینده منتخب نقض شد و به برکناری معاونت سیاسی صداوسیما انجامید، اما در هر حال نشان از نگرانی رهبری داشت که چندبار دیگر هم پس از آن در موضعگیریهای ایشان و از جمله در پیام افتتاحیه مجلس بروز و ظهور یافت.
🔻انتخابات هیات رئیسه اما -بی ارزشگذاری انتخابهای صورت گرفته- فضای آرامی را گذراند و نشان داد مجلس قرار نیست جای جدلهای سیاهنمایانه و تخریبهای غیراخلاقی باشد. در فضای رسانه و تریبونهای آزاد میتوان فریاد کشید، تهمت زد، تخریب کرد، اما در مجلس این «رأی» است که کار را پیش میبرد و اعداد آرای انتخابات هیئت رئیسه مجلس دوازدهم عبرت فراوانی دارد، اگر اهل اندیشیدن باشیم.
۹ خرداد ۴۰۳
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
🔻برخی نمایندگان مجلس جدید با شعار شفافیت و فسادستیزی و تخطئه مجلس وقت در همین موضوعات، به مجلس راه پیدا کردند. انتظار این است که اکنون جزییات آرای آنها - مثلاً در انتخابات هیئت رییسه- و نیز لیست اموال، محل زندگی خود و فرزندان، خودروی مورد استفاده و محل درآمدشان را بدانیم.
۹ خرداد ۴۰۳
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
🔻به مناسبت دهم مرداد، چهل و یکمین سالروز تصویب قانون بانکداری اسلامی بدون ربا، تجربه شخصیام از وام «قرضالحسنه» ازدواج را بسیار مجمل نوشتم.
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi