می‌گفت‌ قبل‌ از‌ شوخی،نیت‌ِ تقرّب‌ کن‌! و‌ تو دلت‌ بگو دل‌ یہ‌ مومنُ‌ شادمیکنم،‌ قربة اِلی اللّٰھ؛☁️ این‌ شـوخی هـاتم‌ میشـہ‌ عبــادت...🌱 -شهیدحسین‌معزغلامی #شهیدانه

همین قدر شکننده…! #طوفان_الاقصی #فلسطین #غزه

آقایِ‌من،دین‌ودنیایِ‌من...(:♥🕊

‌میگفت ؛ یہ‌جوری‌باش‌که سرنوشتت‌هرچی‌شد ختم‌بہ‌امام‌زمان‹‌‌عج›بشہ خیلی‌مهمہ‌ها..💔:) #امام_زمان ‌‌‌

کافری آمد حَرم تنها تماشایت کنَد؛ وقت برگشتن زِمَدح-طُ-فقط-آه‍-میکشید..!

بیاین به درجه‌ای برسیم که بدونیم: اونی که قراره ببینه میبینه🤍

لُطفاََ دَر میانِ نِگاه‌هایِ مُختَلِفی کہ بہ خود جَلب مے‌کُنید؛ مُراقِب چِشمانِ گِریانِ امام‌زَمان(؏ـج) وَ شُهدا باشید💔 چہ خانُم هَستید چہ آقا..(: #اندکی‌فکر

{ يَا رَجَائِي عِنْدَ مُصِيبَتِي } اى امید من در برابر پیش آمدهاى ناگوار...🌱 #امام_حسین

ای پناه مظلوم،العجل یا مولا تکیه‌گاه مظلوم،العجل یا مولا!♥️ #امام_زمان #طوفان_الاقصی #فلسطین

#خاطرات_شهدا📚 ماه محرم نوید به روایت مادر شهید... «نوید من، عاشق امام حسین بود❤. از همان بچگی که می‌بردمش توی روضه‌ها و پای دیگ‌های نذری، کمک حال مجلس بود. بچه که بود دود کردن اسفند مجلس با او بود، بزرگ‌تر هم که شد، دیگر ما محرم نویدی نمی‌دیدیم. وقف جلسات روضه بود🌱. روی پیراهن سیاهش خیلی حساس بود. می‌گفت، «این لباس خیلی حرمت دارد.» نویدم حرمت نگه‌دار بود. همین بود که به آرزویش رسید. دلش می‌خواست شبيه اربابش شهید شود. این حرف‌ها را به من نمی‌زد. توی دفترهایی که از او به یادگار مانده، نوشته است. به من فقط همیشه می‌گفت، «برایم دعا کن مادر‌..‌.» #شهید‌نوید‌صفری🕊