هنرکده شمیم باران ☔
دوستان فقط تا آخر این ماه فرصت ثبت نام دارید ، این رشته آخرین مرحله ی ثبت نامش هست و ثبت نامش دیگه در هنرکده انجام نخواهد شد ❌❌❌
در جریان باشید هااا، نگید نگفتم 😉
این فرصت دیگه پیش نخواهد اومد ، حتما برنامه بریزید و تو این دوره ی خیلی عالی شرکت کنید😍
اطلاعات دوره ی هفت رنگ👇
https://eitaa.com/honarkade_shamim_baran/10506
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرغا وقتی فرار از زندان نگاه میکنن 😂😂
روزتون پر از لبخندهای زیبا 🖐
___________
☔️هنرکده شمیم باران
https://eitaa.com/joinchat/1805451316Cd14018aac3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هنرمندانه_خاص
#آموزش_نقاشی
دیگه نگران نباش روش درستش رو یاد بگیر
با کمک تصویر های واقعی و ساده سازی بچه ها به راحتی می تونن درست آدمک بکشن
عضویت 👇
https://eitaa.com/joinchat/1805451316Cd14018aac3
⚠️ لطفا با #لینک پست رو فوروارد کنید
هنرکده شمیم باران ☔
. یه چند وقتیه نیومدم اینجا، برای همین تصمیم گرفتم یه احوالی ازتون بپرسم😉 سلام ☺️🖐 شبتون پر برکت
تاییدی بر حرفهای دیشب من ...😄😉
آقا قدر لحظات تون رو بدونید و قدر اشکای چشمتونو هم بدونید، الکی خرجش نکنید ...رنج های آدما اینقدر میتونه بزرگ باشه که این مورد در کنارش هزارم قطره ای از دنیای رنج نمیشه ☺️
سلام شبتون پربرکت🖐
#روایت_نامه ۷
.
😟تو دوران دانش آموزی تو منطقه ی ما رشته ای که میخواستم نبود...بنابراین باید کوچ میکردم و میرفتم جایی که رشته ام باشه
😓چون نمیتونستم رفت و آمد داشته باشم مجبور بودم تو خوابگاه شهر بمونم ...
😵💫اتاق ۱۴ معروف بود ...
☺️اتاقی کم من توش بودم ، اون وقتا همیشه میگفتم من باید از اتفاقاتی که تو خوابگاه میفته یه رمان بنویسم ....(نمیدونم چرا عملیش نکردم ،داستان خوبی میشد😄)
.
.
🤯شما فرض کنید تو ۱۵ سالگی بایستی با ۱۲ نفر که خلق و خوشون کلا متفاوته و هرکسی یه عقیده داره زندگی کنید
خیلی سخت بود ، که ۱۲ نفر با هم بتونن زندگی کنند ، شاید از اونجا بود که روحیه ی تشکیلاتی پیدا کردم نمیدونم ..😉
😇بماند که من جنبشو داشتم یا نه شاید یه بار از اتفاقاتی که بین ماها یعنی اتاق معروف ۱۴ افتاد صحبت کنم
.
.
✍از خط داستانیمون دور نشم ، میخواستم بگم یه شب تو خوابگاه خیلی دلم تنگ بود ، شدیداً از بعضی برخوردا ناراحت بودم ، دلم تنگ خانوادم بود و میخواستم اونا رو کنارم داشته باشم
😮💨اومدم بیرون از خوابگاه روی یه صندلی تنهایی نشستم گریم گرفت احساس تنهایی و درد رنج شدیدی کردم
.
.
دوست داشتم بشینم و زار زار به حال خودم گریه کنم 🤢🥴
🤒بعد با خودم گفتم الان گریه کنی چه چیزی از دردت کمتر میکنه ؟! بلند شو تو اینجا آمدی که درس بخونی ، به خاطر هدفت ( یاد جومونگ و هدف والاااش افتادم🤣... )
😌 بعد اون همه سال الان که بهش فکر میکنم خوشحالم که تصمیم گرفتم اون شب قدر اشکامو بدونم
.
.
❌و البته مهمتر از اون اینه که دلتنگی و اتفاقات اون زمان درسته در زمان خودش واقعا درد و رنج زیادی محسوب میشد...
اماااا در برابر طوفان حوادثی که بعد مدرسه برام رخ داد و در حال رخ دادنه هیچِ هیچِ هیچه ....❌❌
قدر داشته هاتونو بدونید ...و خدا رو زیاد شکر کنید خیلی خیلی زیاد یکی به خاطر این که بهترین هدیه ای که اون بهمون داده اینه که هر لحظه کنارمونه وهوامونو داره 😇
میخوای ناشناس با من صحبت کنی من اینجام ☺️👇
https://abzarek.ir/service-p/msg/1465570
.
یه صبح عالی با طعم لذیذ سفارش فلافل😍👌
میخوای تو هم صبحتو اینطوری شروع کنی؟! 🤩
تو ثبت نام این دوره عجله کن ، فقط همین😉👏
💥ادمین ثبت نام دوره 👇
@sh_sabtenam2
💥توضیحات در مورد دوره فلافل 👇
https://eitaa.com/honarkade_shamim_baran/10740
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی یه پسر میگه آشپزیم خوبه:😐😂😂
روزتون به شادی😍👌
___________
☔️هنرکده شمیم باران
https://eitaa.com/joinchat/1805451316Cd14018aac3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هنرمندانه_خاص
#آشپزباشی
سس کچاب😍😋
فوری ترین و خوشمزه ترین سس کچاب و درست کن
آب یک لیوان 💧
۱ و نیم ق غ نشاسته ذرت 🌽
١ ق غ شکر(تو فیلم اضافه کردن شکر جا افتاده) 🍥
یک سوم لیوان سرکه قرمز یا سفید🥣
نصف لیوان رب 🥫
ادویه ها 🧂👇🏻
نمک ، فلفل سیاه
پودر پابریکا ، پودر سیر
پودر گوجه(قابل حذف)
در ویدیو از هرکدوم نصف ق چ ریختم شما میتونید کم و زیادش کنید
🌱غلظت سس هم به خودتون بستگی داره هرچقدر بیشتر بمونه رو گاز سفت تر میسه البته حواستون باشه بعد از سرد شدن یه مقدار سفت تر هم میشه
🌱این سس تا چند ماه تو یخچال ماندگاری داره ولی پیشنهاد میکنم هر دفعه نهایتا ۲ برابر این مواد درست کنید تا تازه بمونه
___________
☔️هنرکده شمیم باران
https://eitaa.com/joinchat/1805451316Cd14018aac3
مداحی_آنلاین_نماهنگ_حس_خوب_نریمانی.mp3
6.17M
🌷آبرو داری کن
🌷واسه این گدایی که دلش شکسته
از همگی التماس دعای مخصوص داریم ، همه با هم برای فرج دعا کنیم ...
بری شفای همه ی مریضا خصوص بیمارای کانال 🤲
🎙سید رضا نریمانی
🌷 #امام_حسین_قلبم❤️
🌙 #شب_جمعه
___________
☔️هنرکده شمیم باران
https://eitaa.com/joinchat/1805451316Cd14018aac3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل من
تنگ همانی است
که نیست...
#امام_زمان
#اللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلِیکَ_الْفَرَج
#جمعه
___________
☔️هنرکده شمیم باران
https://eitaa.com/joinchat/1805451316Cd14018aac3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هنرمندانه_خاص
#ترفندهای_کاربردی
دستمال جادویی بساز
___________
☔️هنرکده شمیم باران
https://eitaa.com/joinchat/1805451316Cd14018aac3
هنرکده شمیم باران ☔
تاییدی بر حرفهای دیشب من ...😄😉 آقا قدر لحظات تون رو بدونید و قدر اشکای چشمتونو هم بدونید، الکی خرج
.
✍اتاق ۱۴ پر آوازه ترین اتاق خوابگاه ...
سلام شب بارونیتون گرمِ گرم☺️ 🖐
#اتاق_۱۴ (۱)
.
.
☺️شبای قبل از اتاق ۱۴ براتون یه مختصر گفتم ،تصمیم گرفتم از اتاق ۱۴ براتون بیشتر بگم ، از یه بچه دبیرستانی که خیلی زود بایستی زندگی جمعی رو تجربه کنه
😉البته من خودم تو خانواده ی پر جمعیتی بزرگ شدم پس خیلی دشوار نبود عادت کردن با ۱۲ نفر تو یه اتاق و زندگی با بیش از صد نفر آدم دیگه...
.
.
✨ اول هفتمون از انتظار شروع میشد ،انتظار اتوبوس تا ما رو به شهر ببره ،یه اتوبوس نیمه قراضه ولی با یه راننده مشتی با کلی آدم باصفای دیگه ...
✨و آخر هفته هم با انتظار اتوبوس به پایان میرسید ...
پنج شنبه رو تا ساعت ده سر کلاس درس میرفتیم و بعد هم خوشحال از اینکه میتونی بریم خونمون 😍
.
.
🌛ولی امان از غروب های جمعه که حقا دلگیر بود ،دلگیر بود اما اون زمان دلگیرتر از همیشه میبود
🌸ما طبقه ی دوم خوابگاه بودیم ، وارد طبقه که میشدیم یه راهرو داشت که بعد از چند قدم به دو راهرو منتهی میشد
راهرو سمت راست منتهی میشد به اتاق آخر ،یعنی اتاق ۱۴ ...☺️
.
.
اتاق ما پر آوازه بود از اینکه مشهور بودیم به بهترینهای خوابگاه و بقیه آرزوی بودن با ما رو داشتند
❌یعنی یه جمع صمیمی بودیم ، کسی نمیگفت من ...من اینطوری هستم
نه !!هممون دلمون به هم وصل بود با اینکه هر کدوم از یه روستایی آمده بودند ، یکی سه ساعت فاصله داشت تا شهر یکی نیم ساعت فاصله داشت ...
.
.
با لهجه های متفاوت ، یعنی یه لغت نامه میشد درست کرد از لهجه ها و آداب و رسوم مختلف ...
ولی هر کدوم از ما یه داستان داشت برای خودش ...😊
.
.
😎تو خوابگاه تجربه ی زیادی کسب کردم ، گاهی بچه ها برای مشاوره می اومدن اتاق ما ...
هممون از دم درس خون بودیم و به همدیگه کمک میکردیم ...
🥺یکی از ویژگی برجسته ی اتاق ما این بود همه ی بچه ها خیلی زود بزرگ شده بودند ، یعنی از سنمون خیلی جلوتر بودیم ...
😓هممون تجربه ی یه زندگی سخت رو داشتیم برای همین درکمون از دنیا با بقیه متفاوت بود ....
ممکنه شما هم از اونایی باشید که دوران کودکی پر تلاطمی رو گذرونده باشید و از اون دست آدمهایی باشید که بچگی نکردید
شما هم میتونید راجع به تجربه ی خودتون باهامون صحبت کنید😉👇
https://abzarek.ir/service-p/msg/1465570
.
دوستان برای دیدن دوره هامون و ثبت نام در دوره کافیه روی هر دوره بزنید تا به اطلاعات اون دوره ارجاع داده بشید😍👆