حسینی کمال آبادی
یادداشتی از سید مرتضی حسینی کمال آبادی در بررسی دیدگاه آیت الله طباطبایی نژاد در مساله حضور در محا
بسم الله الرحمن الرحیم
باز ماه محرم فرا رسید و مسئله شیوع بیماری کرونا و تعارض آن با گرد هم آیی نُقل محافل شد و تحلیل های عدالت محور،افراطی و تفریطی ظهور و بروز می کند.
یکی از شخصیت های که در این مسئله ورود داشتهاند، آیت الله طباطبایی حفظه الله امام جمعه محترم استان اصفهان هستند.
ایشان اندیشه افراطی حضور در محافل عزا به هر قیمت حتی به قیمت جان دادن را به حق مورد انتقاد قرار دادند و از این بابت جای تشکر دارد.
ایشان عدم برگزاری مراسم عزا(عمومی) توسط اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به علت خفقان حاکمیت های جور و عدم وجود آیه و روایت برای برگزاری مراسم عزا به هر قیمتی را دلیل بر علت صحت آن اندیشه افراطی دانستهاند.
نکته ای که در میان سخنان صحیح ایشان به چشم می خورد، حصر منابع معرفتی در آیه و روایت و نقد عقل شخصی است. ایشان به صراحت اعلام میدارد که اگر آیه یا روایتی بر ضرورت برگزاری مراسم عزا به صورت عمومی به هر قیمتی بود، بدان عمل میکردیم و چون وجود ندارد و مخالف سیره اهل بیت علیه السلام هم هست، این کار را انجام نمی دهیم.
بر این اساس اگر آیه یا روایتی وجود داشت ما از کشته پشته هم می ساختیم، باکی نبود و این خود نوعی اخباریگری و حصر منابع معرفت دینی در نقل است.
این درحالی است که عقل به عنوان حجت خداوند است و به تعبیر استادم آیت الله علیدوست مشکل از آنجا شروع شد که شروع به تقسیم کردن عقل کردیم: عقل جزئی، عقل شخصی و... این در حالی است که عقل یا هست یا نیست و وهم و خیال هست ؛اگر هست حجت خداوند است.
در قرآن کریم آیه ای بر خلاف ادراک عقل وجود ندارد. بلکه در مسئله مورد سخن در این نوشتار آیاتی مانند و لاتلقوا بأیدیکم إلی التهلکة و....مهر تاییدی بر ادراک عقل است.
وانگهی اگر روایتی وجود داشت که عزای امام حسین علیه السلام هر چند به قیمت از دست دادن جان هزاران تن آدمی شود و مرگ و میر را به غایت برساند، باید برگزار شود؛
آیا خلاف ادراک قطع عقل نبود؟ آیا آن روایت هرچه سندش صحیح تر باشد، ضعف دلالت آن روشن تر نبود؟ ادراک عقل بر قبح ظلم و ایجاد فساد و هرج و مرج در حد جان انسان ها! آیا از ادراک های مشکوک یا تعلیقی است؟ هرگز چنین نیست!
فراموش نکنیم که انسان بر عقل و عقلانیت، انسان است و انسانی سعادتمند، انسانی که از این نعمت بهره مند تر باشد. و دین آمده تا بهره مندی انسانها از این نعمت را بیشتر کند؛ به تعبیر شیوای امیر بیان و خرد در نهج البلاغه، پیامبران آمدند تا یثیر لهم دفائن العقول،آن گنج ها و توانمندی ها ی پنهان عقل را شکوفا کنند و انسانها را از آن بهره بیشتری دهند.
گرفتاری جهان اسلام در حوزه شناخت و معرفت از آنجا آغاز شد که عقل در کارکردهای استقلالی و ابزاری آن کم رنگ شد و نقل حاکم یکّه تاز، میدان شناخت دین و معیار عمل گشت.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
پنجم /محرم /۱۴۴۳
۲۳/مرداد/۱۴۰۰
@hkamal
افراط همه دانی و همه کاری و ضرورت طراحی نظام تعاطی نظریه ها و اجراها
بسم الله الرحمن الرحیم
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای رضا غلامی زید عزه
ریاست محترم مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا
سلام علیکم
در رابطه با یادداشت (نقد من به استاد محمد رضا حکیمی) نکته ای هست که در این نوشتار محضر شما بیان می¬کنم، هر چند مدتی این مثنوی تاخیر شد، فرصتی باید تا خون، شیر شد.
یادداشت مورد سخن، یادداشتی قویم و با نگاهی نافذ، نگاشته شده است که کمتر کسی آن را بیان کرد، از این بابت جای تشکر و دستمریزاد دارد.
نکته ای هست که شاید مورد انکار شما نباشد ولی بیان آن را ضروری می¬دانم. اینکه مرزهای تبلیغ، تحقیق و اجرا را در هم شکنیم و تمام فرآیند و برآیند را از هر مبلغ و محققی و مجری انتظار داشته باشیم، نه کمال است و نه شدنی است.
در فرهنگ ما همه دانی و همه کاری کمال تلقی شده و می¬شود ولی آسیب های آن در عرصه های مختلف خود را نشان داده است.
به عنوان یک نمونه از این گونه فکری به سریال گاندو توجه بفرمایید؛ در این سریال همان گروه که رصد سایبری می¬کند؛ همان رصد میدانی می¬کند و همان در مرحله اجرا، رصدها را رها کرده و اجرا می¬کند. این رویه را در برخی دیگری از فیلم¬های امنیتی تولیدی خودمان می¬بینیم.
همه¬دانی و همه¬کاری باعث ضعیف شدن مراحل پژوهش، تبلیغ و اجرا می¬شود و به ناکام ماندن منجر می¬شود.
هیچ اشکالی ندارد که برخی از مبلغان فقط احادیث عدالت را بازگو کنند، برخی از محققان در کشف نظریه عدالت، برخی دیگر در کشف و طراحی الگوی علمی اجرای عدالت و سیستم و مکانیزم اجرا و صد البته برخی دیگر به اجرای رهآوردهای علمی بکوشند.
این تعاطی در فرهنگ و جریان علمی_اجرایی کشور ما شکل نگرفته است ، بسیاری از نظریه های قویم تولید شده، مورد بهره¬بری قرار نمی¬گیرد، نظریه¬ها به سمتی می¬روند و اجراها از دیدگاه¬های پیشین خط می¬گیرند.
شاید نشان نظریه صحیح را آن می دانیم که خود محقق، دست بر زانو گیرد و بر اجرای آن اهتمام ورزد!!!
دانستنی است که فرآیند تولید و اجرا هر یک استعدادهای خاص خود را می¬طلبد و چنین نیست که هر آنکس که عرصه نفکر در کشف نظامی موفق بود، در اجرای آن نیز مستعد و موفق باشد.
آن سوی دیگر افراط همه دانی و همه کاری، دیواری مستحکم میان اندیشه ها و اجراها کشیدن است. مانند برخی از فتاوا که مفتی تالی فاسدهای اجرای فتوای خود را برعهده نمی گیرد، انگار هنگام استنباط در هیچ مرحله ای از پژوهش، لازمه های اجرایی شدن آنر ا در نظر نمی گیرد!!
مادامی که خود را از این افراط و تفریط رهایی ندهیم و به طراحی نظام صحیح تعاطی نظریه¬ها و اجراها نرسیم، پیشرفت با مشکلی جدی رو به رو خواهد ماند.
از این رو – بدون نظر به شخص آقای حکیمی و رویدادهای زندگی ایشان- عرض می¬کنم: بسند به ترویج عدالت را تا زمانیکه لوازم ظالمانه نداشته باشد، را نمی توان ناصحیح دانست، چنانکه بسند به طراحی و کشف نظام و مکانیزم آن را نمی توان عیب دانست، چنانکه بسند به اجرا را....
فی سلام آمنین و از حوادث بد روزگار مصون و محفوظ باشید.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
پژوهشکده ادیب فقه جواهری
7/08/1400
هدایت شده از دبیرخانه هماندیشی ها
#جلسه_پنجم
💡ایدهگفتارهای فقه حکومتی و علوم انسانی اسلامی
🌀جلسهپنجم
🔰موضوع بحث : بررسی فقهی مشارکت در حرام و معیار استناد معصیت
🔸ارائه دهنده: حجت الاسلام سید مرتضی حسینی کمال آبادی
🔹دوشنبه ۹ اسفند ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰
🔹قم، بلوار غدیر، کوچه ۱۰، ساختمان مفید، طبقه پنجم
📱پخش آنلاین از طریق صفحه اینستاگرام
🆔https://instagram.com/maana_hamandishi?utm_medium=copy_link
لینک کانال ایتا:
🆔https://eitaa.com/maana_hamandishi
#دبیرخانه_هم_اندیشی_ها
#فقه_حکومتی
#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
#علم_دینی
#مرکز_علوم_نوین_اسلامی
هدایت شده از دبیرخانه هماندیشی ها
مشارکت در حرام و معیار استناد معصیت در فقه إمامیه.pdf
339.4K
پیشخوان ایده گفتار 5
🔹مقاله مشارکت در حرام و معیار استناد معصیت بر اساس فقه شیعی
نویسندگان: استاد ابوالقاسم علیدوست و حجتالاسلام حسینی کمال آبادی
هدایت شده از ایدهگفتارهای فقه حکومتی و علم دینی
استاد کمال آبادی.mp3
22.82M
#صوت «جلسه پنجم» ایدهگفتار فقه حکومتی و علوم انسانی اسلامی
تاریخ جلسه: ۱۴۰۰٫۱۲٫۹
ارائه: استاد مرتضی حسینی کمال آبادی
موضوع: مشارکت در حرام و معیار استناد معصیت