⚜ لحظاتی با شهدا
روایتی از پدر همسر شهید صیاد خدایی
🔹توی تشکیلات امام حسین علیه السلام هرجا که میتوانست سرپا باشد، زمین نمینشست. حتماً باید در چای دادن و اداره آن هیأت دخالت میکرد. بعضی وقتها حرفمان میشد و میگفت تو چرا فلان هیأت نمیروی؟ من توجیه میکردم. او میگفت این توجیه است، اینجا مسأله امام حسین علیه السلام است، چشمشان به راه است که شما بروید. من میدیدم که او از من در دستگاه امام حسین علیه السلام پیشروتر است.
🔸توی خانواده هم خیلی حرف از شهادت بود. میگفت «اگر من شهید شدم، ای وای ای وای نکنید. خدا از سعید برای شما مهربانتر است. نگویید ای وای سعید رفت. خدا بالا سر شماست. یاد کسانی بکنید که پدرانشان رفتند و برنگشتند. یاد آن شهیدانی باشید که در سوریه انگشت به انگشت بدنشان را تکه تکه کردند. اینها برای ما درس است». حاضریم تکتکمان فدای اسلام و قرآن و رهبرمان بشویم .سر خم می سلامت شکند اگر سبویی.خدا رهبرمان را سلامت نگه دارد.
شادی روح شهدا صلوات🌹
#لحظاتی_با_شهدا
#شهید_ترور
#صیاد_خدایی
#حوزه_علمیه_خواهران_الغدیر
┈┉┅━🌷🌷🌷━┅┉┈
به کانال حوزه علمیه خواهران الغدیر بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1397555258C70f95729c2