هو ای درویش، عالمی هست که مدرک آن جز حسّ نیست. و عالم دیگر هست که مدرک آن عالم، جز عقل نیست. و عالمی دیگر هست که مدرک آن عالم، جز عشق نیست. و عالم دیگر هست که مدرک آن عالم، جز نور الله نیست. ای درویش، این سخن را به ایمان از من قبول کن که ورای حس و عقل، طوری دیگر هست و آن عشق است. و در طور عشق چیزها معلوم شود که در طور حس و عقل نشود. آخر نمی بینی که طایفه ای از آدمیان مخصوصند به استخراج علم موسیقی و علم اغانی و علم اوتار و اصنافِ دستانات و مانند این. و طایفه ای هم مخصوص به آموختن این علوم. بسیاری از عاقلان از این علوم بی بهره و بی نصیبند. و این علم به غایت شریف است و مدد و معاون قوی است مر سالکان و مجاهدان را در جمعیت خاطر و رفع تفرقه و کشف حجاب و رفع رسوم و عادات و ترقّی از عالمی به عالمی دیگر و صبر کردن به ریاضات و مجاهدات و مانند این. و چنان که طایفه‌ای به استخراج این علوم و طایفه‌ای به آموختن این علوم مخصوصند، طایفه‌ای دیگر به ستودن اینها هم مخصوصند. و جملۀ آدمیان در استماع اصوات و الحان شریکند اما جز در استماع شریک نیستند. و اصوات و الحان خوش در حق بعضی سبب حزن و در حق بعضی سبب فرح و در حق بعضی سبب عیش و در حق بعضی سبب موت و در حق بعضی سبب کشف است. و از اینجاست که از یکی پرسیدند که اثر سماع چیست؟ فرمود که تا مستمع کیست؟ از جهت آن که اصوات و الحان خوش به مثابت آب باران است و شنوندگان به مثابت نباتاتند یا خود چنین گوییم: اصوات و الحان خوش به مثابت نور آفتاب است و شنوندگان به مثابت معادن. و حقیقت نور آفتاب اگرچه یک چیز است اما در هر کانی چیزی دیگر پیدا می‌کند. #بیان_التنزیل #شیخ_عزيزالدین_نسفی

هو 🌟 بدان که آدمی باشد که هر چه در عالم واقع شود قبل از وقوع آن چیز ، وی را به خواب بیند و آدمی باشد که در بیداری هم بیند. در بیداری به واسطه باشد و بی واسطه باشد. به واسطه چنان باشد که صورت در خارج مصوّر شود و با وی از احوال گذشته و آینده حکایت کند و او را به تجربه معلوم شده باشد که هر چیز که این صورت می گوید ، راست می گوید. این صورت را انبیا مَلَک می گویند و اهل تصوّف شیخ الغیب می خوانند. بی واسطه چنان باشد که در دل نقش آن حال پیدا آید. #شیخ_عزیزالدین_نسفی #بیان_التنزیل @FEshragh