قال رسول الله (صلّیاللهعلیه و آله):
حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً حُسَيْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط
رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند: حسین از من است و من از حسین هستم. خدا دوست دارد كسی را كه حسین را دوست بدارد. حسین نوهای از نوههایم است.
📚الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۱۲۷
#ضخیم_نویسی_با_خودکار
#پیوسته_نویسی_انگلیسی
@kosar_sadat_vaziri
آموزشگاه خوشنویسی با خودکار👇
🆔 @honare_kimiya
بسته های ارسالی امروز👆
یکشنبه ۲۴ مرداد
به سراسر ایران🇮🇷
هنرجویان گرامی،
لطفا برای پیگیری بسته هایی که برایتان پست میشود، در آدرس زیر کدرهگیری(شماره مرسوله) خود را وارد نمایید:👇👇👇
http://tracking.post.ir/search.aspx?id=
آموزشگاه خوشنویسی با خودکار👇
🆔 @honare_kimiya
أمیری حسین و نعم الأمیر 🖤
▪️لطفی که کرده ای تو به من، مادرم نکرد
▪️ای مهربانتر از پدر و مادرم، حسین...
@kosar_sadat_vaziri
آموزشگاه خوشنویسی با خودکار👇
🆔 @honare_kimiya
دویده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم
مبند دیده کمی دست و پا بزن پسرم
ز مصحف تنت این آیه های ریخته را
چگونه جمع کنم سوی خیمه ها ببرم
به فصل کودکی و در سنین پیری خود
دو بار داغ پیمبر نشست بر جگرم
میان دشمن از آن گریه می کنم که مگر
به کام خشک تو آبی رسد ز چشم ترم
من آن شکسته درختم که با هزار تبر
جدا ز شاخه شد افتاد بر زمین ثمرم
اگر چه خود ز عطش پای تا سرم میسوخت
زبان خشک تو زد بیشتر به دل شررم
مگر نه آب بُوَد مهر مادرم زهرا
روا نبود تو لب تشنه جان دهی به برم
جوان ز دل نرود گر چه از نظر برود
تو نِی برون ز دلم میروی نه از نظرم
به پیش دیده ی من پاره پاره ات کردند
دلی به رحم نیامد نگفت من پدرم
مصیبتی که به من می رسد محبت اوست
هزارها چو تو تقدیم حیّ دادگرم
به روز حشر نگرید دو دیده اش "میثم"
کسی که گریه کند بر ستاره ی سحرم
✍شعر: غلامرضا سازگار
#السلامعلیکیاعلیابنالحسینالاکبر (ع)
آموزشگاه خوشنویسی با خودکار👇
🆔 @honare_kimiya
می شود ز چشمه ی توحید جو گرفت
از دست هر کسی که نباید سبو گرفت
تو آبی و به آب تو را احتیاج نیست
پس این فرات بود که با تو وضو گرفت
کوچک نشد مقام تو ،نه! تازه کربلا
با آبروی ریخته ات آبرو گرفت
شرم زیاد تو همه را سمت تو کشید
این آفتاب بود که با ماه خو گرفت
دیگر برای اهل بهشت آرزو شدی
وقتی عمود ازسر تو آرزو گرفت
خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیله ي ما یک عمو گرفت
از آن به بعد بود صداها ضعیف شد
ازآن به بعد بود که راه گلو گرفت
زینب شده شکسته غرورش،شنیده ای؟
دست کسی به کنج النگوی او گرفت
در کوفه بیشتر به قَدَت احتیاج داشت
با آستین پاره نمی شد که رو گرفت!
✍شعر: علي اكبر لطيفيان
#یاکاشفالکربعنوجهالحسین
آموزشگاه خوشنویسی با خودکار👇
🆔 @honare_kimiya
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است...!😭
▪️مکن ای صبح طلوع...
▪️مکن ای صبح طلوع...
🆔 @honare_kimiya
📚برگهایی از کتاب: آئینه تمام نما
آیت الله حائری شیرازی(رحمة الله علیه)
#کتابی_به_شدت_خواندنی
🆔 @honare_kimiya