#شعر_جدید شاعر انقلاب #میثم_رنجبر در شهادت شهیدجمهور #سیدابراهیم_رئیسی
آنان که تماشاچی تصویر شدند
با قصه و با کتاب بر می گردند
آنها که روایتگر دلدادگی اند
با خاطره های ناب بر می گردند
آنان که به میزکار خود چسبیدند
ای کاش که حال و روز خود می دیدند
قبرند که در وادی خاموشانند؛
چون عکس درون قاب بر می گردند
یک عده که بار کم نکردند که هیچ؛ مسئول ولی چه سود بی خاصیتند
بر دوش نظام بار مسئولیتند
با یک من از آب و تاب بر می گردند
بدبخت کسی که نیتش بیداریست خوشبخت کسی که جزء بیداران است
آنان که دو چشم باز دارند که حیف؛
از خواب فقط به خواب برمی گردند
سرمایه و صاحبان این خاک عزیز القصه فقط کوخ نشینان اند و
وقتی که به تشییع شهیدان بروند
با گریه ی بی حساب برمی گردند
آنان که به ذات اهل مسئولیتند
کم کم همه جا دچار مقبولیتند؛
یکریز به فکر مرهمی بر دردند
پس با جگری کباب برمی گردند
یک عمر مسافران خدمت هستند پیداست که دنبال شهادت هستند
صدنامه پر از سئوال را می گیرند
با دست پر از جواب بر می گردند
فرق است میان مردن و کشته شدن؛ فرق است میان رفتن و جان دادن
آنان که به مرگ خویش جان می بخشند
چون واژه به شعر ناب بر می گردند
باید که رسیده باشی و چیده شوی
در اوج ندیدن خودت دیده شوی
انگورترین ها که به میخانه روند
در هیئت یک شراب برمی گردند
با آن که شهید دفن حتی بشود
تابوت شهید فیض را واسطه است
گل ها که به کارخانه راهی بشوند، قطعا همگی گلاب برمی گردند
این دور تسلسل است و هی می گردد، بنگر که تو در کدام سنگر هستی؟
یک عده در انقلاب جان می بازند
یک عده از انقلاب برمی گردند
#میثم_رنجبر
@meysamranjbar_channel