eitaa logo
هیأت حُماةُ الحرم (مدافعان حرم)
291 دنبال‌کننده
354 عکس
286 ویدیو
28 فایل
ادمین:@Haniifeh
مشاهده در ایتا
دانلود
❌دولت باید باشد ️ هشدارهای رهبری به جناب روحانی ✅در دولت شما مقام معظم رهبری فرمودندکه بابت مسئله شب ها خوابم نمی برد! ✅در دولت شما مقام معظم رهبری فرمودند اگر امام (ره) تحریف شود ملت سیلی سختی خواهد خورد! ✅در دولت شمامقام معظم رهبری فرمودند اگر شروطی که برای برجام قید شد عمل نشود برجام بزرگی خواهد بود! ✅در دولت شما مقام معظم رهبری از بی رویه گله دارند! ✅در دولت شما مقام معظم رهبری از مبارزه جدی نداشتن با گله دارند! ✅در دولت شما بود که مقام معظم رهبری فرمودند که مسولان روزنامه نیستند که حرف بزنند! ✅در دولت شمامقام معظم رهبری از اجرای رضایت ندارند! ✅در دولت شما مقام معظم رهبری گفت هرجا ما انقلابی عمل کردیم پیشرفت کردیم هرجا عمل کردیم عقب ماندیم! ✅در دولت شما مقام معظم رهبری از سرعت ناراضی بودند. ✅در دولت شما بود که مقام معظم رهبری به علت ورود کتاب های ضداسلامی در نمایشگاه کتاب در نمایشگاه کتاب تهران حضور نیافتند! ✅در دولت شما مقام معظم رهبری از در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز کشور گله و افشاگری کردند! ✅در دولت شما مقام معظم رهبری با زیر شبح تهدید مخالفت کردند! ✅در دولت شما بود که مقام معظم رهبری فرمودند بابت بی کاری حاکم در کشور، هستم! ✅در دولت شما بود که در یک سال(1394) مقام معظم رهبری نزدیک به 90 بار، خطر نفوذ دشمنان در کشور را گوشزد کردند که جیسون رضائیان در دفتر رئیس جمهور و دیگر در تیم مذاکره کننده هسته ای کشف شد! ✅در دولت شما بود که مقام معظم رهبری فرمودند هشدار می دهم سازمان موازی در برابر درست نکنید! ✅در دولت شما بود که مقام معظم رهبری فرمودند پرشور انقلابی را با تند روی از صحنه ها حذف نکنید چون اگر کشور با خطری مواجه بشود، این جوانان انقلابی اند که دفاع می کنند نه سازشکاران! ✅در دولت شما بود که فتنه گران به صحنه مدیریت کشور بازگشتند وصنعت هسته ای رادفن کردند وسیاست عزت درسیاست خارجی رابا سیاست التماس عوض کردند. ✅در دولت شما بود که مقام معظم رهبری فرمودنداقتصاد مقاومتی را مسئولان محترم جدّی بگیرند و به زبان اکتفا نکنند. اقتصاد مقاومتی با واردات بی‌رویّه نمیسازد، باید تولید داخلی را قوی کنیم، ادارات دولتی، محصول داخلی را بر محصول خارجیِ مشابه ترجیح بدهند. ✍لطفاپاسخگو باشید @homatolharam
⚠ بیایید به خودمان رحم کنیم ➕من جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِها 📝خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر 🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ... به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم به توصیه اطبای اسلامی گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو . خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ... 🔹 در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟ این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم..بماند 🔹یک روز صبح گفتند: فردا کمیسیون خبرگان دارم و می خواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ... بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم. بقچه ای از حوله، لباس و صابون فله ای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم. پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد. 🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید! نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!! نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم» 🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجره ای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد. پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!» گفت: «وجوهات نیست، نذر است». گفتند: «نذر؟» گفت: «دیروز برای باری که داشتم در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!» پدر متبسم شد. رو به من کرد پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم. 🔹در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! » من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود. بعد بدون آنکه چیزی بگویم، در گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا»... نگاهی به بالا کردند و گفتند: «خدا بی حساب می دهد. به هرکه اهل حساب کتاب باشد با نشانه می دهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم. ▪▫▪▫▪▫▪▫▪▫ ❗چندساعت بیشتر به پایان سال نمانده در این شرایط سخت به فکر کسانی باشیم که شب عیدی ی خانواده هاشون هستند. اگر کسی را نمی شناسید ما با رعایت این عزیزان آنها را برای رسیدگی به شما میکنیم. -نقد-جمع-نمیکنیم لطفا به ادمین پیام دهید @homatolharam