eitaa logo
ناصح
1.8هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
673 ویدیو
217 فایل
✅ نُصح یعنی خیر خواهی؛ پس ناصح یعنی خیرخواه شناسه ارتباط ⬅️ @hmmnaseh کانال پاسخگویی احکام و اعتقادات⬇️ https://eitaa.com/ahkam_Mohaghegh ⭕صحبت ناشناس🙂👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1953852
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی با خانواده اش سوار کشتی شد ، دریا طوفانی شد و کشتی شکست و غرق شد ، همه خانواده از دنیا رفتن به جز همسرِ مرد که با تکه چوبی خودش رو به ساحل رسوند . در ساحل جوانِ "راهزنی که مرتکب همه گناهان میشد" زن را دید ، از زن پرسید : انسان هستی یا جنّ؟ همین که زن گفت انسان ، جوانِ راهزن قصد گناه کرد ، بدون این که کلامی بگوید پایین پای زن نشست ، بدن زن به لرزه افتاد. جوان گفت : از چه میترسی؟ زن به آسمان اشاره کرد (از خدا میترسم) ، جوان گفت : تا حالا این گناه را انجام دادی؟ زن گفت : نه . جوان گفت : تو این طور میترسی در حالی که کاری نکردی و الآن هم من تو را مجبور کردم ! من باید این طور بترسم. دست از زن برداشت و مشغول توبه شد . بعد از مدتی در بیابانی میرفت که با راهبی همسفر شد ، راهب گفت : این آفتاب سوزان است و آزار دهنده ، بیا دعایی کنیم تا خدا سایه ای برای ما بفرستد . جوان گفت : من کار خوبی از خودم سراغ ندارم تا دعا کنم ، راهب گفت : من دعا میکنم تو آمین بگو . خیلی زود بعد از دعا ابری بالای سرشان ظاهر شد و در طول مسیر با آنها حرکت میکرد و برایشان سایه می انداخت . به جایی رسیدن که مسیرشان جدا میشد ، دیدند ابر بالای سر جوان در حرکت است ! راهب گفت : این ابر برای دعای تو بود نه من ، داستانت را برایم بگو . بعد از شنیدن ماجرایِ جوان توبه کار راهب گفت : خدا گذشته تو را بخشیده ، مواظب باش در آینده چگونه رفتار میکنی . 📚کافی ، ج ۲، ص ۶۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم : 🔴 داعش بیش از دو هزار دختر نوجوان و زن جوان ایزدی را بین خودشان دست به دست چرخاند . 🔴 از بچه کوچکی میپرسند سرت را ببُریم یا با تیر بُکشیمت ! ودر آخر سرش را بُریدند . 🔴 طفلی را از سینه مادرش جدا کردند ، مثل گوسفند سرخش کردند ، لای پلو گذاشتن و برای مادرش فرستادن . حاج قاسمِ عزیز چه قدر باید قدر دان تو باشیم که نگذاشتی ایران ، سوریه و عراق شود ، چه قدر باید شرمنده باشیم که به عکست توهین کردند ، هر چند میدانم تو آنها رو هم فرزندان خودت میدانی ! eitaa.com/hmmnasehe
13981027_35351_128k.mp3
16.52M
خطبه اول نماز جمعه امروز
جنتلمن های میز مذاکره همان تروریست های فرودگاه بغداد هستند !
ناصح
❇️شایسته ترین الگو❇️ خانواده ها کودکان خود را برای تبرک یا نامگذاری خدمت پیامبر صلی ال
❇️شایسته ترین الگو❇️ ✅ هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله سه روز یکی از برادران مومن خود را نمی دید جویای احوالش می شد ؛ اگر در سفر بود برایش دعا میکرد ، اگر سفر نرفته بود به دیدارش می رفت ، و اگر مریض بود به عیادتش می رفت . ✅ هر گاه فردی نزد پیامبر می رفت حضرت برایش تُشکی قرار می داد ، و اگر او قبول نمی کرد اصرار می کردند تا قبول کند . 📚سنن النبی صلی الله علیه و آله، ۱۰۵ و ۱۰۶ eitaa.com/hmmnasehe
ناصح
مردی با خانواده اش سوار کشتی شد ، دریا طوفانی شد و کشتی شکست و غرق شد ، همه خانواده از دنیا رفتن به
سلام 🌷 حکایت هایی از مهربونی خدا میگفتیم ، اینم حکایت سوم از قول امام صادق علیه السلام :
در بنی اسرائیل مردی زندگی می کرد که دست از دنیا شسته بود و حسابی مشغولِ بندگی و عبادت بود ، رفتار و کردار او برای ابلیس غیر قابل تحمل شده بود ، نعره ای زد و لشکریانش را جمع کرد و گفت : کدام یک از شما میتواند این عابد را گمراه کند؟! یکی گفت : من میتوانم . شیطان گفت : چگونه؟ گفت : از راه زنان . شیطان گفت : او تا حالا با زنان نبوده و لذتی از آنها نچشیده . دیگری گفت : من از راه خوش گذرانی و شراب خواری گمراهش میکنم . شیطان گفت : نمیتوانی چون او اصلا اهل این کارها نیست . دیگری گفت : من میتوانم . شیطان گفت : از چه راهی؟ گفت : از راه خیر و نیکی ! شیطان گفت : برو که تو حریف او هستی . شیطانک کنار عابد آمد و شروع به نماز خواندن کرد ، طبیعی بود که عابد در شبانه روز قدری می خوابید و استراحت می کرد ، ولی شیطانک دائم نماز می خواند ؛ عابد عبادت خود را در مقایسه با شیطانک ناچیز و کم ارزش دید ، پیش او رفت و گفت : ای بنده خدا چه چیز تو را این طور نیرو داده که دائم عبادت میکنی؟!! شیطانک جوابش را نداد ( و مشغول نماز شد !) بار دوم پرسید و باز هم جوابی نگرفت ، بار سوم شیطانک گفت : ای بنده خدا من گناهی کردم و توبه نمودم ، هر گاه یاد آن گناه میفتم نیرو میگیرم و بیشتر عبادت میکنم ! عابد گفت : آن گناه را به من هم بگو تا انجام دهم ، بعد توبه کنم که نیروی بیشتری برای عبادت داشته باشم ! شیطانک گفت : به شهر برو ، سراغ فلان زن فاحشه را بگیر ، دو درهم به او بده و با او گناه کن ! عابد گفت : درهم از کجا بیاورم ، اصلا نمیدانم درهم چیست !!! شیطانک از زیر پای خود دو درهم به او داد و عابد با همان وضع و لباس راهی شهر شد . در شهر سراغ زن گناهکار را میگرفت ، مردم به او آدرس میدادند و میگفتند حتما برای نصیحت زن آمده! عابد منزل زن را پیدا کرد و داخل شد ، زن گفت : به قیافه ات نمیخورد اهل گناه باشی! عابد قضیه را برایش تعریف کرد ، زن گفت : ای بنده خدا گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است ، و این طور هم نیست که همه بتوانند توبه کنند ؛ کسی که این کار را به تو پیشنهاد داده شیطان بوده ! الآن برگرد که دیگر او را آنجا نخواهی دید . زن همان شب از دنیا رفت ، صبح مردم دیدند در خانه اش نوشته شده : بر سر جنازه این زن حاضر شوید ( برای دفن و کفن) که او اهل بهشت است ! مردم همه در شک و تردید فرو رفتند و تا سه روز جنازه زن را خاک نکردند . خداوند به پیامبر آنها وحی نازل کرد که : بالای جنازه فلان زن برو و بر او نماز بخوان ، و به مردم بگو : من این زن را آمرزیدم و بهشت را بر او واجب کردم ، چرا که بنده مرا از گناه و نافرمانی من نجات داد . 📚کافی ، ج۸ ، ص ۳۸۴ eitaa.com/hmmnasehe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ناصح
در بنی اسرائیل مردی زندگی می کرد که دست از دنیا شسته بود و حسابی مشغولِ بندگی و عبادت بود ، رفتار و
این حکایت رو خوندین؟ علاوه بر مهربونی وصف نشدنی خدا نسبت به این زنِ گناهکار یه مطلب دیگش هم خیلی مهم بود ، توجه کردین بهش؟ دیدین چه تلاشی برای گمراهی اون عابد کرد؟ شدت ناراحتی و غضبش رو حس کردین؟ متوجه شدین چه طور مشورت کرد ، نقشه ریخت برای از راه به در کردن اون فرد؟ ❗️حالا حرف مهم : این کارا رو فقط برا اون عابد انجام داد؟ نسبت به ما کاری نداره؟ برا ما نقشه نمیریزه؟ برای مقابله باهاش نمی خواد ما کاری کنیم ؟ اصلا حواسمون هست یه دشمن به این مهمی داریم؟!