#حکایات_علماء
⭕️ در مسیرِ فقاهت؛ روایتِ سختیها و تلاشهای بیامان فقهاء امامیّه...
💠 صاحب تکملة فرموده است که خبر داد مرا، عبد صالح، حاج کریم، فرّاش صحن مطهّر سیّدالشّهداء "علیهالسّلام" و گفت:
🔸من در سن بیست سالگی که در صحن مطهّر خدمت میکردم، یک شب منادیِ صحن ندا داد که دربهای حرم بسته میشوند. دیدم جناب آقای بهبهانی و شیخ یوسف بحرانی رضواناللهعلیهما که باهم مشغول #مباحثه_علمی بودند...
- از داخل حرم بیرون آمدند و در رواق مطهّر ایستادند و باز مشغول مذاکره علمی شدند، تا آن که منادی دوباره ندا داد که دربهای صحن بسته میشوند.
🔹آن دو از درب قبله از صحن خارج شدند و در پشت درب به مذاکره خود ادامه دادند، تا این که نزدیک صبح که من برای گشودن دربهای صحن مطهّر آمدم دیدم هنوز ایستاده مباحثه میکنند!
🔸من از دیدن آن حال مبهوت گشتم. پس شیخ یوسف که امام جماعت بود رفت برای نماز؛ آقای بهبهانی هم عبای خود را پهن کرد و نمازش را خواند و به خانه خود رفت.
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat