#خاطرات_یڪ_مـَرد_آسمانی
در واقع ۵۰ ماشین مجهز به سلاح کالیبر ۲۳ ، کالیبر ۱۴، مجهز به توپ، سلاح اس پی جی، ۵۰ سلاح سنگین با انواع و اقسام نارنجک و دوشکا و تیربار ، کلاش و ۲۰۰ نیروی پیاده داعشی با دو ماشین انتحاری به این پایگاه حمله کرده بودند.
کالیبر ۲۳ در شعاع ۲۵۰۰ متر منفجر میشود. چون ضد هوایی است در آن شرایط حسین صاف و راست قامت ایستاده و با کلاشش طوری قدم میزند که انگار در تهران قدم میزند. تیرها از بغل سر حسین رد میشود و او فرماندهی میکند.
بعد از مدتی درگیری ماشین انتحاری دوم وارد میشود. با انفجار دوم محسن حججی به هوش میآید و از آن حالت بیهوشی که نیروها فکر کرده بودند شهید شده بیرون میآید. بالاخره محسن را اسیر میکنند.
نزدیک ۴ ساعت درگیری ادامه داشت. یک نارنجکی پرت میشود و ترکش کوچکی به حسین میخورد و او مجروح میشود.هیچ وسیله امدادی نبوده که به داد حسین برسند، خونریزی شدیدی پیدا میکند اما حسین در همان شرایط خونریزی هم فرماندهی میکرد. حسین چند باری از حال میرود و باز به هوش میآید . لحظات آخر که به هوش میآید همه مستأصل هستند که حسین چه کار کنیم؟ حسین می گوید: «صبح شده و آفتاب زده است. اینها میروند. نگران نباشید.» و واقعا خیلی زود داعشیها از منطقه خارج شدند. از همان مجروحیت و خونریزی حسین هم به شهادت رسید
اگر حسین نبود قاطعانه میگویم تمام ۱۳۰ نفر شهید میشدند و ۱۳ ایرانی دیگر را سر میبریدند.
◾به نقل از : محمد اسلامی
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35