شهیدے که واسطه ازدواج دو نفر شد
🌷شهید عبدالرحمٰن رحمانیان
تاریخ تولد: ۱۵ / ۱ / ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۳ / ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: جهرم ، فارس
محل شهادت: خرمشهر
*🌷یه جوون طلبهای رفت خواستگاری جوابش کردن،🥀دلش میگیره ؛ از طریق یکی از دوستاش میره خادم الشهدا میشه🌙نمیدونم چطوری اما با یه شهیدی به نام عبدالرحمٰن رحمانیان جهرمی آشناش میکنن💫...بهش میگن این شهید حاجت میده.( شهید مال جنوب کشوره ،این طلبه مال غرب کشور )🌱تو دلش با این شهید عبدالرحمٰن نجوا میکنه..🌙بعد دوباره با خانواده میره خاستگاری همون دختره،🌱دختره نظرش عوض میشه و قبول میکنه،‼️ پسره میگه من یه طلبه ی ساده هستم🥀فقط تو این دو هفته رفتم راهیان نور،خادم الشهدا شدم، یه خورده آفتاب سوخته شدم برگشتم.⚡️هیچ امکاناتی به مالم اضافه نشده. چی شد که تو به ازدواج با من راضی شدی ؟⁉️دختره با گریه میگه:🥀چند شب پیش،یه جوون خوش سیما و نورانی، با لباس خاکی به خوابم اومد💫و گفت : من شهید عبدالرحمٰن رحمانیان هستم ،اهل جهرمم گلزار شهدای رضوان، خاکم🌙یکی از خُدام ما به من رو زده و به من متوسل شده ..💫 من عبدالرحمان زندگیتون رو تضمین میکنم.»🌱« و من امروز به حرمت حرف شهید راضی میشم که با من ازدواج کنی...» 🎊سردار شهید عبدالرحمن رحمانیان،فرمانده گردان خط شکن ابوذر لشکر 33 المهدی(عج) بود🌙که در جریان عملیات کربلای چهار و در محور اروند 3 دی ماه 1365 به فیض عظیم شهادت نائل🕊و مفقودالاثر شد،پیکر پاکش سرانجام پس از ۹ سال انتظار در سال ۱۳۷۴ به زادگاهش بازگشت،🌙پدر شهید سال ۹۴ در سالگرد پسرش آسمانی شد*🕊️🕋
#شهید_عبدالرحمن_رحمانیان
#شادی_روح_پاکش_صلوات 💙🌷
از چاقوے ضامن دار و قلیان تا پاڪ شدن در خانطومانــ🕊️
🌷شهید مجید قربانخانی
تاریخ تولد: ۳۰ / ۵ / ۱۳۶۹
تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴
محل تولد: تهران
محل شهادت: سوریه
*🌷راوی← مجید پسر شَر و شور محله بود، قهوهخانه داشت و چاقوش همیشه در جیبش🔪روی دستش خالکوبی بود🥀برای قهوهخانهاش هم همیشه نان بربری میگرفت، بهش میگفتن «مجید بربری...🌱یک سال قبل از سوریه رفتنش کربلا رفت و آنجا از امام حسین(ع) خواسته بود تا آدم شود🌙وقتی بازگشت حتی قلیان کشیدن هم کنار گذاشت💫دیگر نماز میخواند📿و همیشه در حال دعا و گریه بود🥀پدرشهید← آشنا و غریبه میگفتن مجید بخاطر پول میخواد بره سوریه لابد پول ریختن به حسابش،🥀آنقدر گفتن که خودمان هم باورمان شد، یک روز سند مغازه را به مجید دادم⚡️گفتم این سند را بگیر، اگر فروختی پولش برای خودت، فقط تو را به خدا به خاطر پول نرو..🥀مجید خیلی عصبانی شد و بارها پایش را به زمین کوبید و گفت: «به خدا اگه خود خدا هم بیاد و بگه نرو من باز هم میرم...🥀مجید تصمیمش را گرفته بود و تنها عشق به حضرت زینب(س) و اهلبیت او را به سوریه کشاند🕊حتی وقتی رفت تمام جیبهایش را خالی کرد تا نگویند مدافعان برای پول میروند...🥀راوی← مجید خواب شهادتش رو دیده بود🕊️و حضرت زهرا(س) فرموده بودند یک هفته بعد از سوریه رفتنت شهید میشوی💫و دقیقا یک هفته بعد 21 دی ماه ۱۳۹۴ در خانطومان سوریه شهید شد🕊️با اصابت تیر به دست و پهلو مجروح🥀و تا 3 ساعت حرف زد و شوخی کرد تا اینکه به شهادت رسید🕊استخوانهایش بعد از 3 سال به وطن بازگشتــ*🕊️🕋
#شهید_مجید_قربانخانی
#شادی_روح_پاکش_صلوات 💙🌷
اصحاب فیل
🌷شهید محسن وزوایی
تاریخ تولد: ۵ / ۵ / ۱۳۳۹
تاریخ شهادت: ۱۰ / ۲ / ۱۳۶۱
محل تولد: تهران
محل شهادت: خرمشهر
*🌷پرستاری گفت: رفتم به اتاقهای بخش،دیدم یکی از مجروحین جنگی، اوضاعش خیلی خرابه.(محسن وزوایی)🥀زیر گلوش،بر اثر اصابت گلوله مثل یک گودال سوراخ شده و بدنش هم ترکش خورده بود🥀دیدم با این وضعش داره تَیمُم میکنه،از پشت در داشتم نگاهش میکردم.شروع کرد به نماز خوندن-با این حالش باورم نمیشد،❗️تا نمازش تموم شد.گفتم:”اگه درد داری،برات مسکن بیارم؟”❓با همون فک بسته شده به زحمت گفت:”نه خواهر،درد من،مُسکنش همین نمازه.»🌱همرزم← در عملیات بازی دراز،هلیکوپترهای عراقی به صورت مستقیم به سنگرهای بچه ها شلیک میکردند و اوضاع وخیمی را ایجاد کرده بودند💥در همان وضع یکی از نیروها به سمت وزوایی رفت و با ناراحتی گفت:« پس آنهایی که قرار بود ما را پشتیبانی کنند کجایند؟ چرا نمیآیند!؟ چرا بچه ها را به کشتن میدهی !؟⁉️وزوایی نگاهی به آسمان انداخت و همه را صدا زد،صدایش در فضا پیچید که میگفت:« اَلَم تَر کَیفَ فَعَلَ رَبُکَ باَصحابِ الفیل.»⚡️بچه ها با او شروع به خواندن کردند در همین لحظه یکی از هلی کوپترهای دشمن به اشتباه تانک عراقی را به آتش کشید و دو هلی کوپتر دیگر با هم برخورد کردند.»💥شهید محسن وزوایی فاتح قلههای بازی دراز، فرمانده تیپ سیدالشهدا،رتبه یک کنکور در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف سال ۵۵،🌱ایشان پس از ماه ها مجاهدت و حماسه آفرینی در عملیات های متعدد به ویژه بیت المقدس،سرانجام 10 اردیبهشت 1361، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید*🕊🕋
#شهید_محسن_وزوایی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
مرد شماره یک خلیج فارس
🌷سردار شهید محمد ناظری
تاریخ تولد: ۶ / ۳ / ۱۳۳۳
تاریخ شهادت: ۲۲ / ۲ / ۱۳۹۵
محل تولد: تهران
محل شهادت: بندر لنگه
*🌷حاج محمد بعد از انقلاب بسیاری از جوانان بی انگیزه و چه بسا با اعتقاد کمتر را شناسایی،هدایت و جذب انقلاب کرد که عمده آنها در آینده در زمره شهدای جنگ تحمیلی قرار گرفتند.🌱او در جنگ شهید نشد تا بماند و بشود مصداق حرف «حاج قاسم» که میگفت:"همیشه پرکار و در صحنه بود و هر جای انقلاب که نیاز بود مسئولیت سخت ترین کارها را به عهده میگرفت،⚡️ما جهاد مهمی را به یاد نداریم که شهید ناظری در آن شریک نبوده باشند.بنده از سال ۵۸ که نیروی آموزشی ایشان بودم تا کنون تغییر یا خستگی در ایشان ندیدم.»🌱سرداران قاسم سلیمانی، باقری، قاآنی، متوسلیان، شهید کاوه و دهها فرمانده زبده دیگر شاگردانی هستند که حاج محمد ناظری مربیشان بوده است.🌙او بعد از جنگ به دلیل برقراری امنیت بیشتر،در مرزهای آبی،یگان ویژه تکاوری ابا عبدالله نیروی دریایی سپاه را ایجاد کرد.🌱حضور پررنگش در خلیجفارس و جسارتی که برای دفاع از آبهای نیلگون آن به خرج داد،باعث شد نیروی دریایی آمریکا عجز و خواری را تجربه کند.⚡️شهید ناظری تا آخرین لحظه عمر خادم وطن بود و سرانجام در بامداد ۲۲ اردیبهشت در بندر لنگه بر اثر عارضه شیمیایی به سوی خدا پرواز کرد.🕊شهید هم که شد وسط آب های خلیج فارس بود و در حال مأموریت.⚡️درست در روز ولادت حضرت ارباب و روز پاسدار.🌱و ما چه میدانیم سردار محمد ناظری که بود؟ وصف سردار را باید از اهلش شنید تا بتوان به او اقتدا کرد*🕊🕋
#سردار_شهید_محمد_ناظری
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
مکاشفهی شهید با امام زمان(عج)
مکاشفهی مادر؛ با حضرت زهرا(س)
🌷شهید احسان حدائق
تاریخ تولد: ۳۱ / ۵ / ۱۳۴۰
تاریخ شهادت: ۳ / ۳ / ۱۳۶۱
محل تولد: تهران
ساکن: شیراز
محل شهادت: خرمشهر
*🌷همرزم← مکاشفه شهید قبل از عملیاتِ آزادسازی خرمشهر؛ دیدم احسان رفت پشتِ یه خاکریز... وقتی برگشت، دیدم چهرهاش برافروخته و نورانی شده.🌙قَسَمش دادم و پرسیدم: احسان چی شده؟ ایشون هم منو قسم داد و گفت: میگم! اما تا زندهام به کسی نگو...❗️قول که دادم،گفت:« امام زمان(عج) رو ملاقات کردم؛ آقا بهم فرمود: روز عملیات فلان ساعت پیش مایی؛ نگران نباش تو فقط بیا؛ تو مال ما هستی!...»🕊توی عملیات احسان حالتِ گداختهای داشت. مثل خورشید نور بالا میزد؛ معلوم بود که غسل شهادت هم کرده...🌱دوستانش میگفتند: «احسان سر اون ساعتی که حضرت بهش خبر داده بود شهید شد،»🕊رو به آسمون کرد و با بغض گفت: مگه نه اینکه شما این ساعت رو به من وعده داده بودید؟...⁉️جالبه که احسان صبحِ سوم خرداد، در همان ساعتی که امامزمان عج بهش قول داده بود؛ با اصابت تیر مستقیم به شهادت رسید.🕊 مادرِ احسان میگه: همون روز و همون ساعتی که احسان شهید شده بود؛ توی حیاط بودم، که یکدفعه دیدم خدمت حضرت زهرا سلاماللهعلیها ایستادهام.🌙 حضرت بهم فرمودند: احسانت رو به ما میدی؟ گفتم: ما هر چه داریم از شما داریم، احسانم هم برای شما...»🕊پيکر پاکش در شيراز تشييع و در صحن مطهر شاهچراغ علیهالسلام (طبق وصيت) به خاک سپرده شد.*🕊🕋
طلبه
#شهید_احسان_حدائق
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
شهیدے کـه در روز تاسوعا اِرباً اِربا شد
🌷شهید ابوذر امجدیان
تاریخ تولد: ۲۸ / ۵ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: کرمانشاه/سنقر/سهنله
محل شهادت: سوریه
*🌷همسرشهید← ابوذر همیشه سر کار روی یک برگه مینوشت: شهید ابوذر امجدیان🌱ایشان داوطلبانه به سوریه اعزام شد و زیاد به ماموریت میرفت💥 دوستش میگفت لحظات آخر آب برایش بردم و او نخورد و با لب تشنه به دیدار اربابش امام حسین(ع) رفت🥀ابوذر بیسیم چی بود📞 اما در عملیات ها شرکت میکرد و در تماس ها میگفت که به منطقه می رویم و به دفاع مشغولیم.💥در یکی از عملیات ها خمپارهای به اطرافشان اصابت میکند💥و ایشان از سمت راست دچار مجروحیت میشود، لبش پاره و چند ترکش به سینهاش خورده و پای راستش قطع شده بود ایشان و همرزمانش همگی اِرباً اِربا شدند.🥀ابوذر در روز تاسوعا و در سالروز ازدواجمان💍ساعت ۸ صبح به شهادت رسید🕊️ پیکرش از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۴ عصر در همان منطقه میماند و زمانی که همرزمانش قصد برگرداندن پیکر او را با ماشین دارند باز هم یک موشک به ماشین آنها اصابت میکند💥و همرزمان شهید میشوند. ابوذر همیشه میگفت درجه برای من مهم نیست من سرباز امام زمان (عج) هستم🌱ایشان در روز تاسوعا روز جمعه شهید شد، روز جمعه پیکرش برگشت و روز جمعه اربعین نیز چهلم او بود.*🕊️🕋
#شهید_ابوذر_امجدیان
#شادی_روح_پاکش_صلوات🖤🌷
لطفاً کانال حب الوطن را به دیگران معرفی کنید.
📲✨با ما همراه باشید:
࿐჻ᭂ🌸💚🌸჻ᭂ࿐
╰➤@hob_vatan1
شهیدے که مزارش سنگ قبر نمیپذیرد
🌷شهید عبدالصمد(محمود)فخّار
تاریخ تولد: ۱۳۴۰
تاریخ شهادت: ۴ / ۱۱ / ۱۳۶۵
محل تولد: کازرون،فارس
محل شهادت: شلمچه
*🌷شهید فخّار وصیت کرده بود که به یاد ائمه بقیع،مزار من باید خاکی و بدون نام باشد.🌱بعد از شهادت بر اثر توجه نداشتن به وصیتش بر روی قبرشان سنگ قبر میگذارند⚡️فردای آن روز میآیند گلزار ناگهان میبینند که سنگ قبر شکسته دوباره سنگ قبر برایش قرار میدهند،🌱روز بعد دوباره به گلزار میآیند دوباره با کمال تعجب میبینند که سنگ قبر شکسته،⚡️شب روز دوم شهید به خواب یکی از نزدیکانش می آید و میگوید مگر من وصیت نکردم که قبر من خاکی باشد؟»❓و از آن روز تا الان قبر این شهید در گلزار شهدای کازرون خاکی است.🥀ایشان همیشه علاقه خاصی به امام رضا(ع) داشت و در اتفاقی عجیب،پیکر وی به صورت اشتباهی،همراه شهدای مشهد به شهر مشهد منتقل شده بود.🌙بعد از طواف شهید در حرم امام رضا(ع) از طریق نوشتهای که در لباسش جامانده بود،✍🏻نوشته شده بود: صمد فخار عاشق امام رضا(ع) و اهل کازرون فارس هستم.»🌱از این طریق پیکرش به کازرون انتقال داده شد.در واقع اشتباهی در کار نبوده،بلکه این عشق زایدالوصف شهید فخار،پیکر او را به حرم امام رضا رسانده بود.»🌙مادرشهید← فرزندم عقیده داشت کار بدون ریا،خودنمایی و دور از تشویق دیگران و فقط برای رضای خدا صورت گیرد🌱و حتی وصیت وی هم که گفته مزارم خاکی و بدون شناسه باشد،برگرفته از همین روحیه بوده است.»🌱فرمانده شهید فخار در عملیات کربلای 5 بود که بر اثر اصابت ترکش💥به شهادت رسید*🕊️🕋
#شهید_عبدالصمد(محمود)_فخار
#شادی_روح_پاکش_صلوات🖤🌷
࿐჻ᭂ🌸💚🌸჻ᭂ࿐
╰➤@hob_vatan1