eitaa logo
حوزه علوم اسلامی دانشگاه لرستان
237 دنبال‌کننده
145 عکس
91 ویدیو
9 فایل
💠 حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان مرکز دانشگاه لرستان 📞 تلفن مرکز: ۰۶۶-۳۳۱۲۰۰۵۶ ۰۹۱۸۹۳۷۵۳۴۴ 🖥 سایت مرکز: www.lu.hodat.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷💢🔷💢 💢 🔷 💢 💫 ‼️ با خواندن این متن شاید شوید! 🔺 در دنیای مدرن، عده ای دارند و احکام دین را مخالف حقوق انسان و حیوانات قلمداد کنند، بدون اینکه از احکام نسبت به حفظ حقوق موجودات زنده آگاه باشند. 💠 بخشی از این را بخوانید👇 🔶 در اسلام هر کسی صاحب حیوانی باشد (چه حرام گوشت چه حلال گوشت) واجب است نفقه اش را بدهد. نفقه و وسایل زندگی اعم است از خوراک، آشامیدنی، مسکن، دارو و هر ماده ضروری که ادامه حیات حیوان به آن بستگی دارد. 🔻 اگر مالک حیوان آن را ندهد، حاکم شرع باید حیوان را از فشار زندگی نجات بدهد؛ مانند فروش حیوان یا ذبح آن (حلال گوشت باشد)، یا رهاکردن حیوان تا دیگران آن را به عهده گیرند... ✍ فقیه عالقیدر؛ صاحب_جواهر میگوید: به مجرد اینکه صاحب از اداره زندگی حیوان امتناع بورزد و هیچ راهی را برای رهایی جاندار انتخاب نکند، حاکم به جهت ولایتی که دارد، اقدام به تأمین جاندار مینماید. 📚 ج۳۱، ص۳۹۴ 🔶 حتی در فقه هست که لازم است مقداری از عسل در کندو بماند تا زنبوران گرسنه نمانند و در صورت مانند فصل زمستان مستحب است که بیش از قوت او در نگهدارند. 🍃 همچنین تصریح کرده اند که چون زندگی کرم بسته به برگ توت است، لازم است که مالک حیوان را حفظ کند و نگذارد تلف شود و اگر برگ کم باشد و مالک اعتنایی به حیوان نکند، حاکم از مال میفروشد و برای حیوان برگ میخرد... 💢 اگر مقداری آب و زیادی باشند که به ناچار آب به همه نمیرسد و تلف میشوند، اگر همه حیوانات با هم مساویند به هر کدام خواست آب بدهد، اما اگر مثلا یک گوسفند و یک سگ وجود داشت باید گوسفند را ذبح کند و به سگ آب دهد زیرا ذبح گوسفند شرعی است، اما تشنه گذاشتن و تلف کردن بی دلیل سگ است. ✅ @hodat_khorramabad
🔹🔷❁﷽❁🔷🔹 💫 اين است كه را به عهده دارد چون... 💠 استاد علی صفایی حائری: 🔹 يعنى تنها على را حاكم گرفتن و تنها او را دوست داشتن و اين ولايت و سرپرستى است كه معاويه و احمد حنبل و جرج جرداق و و و از آن بهره‌اى ندارند، كه حاكم در درون آنها و محرك در وجود آنها امر على و دستور على نيست؛ كه هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها در آنها حكومت دارند. 🔺 معاويه گرچه على را دوست دارد، ولى سلطنت را بيشتر از على خواهان است و دوستدار آن است. 🔺 و احمد حنبل گرچه براى على شعر مى‌سرايد اما حكومت ديگرى را به عهده دارد. 🔺 و جرج جرداق گرچه از على مى‌نويسد، اما براى على نمى‌نويسد؛ كه محركى ديگر دارد و عاطفه‌اى فقط‌ او را به چرخ انداخته است. ❓ اما ؟ 🔹 اين مالك است كه را به عهده دارد و اين بار گران را به آسانى مى‌كشد. مالك چند سال براى نابودى معاويه رنج كشيده و كوشش كرده است. 🔸 خويش و فاميل و قبيله‌اش را به خون كشيده، شب‌ها و روزها را بر روى لبه‌ى تيغ و سرِ نيزه‌ها گذرانده و شمشير زده و شمشير زده تا اين كه لشگر شام را عقب رانده و معاويه را به حركت وادار كرده و در بيرون از خيمه آماده‌ى فرار نموده، هان چيزى نمانده تا اين بت بزرگ بشكند و اين طاغوت سركش بميرد و يا فرارى شود و مالك به هدف نهايى، به پيروزى محبوب دست بيابد و در ميان قومش و در ميان تمام مردم به بزرگى معرفى شود و بر رقيب خودش، اشعث و بر قبيله‌ى رقيبش، كِنده، پيروز شود. 🔻 درست در اين هنگام، در اين هنگام، على او را ميخواند، على او را مى‌طلبد. على مى‌گويد كه برگرد. 🔺 و اين از مرگ سخت‌تر و اين از مرگ جانكاه‌تر است. مخالفت يك هوى، مخالفت يك هوس، مخالفت با يك حرف و گذشتن از حرف‌هاى خلق، مخالفت با يك جلوه از جلوه‌هاى دنيا ما را مى‌شكند، ما را از پاى در مى‌آورد. ما از راه حق با يك حرف با يك فحش با يك پشيز باز مى‌گرديم و اما مالك‌؟ و اما مالك‌؟ 🔹 او از تمام هواهاى چند ساله و تمام حرف‌هاى تمام مردها و زن‌هاى عرب و از زمزمه‌ى خفيف زبان‌ها بر سر راه مردان فاتح و از نگاه‌هاى شيفته‌ى سرداران پيروز و از تمام جلوه‌هاى دنيا، از اين همه مى‌گذرد و باز مى‌گردد و به على اين سرپرست آگاه ملحق مى‌شود. ❓ چرا؟ چون در درون مالك، ديگر هواها و غريزه‌ها حرف‌ها و زمزمه‌هاى زن‌هاى عرب جلوه‌هاى پررنگ و برق دنيا حاكم نيست، اينها كوچكتر از اين هستند كه در روح بزرگ مالك موجى و حركتى ايجاد كنند. 🔺 اين بادهاى بى رمق بيچارتر از اين است كه در اين درياى بزرگ، طوفانى بپا كند: مالك از هواها از حرف‌ها از جلوه‌هاى دنيا بزرگتر است و عظمت او اسير اين حقارت‌ها نيست. او در سطح غريزه نيست. او انسانى است كه در حد وظيفه زندگى مى‌كند و زندگى و مرگ او با اين معيار ميخواند، او كوه است از طوفان نمى‌لرزد. او كاه نيست تا با نسيمى از دهنى زير و رو شود. 💫 او به رسيده و از برخوردار است. 📚 غدیر، صفحه۱۶ ✅ @hodat_khorramabad