eitaa logo
ماملت امام حسینیم استان قم
150 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
123 فایل
این کانال مکتب شهیدالقدس حاج قاسم سلیمانی وشهدای مقاومت نامیده شده بانام ماملت امام حسینیم
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀برگ اول امام حسین(ع)چون مکه را به سمت عراق ترک گفت منزلگاه‌های متعددی طی کرد تا به ذات العرق رسید. آنجا بشربن غالب را دید که از عراق می‌آید. از او درباره وضعیت اهل آن سامان پرسید. عرض کرد: من که آمدم، دل‌هاشان با شما بود؛ ولی شمشیرهایشان با بنی امیه. خبر شهادت مسلم بن عقیل که از سوی امام به کوفه اعزام شده بود، به حضرت رسید. امام به عده‌ای که دنبال او بودند، خبر شهادت مسلم را داد. افرادی که به طمع دنیا بودند، پس از شنیدن خبر شهادت مسلم، از گِرد آن حضرت پراکنده شدند و فقط خانواده او و برگزیدگان از یاران حضرت باقی ماندند. حسین(ع) روانه شد تا به ذوحَسم رسید .حربن‌یزید را با هزار سوار دید. حسین(ع) به حر فرمود: به سود مایی یا به زیان ما؟ عرض کرد: بلکه به زیان شما یا اباعبدالله! امام فرمود: لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم. سپس سخنانی میانشان رد و بدل شد تا آنجا که حسین(ع) فرمود: اگر رأی شما اکنون با مضمون نامه‌هایی که فرستادگان شما به من رسانده‌اند مخالف است، من به همان جایی که از آنجا آمده‌ام باز می‌گردم. حر و سربازانش از بازگشت امام جلوگیری کردند. https://eitaa.com/mahhddiiii کانال مذهبی ماملت شهادتیم درایتا خاهشن عضوشیدحضورشمادراین کانال باعث دلگرمی مامیشود🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
🥀برگ دوم چون کاروان امام به نزدیکی نینوا رسید، پیکی از کوفه آمد و نامه ابن‌زیاد را به حُر داد؛ نامه‌ای با این مضمون: «بر حسین هنگامی که نامه‌ام به تو می‌رسد، سخت بگیر! او را در بیابانی که نه پناهی داشته باشد و نه آبی فرود آر! فرستاده‌ام ماموریت دارد همراه تو باشد تا ببیند چگونه فرمان من انجام می‌شود.» حُر از امام خواست در این منطقه فرود آید. امام تصمیم داشت همراهان را به سوی دو روستای نزدیک «غاضریه» ببرد که حُر به سختی ممانعت کرد و سرانجام کاروان سالار شهیدان در کربلا فرود آمد. امام حسین علیه السلام روز پنجشنبه دوم محرم سال ۶۱ هجری وارد کربلا شد و به دستور ایشان خیمه‌ها را برپا کردند. برادران و خویشاوندان هر یک خیمه زدند؛ چنانچه خیمه‌های اصحاب اطراف خیمه امام حسین علیه‌السلام بود. https://eitaa.com/mahhddiiii کانال مذهبی ماملت شهادتیم درایتا خاهشن عضوشیدحضورشمادراین کانال باعث دلگرمی مامیشود🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
هدایت شده از ما ملت شهاد تیم
😔مردی که بجای خویش، اسبش را به امام بخشید! در مسیر رسیدن به کربلا در یکی از منازل کاروان ایستاد. امام پرسید:خیمه‌گاه کیست؟ گفتند: عبدالله بن حر جعفی! پیک امام را که جواب نداد، امام شخصاً به سراغ او رفت. بعد از کلی صحبت و دلیل باز نیامد. می‌گفت: حاضرم اسبم را به شما بدهم... و حضرت فرمود: نیازی نیست... ما خودت را می‌خواستیم. امام خودش را می‌خواست. عرض کرد: اسب و شمشیر را به شما می‌بخشم و شما مرا از این کار معاف کن. فرمود: اگر خودت را به ما نمی‌سپاری، ما احتیاجی به مالت نداریم. و این آیه را تلاوت فرمودند: ما گمراه‌کنندگان را یاور خود نمی‌گیریم. خیلی اصرار کرد که نیاید! گفته بود: تو را به خدا سوگند همراهی مرا با خود مخواه. من هرچه بتوانم تو را کمک می‌کنم. اینک این اسب لگام‌دار من، به خدا بر آن از پی کسی نتاختم، مگر آنکه آثار مرگ را بر او چشاندم و از پی‌ام نتاختند که مرا بر آن دریابند و نیز این شمشیر تقدیم شما که به هرچه زدم برید! امام هم فرمود: پسر حر! ما برای اسب و شمشیر تو نیامده‌ایم. آمده‌ایم یاری‌ات را بخواهیم. اکنون که از جان خود دریغ می‌ورزی، هیچ نیازی به اموال تو نداریم. حاضر نشد خودش را برای امام خرج کند، حرف از اسب تیز و شمشیر برنده‌اش می‌زد. بعد عاشورا، سر همین انتخاب اشتباه تاسف می‌خورد و اشک می‌ریخت، عجب درسی به ما داد عبیدالله‌بن‌حر جعفی. اولویت خودت را امام بگذار، نه اولویت اسبت را! مگر اینکه مثل حضرت نافع، اسب و شمشیر هم در راه او باشد، به شرط حضور خودت. مشکل امثال ابن حر این بود که برای فرار هم راه حل داشت، فرار از تکلیف! کربلا راه فرار درست نمی‌کند. کربلا حرکت به جلوست.... 📕توجیه المسائل کربلا، ص۹۱ https://eitaa.com/mahhddiiii کانال مذهبی ماملت شهادتیم درایتا خاهشن عضوشیدحضورشمادراین کانال باعث دلگرمی مامیشود🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻