#پوستر | شهید امنیت
◽️ مجموعه پوستر
"جان تو و جان شهر"
◽️شهید مهدی زاهد لویی
⬇️دریافت نسخهی باکیفیت
https://b2n.ir/d56613
⬇️دریافت #داستانک
https://b2n.ir/m19321
▫️محصول خانهی طراحان انقلاب اسلامی
▫️تصویرساز: علیرضا باقری
▫️طراح گرافیک: روحالله مختاری
▫️طراح نوشتار: مجتبی حسنزاده
🔹خانهی طراحان انقلاب اسلامی
@KHATTMEDIA
#بسیج_هنرمندان_قم
#هنرنامه_قم
#قم_سرآمد_شهادتوسرافرازی
🆔eitaa.com/honarnameqom
🆔t.me/honarnameqom
🆔http://qom.basijhonarmandan.ir
🆔https://rubika.ir/honarnameqom
🆔http://instagram.com/honarnameqom
#داستانک
طرف تا دیروز ادعا داشت آمریکا مهد آزادی بیانه ..
هر کی هر کاری بخواد آزاده انجام بده !
اونجا آخرشه .. !!
از امروز که تظاهرات دانشجویان و اساتید آمریکا شدت پیدا کرده و پلیس آمریکا به بدترین وضع ممکن داره باهاشون برخورد میکنه اونم جلوی دوربین ها و رسانه های جهان!!
هر چی بهش زنگ میزنم ..
پیام میدم
حداقل تحلیل شو بپرسم
در دسترس نیست😉
اینجوریه دیگه..!!
✍عبدالکریم
#داستانک
یک معلم به هر دانش آموزی یک بادکنک داد که باید آن را باد کرده، نام خود را روی آن بنویسد و در راهرو پرتاب کند.
سپس معلم تمام بادکنک ها را با هم مخلوط کرد. سپس به دانش آموزان ۵ دقیقه فرصت داده شد تا بادکنک خود را پیدا کنند.
در این جستجوی سخت، هیچ کس بادکنک خود را پیدا نکرد.
در این لحظه معلم به دانش آموزان گفت که اولین بادکنک را که پیدا کردید بردارید و به کسی که نامش روی آن نوشته شده بود بدهید.
در عرض ۵ دقیقه، هرکس بادکنک مخصوص به خود را داشت.
معلم به دانش آموزان گفت: این بادکنک ها مانند شادی هستند. ما هرگز آن را پیدا نخواهیم کرد اگر هر کسی به دنبال خود باشد. اما اگر به فکر خوشبختی دیگران باشیم، خوشبختی خود را هم پیدا خواهیم کرد.
"با آرزو موفقیت و پیروزی روز افزون در این روزها و شبهای پر از تلاطم."
#هفته_معلم
#شهید_مطهری
#داستانک
اینکه شهدای ما
همه ولایی بودند و امام زمانی
شکی در اون نیست ..
اما اینکه قسمت و روزی این دوشهید این باشه که تو مسجد جمکران دفن بشن
رازیه که... !
اهل معرفت میتونن ازش رمزگشایی کنند
درسته تو دنیا بعضی وقت ها
بعضی چیزها
سرجاش نیست
اونطور که میخوای پیش نمی ره
اما قانون خدا
دم و دستگاه خدا
دقیق و درست
از روی حساب و کتاب
عمل میکنه
حرف آخر اینکه:
" با خدا باش پادشاهی کن "
اینجوریه دیگه !!
✍عبدالکریم
#داستانک
هر وقت به لنز دوربین خیره میشوی
یادت نرود لبخند بزنی!
سالها بعد
که میان خستگی های روزمره ات
یک روز عصر خودت را
به یک فنجان قهوه خوش عطر دعوت کردی
و شروع کردی به ورق زدن عکس ها،
به خاطرت نمی آید
لبخندت واقعی بود
یا صرفا خواسته بودی عکس بهترشود!
همین لبخند بلاتکلیف
شاید بتواند قهوه آن روز عصرت را
بدون قند شیرین کند ..
#داستانک
پیرمردی موبایلشو برد تعمیر کنه،
بعداز مدتی تعمیرکار گفت:
موبایلت سالمه پدرجان ، چیزیش نیست.
پیرمرد با صدای غمگین گفت:
پس چرا بچه هام زنگ نمیزنن !
#داستانک
ابزار مهم شیطان
میگویند روزی شیطان تصمیم گرفت از کار خود دست بکشد، بنابراین اعلام کرد میخواهد ابزارهایش را با قیمتی مناسب به فروش بگذارد.
پس وسایل کارش را که شامل خود پرستی، نفرت، ترس، خشم، حرص، حسادت، شهوت، قدرتطلبی و… میشد به نمایش گذاشت.
اما یکی از این ابزارها، بسیار کهنه و کار کرده به نظر میرسید و شیطان حاضر نبود آن را به قیمت ارزان بفروشد.
کسی از او پرسید: این وسیله گران قیمت چیست؟
شیطان گفت: این نومیدی و افسردگی است.
پرسیدند: چرا این همه گران است؟
شیطان گفت: زیرا این وسیله برای من بیش از ابزارهای دیگر مؤثر بوده است.
هرگاه سایر وسایلم بیاثر میشوند فقط با این وسیله است که میتوانم قلب انسانها را بگشایم و کارم را انجام دهم.
اگر بتوانم کسی را وادارم که احساس ناامیدی، یأس، دلسردی، مطرود بودن و تنهایی کند، میتوانم هر چه که میخواهم با او بکنم.
من این وسیله را روی همهی انسانها امتحان کردم و به همین دلیل اینچنین کهنه است.“
🔻هنرنامه قم
با ما همراه باشید
http://eitaa.com/honarnameqom
#داستانک
چه میخواهی!؟
بایزيد بسطامي را پرسيدند:
اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده اي؛
چه خواهي گفت؟
بايزيد فرمود:
وقتي فقيري بر کريمي وارد ميشود,
به او نميگويند چه آورده اي.
بلکه ميگويند چه ميخواهي
زندگى يک پاداش است, نه يک مکافات.
فرصتى است کوتاه تا ببالى ,بيابى , بدانى , بينديشى , بفهمى , وزيبا بنگرى ,ودر نهايت در خاطره ها بمانی
🔻هنرنامه قم
با ما همراه باشید
http://eitaa.com/honarnameqom
📗#داستانک
مردی حاشیه خیابان
بساط پهن کرده بود و نوشته بود:
زردآلو هر کیلو ۵۰۰ تومن
هسته زردآلو هرکیلو ۷۰۰ تومن.
یکی پرسید:
چرا هستهاش از خود زردآلو گرانتر است؟
فروشنده گفت:
چون عقل آدم را زیاد میکند.
مرد کمی فکر کرد و گفت:
یک کیلو هسته بده.
خرید و همان نزدیکی نشست و مشغول شکستن و خوردن شد.
با خود گفت:
چه کاری بود، زردآلو میخریدم
هم خود زردآلو را میخوردم هم هستهش را،
هم ارزانتر بود.
رفت و همین حرف را به فروشنده گفت.
فروشنده گفت:
بله، نگفتم, عقل آدم را زیاد میکند.
چه زود هم اثر کرد!
🔻هنرنامه قم
با ما همراه باشید
http://eitaa.com/honarnameqom
#داستانک
از رفتار دیگران ناراحت نشو..!
آگاه شو،
آنها در حال معرفی کردن
خودشان هستند.