🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز هشتاد وششم
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه28 : جواب نامه معاويه، که یکی از نیکوترین نامه های امام (علیه السلام) است که پس از جنگ جمل در سال٣٦ هجری نوشته اند.
1⃣ افشای ادعاهای دروغين معاويه
🔻پس از ياد خدا و درود، نامه شما رسيد كه در آن نوشتيد خداوند محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) را برای دينش برگزيد و با يارانش او را تاييد كرد، راستی روزگار چه چيزهای شگفتی از تو بر ما آشكار كرده است تو می خواهی ما را از آن چه خداوند به ما عنايت فرمود آگاه كنی؟ و از نعمت وجود پيامبر با خبرمان سازی؟ داستان تو كسی را ماند كه خرما به سرزمين پرخرمای (هجر) برد. يا استاد خود را به مسابقه دعوت كند و پنداشتی كه برترين انسانها در اسلام فلان كس و فلان شخص است؟ چيزی را آورده ای كه اگر اثبات شود هيچ ارتباطی به تو ندارد و اگر دروغ هم باشد به تو مربوط نمی شود، تو را با انسانهای برتر و غير برتر، سياستمدار و غير سياستمدار چه كار است؟ اسيران آزاده و فرزندشان را چه رسد به تشخیص امتيازات ميان مهاجران نخستين و ترتيب درجات و شناسایی منزلت و مقام آنان. هرگز خود را در چيزی قرار می دهی كه از آن بيگانه ای، حال كار بدينجا كشيد كه محكوم حاكم باشد؟ ای مرد چرا بر سر جايت نمی نشينی؟ و كوتاهی كردن هايت را به ياد نمی آوری ؟ و به منزلت عقب مانده ات باز نمی گردی؟ برتری ضعيفان و پيروزی پيروزمندان در اسلام با تو چه ارتباطی دارد؟ تو همواره در بيابان گمراهی سرگردان و از راه راست روی گردانی.
2⃣ فضائل بنی هاشم
🔻آيا نمی بينی؟ (آنچه می گويم برای آگاهاندن تو نيست، بلكه برای يادآوری نعمتهای خدا می گويم)، جمعی از مهاجر و انصار در راه خدا به شهادت رسيدند؟ و هر كدام دارای فضيلتی بودند؟ اما آنگاه كه شهيد ما (حمزه) شربت شهادت نوشيد، او را سيدالشهداء خواندند و پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در نماز بر پيكر او بجای پنج تكبير، هفتاد تكبير گفت، آيا نمی بينی؟ گروهی كه دستشان در جهاد قطع شد و هر كدام فضيلتی داشتند، اما چون بر يكی از ما ضربتی وارد شد و دستش قطع گرديد، طيارش خواندند؟ كه با دو بال در آسمان بهشت پرواز می كند و اگر خدا نهی نمی فرمود كه مرد خود را بستايد، فضائل فراوانی را برمی شمردم كه دلهای آگاه مومنان آن را شناخته و گوشهای شنوندگان با آن آشناست.
3⃣ فضائل بنی هاشم و رسوایی بنی اميه
🔻معاويه! دست از اين ادعاها بردار كه تيرت به خطا رفته است، همانا ما دست پرورده و ساخته پروردگار خويشيم و مردم تربيت شدگان و پرورده های مايند، اينكه با شما طرح خويشاوندی ريختم. ما از طایفه شما همسر گرفتيم و شما از طايفه ما همسر انتخاب كرديد، و برابر با شما رفتار كرديم، عزت گذشته و فضيلت پيشين را از ما باز نمی دارد شما چگونه با ما برابريد كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از ماست و دروغگوی رسوا از شما، حمزه شير خدا (اسدالله) از ماست و ابوسفيان (اسدالاحلاف) از شما، دو سيد جوانان اهل بهشت از ما و كودكان در آتش افكنده شده از شما و بهترين زنان جهان از ما و زن هيزم كش دوزخيان از شما، از ما اين همه فضيلتها و از شما آن همه رسوايی هاست. اسلام ما را همه شنيده و شرافت ما را همه ديده اند و كتاب خدا برای ما فراهم آورد آنچه را به ما نرسيده كه خدای سبحان فرمود: «خويشاوندان، بعضی سزاوارترند بر بعض ديگر در كتاب خدا». و خدای سبحان فرمود: «شايسته ترين مردم به ابراهيم كسانی هستند كه از او پيروی دارند و اين پيامبر و آنان كه ايمان آوردند و خدا ولی مومنان است». پس ما يك بار به خاطر خويشاوندی با پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و بار ديگر به خاطر اطاعت از خدا، به خلافت سزاوارتريم و آنگاه كه مهاجرين در روز سقيفه با انصار گفتگو و اختلاف داشتند تنها با ذكر خويشاوندی با پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بر آنان پيروز گرديدند، اگر اين دليل برتری است پس حق با ماست نه با شما و اگر دليل ديگری داشتند ادعای انصار بجای خود باقی است، معاويه تو پنداری كه بر تمام خلفا حسد ورزيده ام؟ و بر همه آنها شورانده ام؟ اگر چنين شده باشد جنايتی بر تو نرفته كه از تو عذرخواهی كنم.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز هشتاد وهفتم
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه28 : جواب نامه معاویه
4⃣ مظلوميّت امام (عليه السّلام)
🔻و گفته ای كه مرا چونان شتر مهار كرده به سوی بيعت می كشاندند. سوگند به خدا؛ خواستی نكوهش كنی اما ستودی، خواستی رسوا سازی كه خود را رسوا كرده ای، مسلمان را چه باك كه مظلوم واقع شود مادام كه در دين خود ترديد نداشته و در يقين خود شك نكند، اين دليل را آورده ام حتی برای غير تو كه پند گيرند و آن را كوتاه آوردم به مقداری كه از خاطرم گذشت. سپس كار مرا با عثمان بياد آوردی، تو بايد پاسخ دهی كه از خويشاوندان او می باشی، راستی كدام يك از ما دشمنی اش با عثمان بيشتر بود؟ و راه را برای كشندگانش فراهم آورد؟ آن كس كه به او ياری رساند و از او خواست بجايش بنشيند و به كار مردم رسد؟ يا آنكه از او ياری خواست و دريغ كرد؟ و به انتظار نشست تا مرگش فرارسد؟ نه هرگز، به خدا سوگند(خداوند بازدارندگان از جنگ را در ميان شما می شناسد و آنان را كه برادران خود را به سوی خويش می خوانند و جز لحظه های كوتاهی در نبرد حاضر نمی شوند.) من ادعا ندارم كه در مورد بدعتهای عثمان، بر او عيب نمی گرفتم، نكوهش می كردم و از آن عذرخواه نيستم، اگر گناه من ارشاد و هدايت اوست، بسيارند كسانی كه ملامت شوند و بی گناهند و بسيارند ناصحانی كه در پند و اندرز دادن مورد تهمت قرار گيرند. (من قصدی جز اصلاح تا نهايت توانایی خود ندارم و موفقيت من تنها به لطف خداست و توفيقات را جز از خدا نمی خواهم بر او توكل می كنم و به سوی او باز می گردم.)
5⃣ پاسخ به تهديد نظامی
🔻در نامه ات نوشته ای كه نزد تو برای من و ياران من چيزی جز شمشير نيست. در اوج گريه انسان را به خنده وامی داری، فرزندان عبدالمطلب را در كجا ديدی كه پشت به دشمن كنند؟ و از شمشير بهراسند؟ پس (كمی صبر كن كه هماورد تو به ميدان آيد) آن را كه می جویی به زودی تو را پيدا خواهد كرد و آنچه را كه از آن می گريزی در نزديكی خود خواهی يافت و من در ميان سپاهی بزرگ، از مهاجران و انصار و تابعان، به سرعت به سوی تو خواهم آمد، لشكريانی كه جمعشان به هم فشرده و به هنگام حركت، غبار آسمان را تيره و تار می كنند، كسانی كه لباس شهادت بر تن و ملاقات دوست داشتنی آنان ملاقات با پروردگار است، همراه آنان فرزندانی از دلاوران بدر و شمشيرهای هاشميان كه خوب می دانی لبه تيز آن بر پيكر برادر و دایی و جد و خاندانت چه كرد، می آيند (و آن عذاب از ستمگران چندان دور نيست).
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄