هدایت شده از صالحی - ارتباط کاربران
بسم الله
#توحید
🔸برگی سبز از کتاب #ثمرات_حیات
بیان #علامه_طباطبایی (استاد) به قلم تلمیذ (شاگرد) آیت الحق حاج علی #سعادت_پرور
🔻ثمرات حیات، ج١، جلسه ۴۱، صفحه ۲۰۱ و ۲۰۲
🔸
🔸تصفیه عبودیت، انکار ربوبیت
🔻 #تلمیذ: از جناب استاد درباره سخن جناب سُغدی سؤال شد که میگوید :
«تصفیه عبودیت، اثبات مجوسیت (دوگانه پرستی و ثنویّت) است و انکار ربوبیّت».
🔸 #استاد [علامه طباطبایی] :
🌷کسی که در مقام تصفیه عبودیت بر میآید، در پایان میخواهد خدا را در کناری قرار دهد و خود را نیز در کناری، و با اثنینیّت (دوگانگی)، او را بندگی کند، این نیست، مگر انکار ربوبیّت حق تعالی؛ زیرا خدای جدای از بنده نداریم.
🌷 مرحوم آقا سید حسن کشمیری(ره) از شاگردان استاد قاضی(ره) بود و در فلسفه نیز ید طولایی داشت. وقتی در مدرسه بخارایی ها خدمت استاد آمده بود آیت الله سید ابوالقاسم خویی نیز آنجا بود، صحبت از #اعتباری_بودن عالم و اینکه جز ذات حضرت حق -سبحانه- حقیقتی در عالم نیست، پیش آمد.
آقای خویی منکر و آقای سیدحسن مُصِرّ بر اثبات این مطلب بود. [سید که در تبیین اعتباری بودن عالم مهارت داشت، بالاخره به آقای خویی ثابت کرد که عالم، اعتباری است. آقای خویی از مجلس بیرون می رود و چون شب سردی بود و سردش شده بود میگوید: «این آقا میگوید همه چیز اعتباری است؛ اگر اعتباری بود چرا سرما در من تأثیر میکند؟»]
🔻[علامه: او توجه نداشت که] کسی که میگوید سرما اعتباری است، در واقع میگوید: " «من» هم اعتباری است ".
🌷در جریان مکاتبات شیخ محمد حسین اصفهانی با آقا سید احمد کربلایی درباره بیت دوم رباعی عطار نیشابوری که می گوید:
✨"دائما او پادشاه مطلق است
✨در کمال عزّ خود مستغرق است
✨او به سر ناید زخود آنجا که اوست
✨کی رسد عقل وجود آنجا که اوست"
سید احمد به مذهب عرفانی جواب میداده و شیخ به مذهب حکما گفتاری داشته و کلام سید را نمیپذیرفته است. پس از سالها که از این مکاتبات میگذرد، همین آقا سیدحسن کشمیری برای شیخ محمد حسین اصفهانی مطلب را روشن میکند؛ به طوری که بیان سید مورد قبول ایشان واقع میشود.
🔻 #تلمیذ: در اینجا یکی از دوستان حاضر در جلسه پس از بیان استاد درباره کلام سُغدی، پرسید اگر ما بنده نباشیم، چه خواهیم بود؟
🔻حضرت استاد فرمودند:
حضرت حق -سبحانه- مالک علی الاطلاق است و مالک همه چیز می باشد؛ حتی در استعمال لفظِ «مَن».
پس از ثابت شدن مالکیت علی الإطلاق او -سبحانه- و فقر علی الإطلاق ما، اگر بگوییم ما حضرت حق -سبحانه- را عبادت میکنیم، و خود و بندگی خویش را برای او -سبحانه- ثابت نمودیم، انکار مالکیت او -تبارک و تعالی- است.
🌷استاد مرحوم قاضی فرمودند: مَثَلِ کسانیکه توحید خویش را کامل نکرده اند، مَثَلِ حوضی است که آبش کثیف است و تَهِ آن لجن میباشد. هرچه می کوشند آن را پاکیزه نگاه دارند و کثافات رویش را بردارند، باز می بینند گاه گاهی کثافات از تَهِ آن به رویش ظاهر میشود. ناچار اگر بخواهند پاکیزه گردد، باید همهی آب و لجن آن را تماماً بیرون بریزند. ما نیز اگر توحید مان را کامل نکرده باشیم، روزی همین باقی مانده سر بر میآورد و انسان در توحیدش به شبهه میافتد».
🌷استاد [علامه طباطبایی]، پس از بیان استاد قاضی، با دست شریف خود اشاره فرمودند؛ اینجا استاد با نشان دادن کف دست آن را برگرداندند (بعلامت برچیدن هستیِ سالک از تَهِ ظرف وجودش) و همراه آن فرمودند:
" سالک باید درصدد برایت از تَه، هر چه هست، به خدای تعالی دهد، و او را مالکِ علی الإطلاق بداند، و خویش را مربوب و او را ربّ به حساب آورد تا دیگر شبهه ای باقی نماند ".
🔻عرض شد: پس، این همه اختلافاتی که میان عرفاست، از همین جا ناشی شده است؟
- فرمودند: بله.
🔻در پایان جلسه، استاد این ابیات خواجه را قرائت کردند:
✨هر شبنمی در این ره صد موجِ آتشین است
✨دردا که این معمّا شرح و بیان ندارد
✨گر خود رقیب شمع است، احوال از او بپوشان
✨کان شوخِ سر بریده، بندِ زبان ندارد [ ۱ ]
شبنمهای این راه که آثار وجودی سالک میباشند، هر یک صد موجِ آتشین است که باید از آن گذشت.
🔸
🔸---- پ.ن :
🔻 (۱) : دیوان حافظ، تصحیح قدسی، غزل ۱۵۲، ابیات۳و۶
🔸
📌تصویر این مطلب در کتاب ثمرات حیات👇
🌐 eitaa.com/salehi786/1261 ایتا
🌐 t.me/SalehiBooks/709 تلگرام
🔸
@Salehi786
@Salehy
هو
سهل بن عبدالله [تستری] گوید: دنیای تو نفس توست؛ چون فانی ساختی دیگر دنیایی نداری.
عرایس البیان
لقد وجدت الوجود الحقيقي في اللاوجود ، لذلك قمت بنسيج نفسي في العدم.
مولانا الرومي
هو
عالِم کیست؟ آنکس که به توحید رسیده است و بدانسته که بدست هیچکس جز او، نفعی و ضرری نیست.
جوانمردا از غیر خدای آن ترسد که پندارد غیر خدای کسی را نفعی و ضرری هست.
بقدر آنکه از خلق می ترسی از معرفت خدای دوری . و کمال ایمان حقیقت معرفت است!
تا چند نویسم و تا کی تکرار کنم که ایمان تو از راه عادتست.
جوانمردا ایمان در دل باید!
تو " لا اله الّا الله " به زبان می گویی و به دل از خدای نترسی و از غیر خدا ترسی! این کفر دل است و ایمان زبان!
جوانمردا! منافقی بتر از کافریست.
بقدر آنکه به زبان گویی و در دل نبوَد تو منافقی!
عین القضات همدانی
🪧📣 #مراقبه
#مراقبهیحال
بدان که منظور از مراقبهی حال* این است که بنده حال خویش را مراقبه میکند که با آن، حظ نفس آمیخته شده است چنانکه عملش را مراقبه میکند که بر غیر وجه الله واقع شده است که در این صورت در خسران** واقع میباشد.
پس
احوال آن بنده بری و پاک از حظوظ نفس و مخالف سازگاری با مجرای نفس میباشد.
پس اگر خاطرهی عُجبی و اعتماد بر عمل یا توقف در حالی بیاید، بیدار میباشد و مبادرت به اصلاح آن میکند.
زکریا بن محمد انصاری
📖 نتایج الافکار القدسیه فی بیان معانی شرح الرسالة القشیریة، ج ۳، ص ۱۶۴.
📎 پ.ن:
* اولین مراقبهای که اکثر مشایخ و پیران سلسلههای مقدس اسلامی برای سالکان مقرر میکنند، مراقبهی حال است که سالک حالهای خودش را بپاید و هوشیار باشد که در هر لحظه بر چه حالی است.
سالک در ابتدا فقط حال و حسهای خویش را میپاید (مشاهده میکند) و آهسته آهسته متوجه میشود که در کدام یک از حالها حظ نفس اماره هست و بعد از آن از حالهایی که با نفس اماره همراه است پرهیز میکند تا به مراقبهی قلب نایل شود.
** خسران یعنی زیان و ضرر جبران ناپذیر
❀✦•┈❁ #محالمعرفةالله ❁┈•✦❀
@maerefatallah
🪧📣 #اهتتار
🕌 اهتتار آن باشد که به غلبات ذکر، هستی ذاکر در نور ذکر مضمحل شود،
💠 و ذکر ذاکر را مفرد گرداند،
💠 و عوایق و علایق وجود از او بردارد،
💠 و او را از دنیای جسمانیات به آخرت روحانیات سبکبار درآورد.
نجم الدین رازی دایه
📖 مرصادالعباد، باب سیم، فصل سیزدهم، ص ۱۳۷.
📎 پ.ن:
اهتتار در ذکر از مداومت خیزد.
❀✦•┈❁ #محالمعرفةالله ❁┈•✦❀
@maerefatallah
من دیدم که هرگاه آزاری به کسی وارد کرده ام در حقیقت به خودم آسیب زدهام و در حقیقت خدمتی به او کرده ام زیرا او در برابر این آزار من خیر و رحمتی بیشتر در جایی دریافت کرده است. همچنین هرگاه به کسی کوچکترین محبت و خوبی کرده بودم، حتی یک لبخند کوچک، در حقیقت به خود خدمت کرده بودم. http://telegram.me/Niknam_Arabshahi
در تجربه(مرگ)ام فهمیدم که هرچه ما در حق دیگران انجام میدهیم، در نهایت در حق خود انجام داده ایم و آن را در سوی دیگر با قدرتی بسیار بیشتر تجربه خواهیم کرد. ما از جهان هستی همان را دریافت خواهیم کرد که میدهیم، و به خود اجازه میدهیم که آن را دریافت کنیم. پس چه بهتر که آنچه میدهیم عشق باشد. http://telegram.me/Niknam_Arabshahi
مرتباً لحظههایی را میدیدم که باید حرف میزدم ولی ساکت بودم، باید به کسی کمک میکردم ولی به خاطر وقت نداشتن یا چیز دیگر به آن اهمیتی ندادم، میتوانستم به کسی محبتی بکنم ولی نکردم. دیدم که چقدر هر لحظه از زندگی ما روی زمین ارزشمند است ولی ما اغلب آن را فراموش می کنیم.
@Niknam_Arabshahi
نکته جالب در این تجربه این بود که من خودم اعمالم را داوری میکردم. تمام وجودم در برابرم آشکار بود و هیچ راهی برای پنهان کردن افکارم نبود. و می دیدم خطاهای من چگونه باعث رنجش دیگران شده است.
@Niknam_Arabshahi
کسی که می خواهد وارد این وادی(سفر سلوکی) شود باید با تمام ابعاد وجودیش(اعم بدن و نفس و خیال و عقل و قلب) وارد آن شود هم با ظاهر هم با باطن، هم حق ظاهر را ادا کند و هم حق باطن را والا به نتیجه نمی رسد. (این یک قاعده سلوکی است).[شرح رساله لب اللباب/ نیکنام عربشاهی/ص27] telegram.me/Niknam_Arabshahi