eitaa logo
حوری
185 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
23 فایل
زن، خانواده، محیط زیست ارتباط با ادمین: @mazinani332
مشاهده در ایتا
دانلود
«فرهنگ‌سازی» سرابی بیش نیست! جناب دکتر سید عباس صالحی، وزیر محترم ارشاد، با ناخرسندی از رواج موسیقی پاپ کرۀ جنوبی در میان جوانان ایرانی، مقصر را ضعف و کم‌کاری فرهنگ‌سازی مسئولین بر روی موسیقی غنی کلاسیک و مدرن فارسی خودمان دانستند. این نه نخستین‌باری است و نه آخرین باری هم خواهد بود که مسئولین، مشکلات اجتماعی را بر گردن ضعف «فرهنگ‌سازی» می‌اندازند. باوری بسیار بنیادی میان مسئولین وجود دارد که فرهنگ را می‌شود ساخت. یعنی نظام می‌تواند هنجارها، رفتارها و باورهای مطلوبش، از اجتماعی تا مذهبی گرفته، تا سبک و سلوک‌های اخلاقی، تا حجاب و اعتقادات فلسفی، تاریخی و خلاصه هر چه که مورد نظرش است را از طریق آموزش و تبلیغات «فرهنگ‌سازی» نموده و به نسل‌های جدید منتقل نماید. یادم می‌آید اوایل ریاست‌جمهوری جناب آقای روحانی بود در سال ۹۲، و چون برخی از روحانیون تندرو، دولت ایشان را از خودشان نمی‌دانستند، شروع کرده بودند انتقاد، که ایشان بودجۀ کافی برای نهادهای مذهبی اختصاص نداده‌اند. من یک آماری تهیه کردم از بودجه‌های رسمی دستگاه‌های دولتی و نشان دادم که مجموع بودجۀ ارگان‌ها، نهادها و سازمان‌هایی که مسئولیت امور مذهبی را بر عهده دارند، چندین برابر سازمان محیط زیست و دانشگاه‌های‌مان می‌باشند؛ که البته وظیفۀ این‌همه هزینه، همان سراب فرهنگ‌سازی می‌باشد. البته این فقط ج.ا نبوده که ۴۶ سال است به‌دنبال «سراب فرهنگ‌سازی» بوده و هیچ نتیجه‌ای هم نداشته. از انقلاب فرهنگی تا اسلامی‌کردن دانشگاه‌ها و علوم انسانی گرفته تا ساخت ده‌ها و صدها فیلم و سریال، تا امور تربیتی از مهد کودک تا فوق دکتری، آخرش هم ناکام می‌رود به‌سروقت گشت ارشاد و لایحۀ حجاب و عفاف. دویست سال پیش، کارل مارکس گفت: «فرهنگ روبناست و زیربنای هر جامعه‌ای اقتصاد است». مناسبات اقتصادی است که هنجارهای فرهنگی را می‌سازد و بدون تغییر در آن‌ها، هیچ فرهنگی را نمی‌توان تغییر داد. لنین، استالین، مائو، کاسترو، پل پوت و بسیاری دیگر همچون ج.ا سعی کردند باورهای حکومت را به‌مردمانشان تلقین نمایند. میزان موفقیت تمامی آن‌ها کم‌وبیش به‌اندازۀ ج.ا بود. البته مسئولین، همچون دکتر صالحی، سفت و سخت به سراب «فرهنگ‌سازی» باور دارند. آموزش و پرورش برای کم‌رنگ شدن مذهب در میان نسل‌های جدید، صداوسیما را مقصر می‌داند؛ صداوسیما دانشگاه‌ها را؛ دانشگاه‌ها حوزه‌های علمیه را و الی آخر. جملگی هم غرب و اخیراً هم فضای مجازی را. ✍دکتر صادق زیباکلام @hooree 🌹
🔻دلالی برای بچه‌‏دار شدن گزارش «هم‌‏میهن» از فعالیت گسترده  شبکه خریدوفروش 20 تا 400 میلیون تومانی تخمک، اسپرم، جنین و اجاره رحم در ایران 🔹افرادی تحت عنوان واسطه با فعالیت در شبکه‌‏های اجتماعی تحت عنوان «کار در خانه» فروشندگان تخمک، اسپرم، جنین و اجاره‌‏دهندگان رحم را پیدا می‌‏کنند 🔹آگهی این کسب و کار، در سایت «دیوار» تحت عنوان کار در منزل، در اینستاگرام با نام بسته‌‏بندی و اجاره رحم و در کانال‌‏های تلگرامی که بعضی‌‏شان نزدیک به دو هزار دنبال‌‏کننده دارند، با عنوان فروش تخمک و اسپرم قرار گرفته می‌شود 🔹چه کسانی پشت این کانال‌‏ها و صفحه‌‏های مجازی‌‏اند؟ دلالان. آنها با راه‌‏اندازی این گروه‌‏ها، برای متقاضیان، تخمک و اسپرم، رحم و جنین پیدا می‌‏کنند. حتی گفته می‌‏شود هرکدام از این دلالان برای یک پزشک کار می‌‏کنند. در استوری‌‏ها و پست‌‏های صفحه‌‏های اینستاگرامی، قیمت‌‏ها آمده و حتی گاهی آگهی‌‏ها فوری‏ است و رنگ چشم و پوست فروشنده هم در اولویت قرار می‌‏گیرد: «فوری با پورسانت عالی، خوزستان، چشم رنگی.» دلالان این کسب‌‏وکار چندده میلیون تومان و گاهی بالای 100 میلیون تومان سود می‌‏کنند. 🔹زهرا احمدی، مدیر دفتر مددکاری اجتماعی، مشاوره خانواده و امور بیماران رویان: فعالیت دلال ـ واسطه‌‏ها افزایش یافته و از طرف دیگر، فعالیت مراکز درمان ناباروری هم بالا رفته است. میزان نیاز به این تخمک‌‏ها و اسپرم‌‏ها پایین نیست. یعنی افرادی هستند که درنهایت ناچارند برای بارور شدن از این تخمک‌‏ها و اسپرم‌‏ها استفاده کنند و البته تعدادشان هم کم نیست. اما مسئله این است که دلال ـ واسطه‌‏ها بازار غیرعادی‌‏ای ایجاد کرده‌‏اند. این افراد به هر حال فعالند و توسط خود بیماران به این مراکز می‌‏آیند. همین دلال‌‏ها اهداکننده را پیدا می‌‏کنند، به متقاضیان معرفی می‌‏کنند و بعداً بین خودشان پولی ردوبدل می‌‏شود. 🔹آنها هرچقدر تیغ‏شان ببرد از خانواده متقاضیان پول می‌‏گیرند، درحالی‏که وقتی خود فرد برای اهدای تخمک به‌‏طور مستقیم به مرکزی مانند رویان مراجعه می‌‏کنند برای هر بار اهدا، 16 میلیون تومان پول می‌‏گیرد. با او قراردادی امضاء می‌‏شود و براساس قرارداد مبلغ به او داده می‌‏شود. 🔹متصدی بخش اهدای تخمک یکی از مراکز خصوصی شناخته شده درمان ناباروری: اینها واسطه‌‏اند اما اول باید با ما هماهنگ شوید، پولی به آنها ندهید و به حساب‏شان چیزی واریز نکنید.کسانی که می‌‏خواهند اهدا کنند، باید اول ویزیت شوند، بعد همراه با همسر، پیش وکیل بروند و آنجا کارهای حقوقی را انجام دهند. برای اهدای تخمک، 23 میلیون تومان است 🔹یک متخصص زنان: برای اقدامی مانند خرید تخمک و رحم اجاره‌‏ای واسطه حدود 120 میلیون تومان سود می‌‏کند. یکی از مراجعه‌‏کنندگانش برای تخمک اهدایی و رحم اجاره‌‏ای، نزدیک 600 میلیون تومان هزینه کرده است. 🔹محمد ابراهیم پارسانژاد، فوق‌‏تخصص نازایی و رئیس انجمن باروری و ناباروری ایران: بارها درباره این موضوع با مقامات رده بالای وزارت بهداشت صحبت کرده، اما اقدامات انجام‌‏شده تاثیری در روند اعمال غیرقانونی نداشته است. به گفته او، در سال‌‏های اخیر فعالیت این افراد در قالب شبکه، گسترده‌‏تر شده است. 🔹ما حتی الگوریتمی به وزارت بهداشت ارائه دادیم که به سادگی می‌‏توان ماجرای اهدای تخمک، اسپرم و... را مدیریت کرد. الگوریتمی که به‌‏راحتی می‌‏تواند از طریق ورود کدملی افراد، تشخیص دهد که فرد اهداکننده چه زمانی و در چه محلی اهدا انجام داده است. با این روش به‌‏راحتی می‌‏توان این جریان را کنترل کرد و درنهایت نقش دلال فقط به معرفی اهداکننده و گیرنده اهدا، محدود می‌‏شود. 🔹اعظم موسوی، رئیس انجمن متخصصان زنان و مامایی کشور:  ممکن است مراکز از فعالیت این افراد بی‌‏خبر باشند یا حتی با آنها همکاری کنند و از کارمندان خودشان باشند. این مسئله بسیار خطرناک است، چراکه مشخص نیست این تخمک‌‏ها برای چند نفر استفاده می‌‏شوند، یا حتی ممکن است به خارج از کشور فرستاده شوند. باید این شبکه‌‏های پولسازی شناسایی شوند. 🔹علی زنگنه، وکیل دادگستری: در قوانین ایران، هیچ قانونی در مورد اهدای تخمک و اسپرم وجود ندارد. تنها در ارتباط با اهدای جنین، قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب ۱۳۸۲ مجلس و آیین نامه اجرایی آن وجود دارد. خریدوفروش تخمک و اسپرم قانونی نیست، اما هیچ جرم مشخصی در قانون برای این کار تعریف نشده است. ✍زهرا جعفرزاده | خبرنگار گروه جامعه ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین hammihanonline.ir @hooree🌹
پرسش از تعداد کفن میت تا تقدیم کفن به چهره های علمی و فرهنگی! جمهوری اسلامی یا همان حکومت دینی برگزیده، از همان ابتدای حکمرانی بیش از آنکه به حیات مردم بیندیشد و آبادی دنیایشان، به ممات اندیشید و آباد کردن گورستانهایشان! از انتخاب محل سخنرانی آقای خمینی در اولین سخنرانی اش پس از بازگشت به ایران که بهشت زهرا بود و بر سر مزار شهدای انقلاب و گفتن اینکه رژیم قبل گورستانها را آباد کرد (و البته الان معلوم شده چه کسی گورستانها را آباد کرده!) و پس از آن، یکی از سوالات پرتکرار گزینش برای انتخاب کارمند و معلم و ...که تعداد کفن میت و چگونگی غسل و نماز بر او بود، و تا آرزوی مرگ بر نیمی از دنیا و هر ضد ولایت فقیهی، و تاکنون که برای توجیه فقیر کردن مردم مدام دم از آخرت و ناپایداری دنیا و بی ارزشی آن و پاداش مومنان در آن دنیا می زند و فقرا را وعده بهشت عقبی می دهد، و اخیرا نیز با شاهکاری جدید و تقدیم کفن به چهره های فرهنگی و علمی، کاملا همه را قانع کرده که مرگ خوب است اما فقط برای مردم! اما طرف دیگر ماجرای این حکمرانی دینی و پرهیز دادن مردم از حب دنیا و توصیه به اینکه نکند فریب زرق و برق دنیا را بخورید که آخرت را از دست می دهید چیست؟ بهره مندی مسئولان خرد و کلان از مواهب و‌ ثروتهای مملکت و سیستمی شدن آن در میانشان و مراقبت از آن تا خدای ناکرده این زنجیر پاره نشود و تشت رسوایی کسی از بام نیفتد! این بار با این توجیه که دنیا برای استفاده مومنین است و نه فقط کفار و‌ تبلیغ دین با نشان دادن چهره ای زیبا و شکیل باید باشد تا موجب ارعاب دشمنان و کفار شود و  مبلغ دین باید دستش باز باشد و مجهز به ابزارهای مادی برای تبلیغ دین و...فقط نمی دانیم چرا با این همه پول پاشی و بهره مندی از متاع دنیایی برای تبلیغ دین در دنیا، مردم خودمان اینقدر از دین فراری شده اند! خاله ای شوخ و بامزه داشتیم که خدایش بیامرزد. می گفت، در کربلا یکی از همسفران تعداد زیادی کفن خریده بود. از او پرسیدیم این همه کفن برای که خریده ای؟ گفت، هنگام سفر با هر کس خداحافظی می کردم می گفت ما از بی کفنی زنده ایم! حال حکایت صدا و سیمای ماست که به زبان بی زبانی به مخاطبینش می گوید، اگر از بی کفنی زنده اید، تقدیم کنیم! ✍فرشته مزینانی @hooree🌹
خانم دکتر، ما «باشو» هستیم... دکتر ژاله آموزگار خطاب به کسانی که قصد ترک وطن دارند، با لحنی مادرانه می‌گوید: «نرید، ایران تنهاست! اگر می‌روید، ایران را به دست که می‌سپارید؟... ایران را تنها نگذارید. فردوسی نمی‌بخشدتان.» خانم دکتر، شما مادرانه سخن می‌گویید، اما ای کاش همان‌طور که در گذشته مادران دست بچه‌ها را محکم می‌گرفتند و آنها را پشت سر خود می‌کشاندند تا جلوی خانه کسی که فرزندشان را آزرده بود بروند و دادخواهی کنند، شما هم دست ما را می‌گرفتید و جلوی در خانه مسئولان می‌بردید. همان‌جا داد می‌زدید: «چه می‌کنید که این بچه‌ها، ایران را تنها گذاشته‌اند و رفته‌اند؟» می‌دانید، خانم دکتر، ما مثل باشو هستیم؛ پشت کامیون پریده‌ایم و راهی ناکجا شده‌ایم تا به یک زندگی معمولی برسیم. باشو از جنگ فرار کرد و ما از دروغ، ریا و نفرت‌پراکنی. داد را نباید سر کسانی زد که از جنگ فرار می‌کنند؛ فریاد باید بر سر کسانی باشد که باعث جنگ شده‌اند. خیلی از ما مهاجرها تنها و تنها برای رسیدن به یک زندگی عادی، بار سفر بسته‌ایم. شما خانم دکتر، شاید در زمانی زندگی عادی را تجربه کرده باشید، اما ما، از همان لحظه‌ای که چشم باز کردیم، زندگی‌مان در شرایط حساس کنونی گذشت. فکر می‌کنید آسان است که خانواده، دوستان و وطن را رها کنی و راهی غربت شوی؟ نه، ما وقتی ساعت ۲ شب از فرودگاه امام راهی دیار دیگر می‌شویم، حال‌مان درست شبیه کسانی است که شب اول قبر را تجربه می‌کنند؛ ناگهان همه می‌روند و تنهایی را با تمام وجود حس می‌کنی. به‌ویژه وقتی کارمندان خطوط هوایی از نکیر و منکر هم سخت‌گیرتر باشند. ما تصمیم بزرگی گرفته‌ایم تا ۳۰ سال بعد حسرت امروز را نخوریم. تصور کنید سال‌ها درس بخوانید تا آینده‌ای بسازید و بعد ببینید به‌جای تخصص، وفاداری تعیین‌کننده است. خانم دکتر، ما یک زندگی معمولی می‌خواهیم. شما در سخنرانی‌تان به مریم میرزاخانی اشاره کردید. حالا اگر او زنده بود و در ایران زندگی می‌کرد، چه سرنوشتی داشت؟ ما از گزینش‌هایی فرار کردیم که به خاطر لایک کردن صفحات اینستاگرامی یا خواندن یک کتاب فلسفی، شما را رد صلاحیت می‌کنند. ما از همین‌ها فرار کردیم، نه از ایران. ما گناهکار نیستیم، خانم دکتر. درست مثل دختری که در خانه‌ای تحت ظلم پدر و برادرانش است و برای رهایی، تن به ازدواج با اولین خواستگار می‌دهد. مهاجرت برای ما شیرین نیست، اما تصمیمی است که گرفته‌ایم. امیدوارم به این تصمیم احترام بگذارید، همان‌طور که ما به ماندن شما احترام می‌گذاریم. ✍مصطفی داننده @hooree🌹
♻️کسانی که مهارت خواندن ندارند، مهارت اندیشیدن هم ندارند. کاتبی را تصور کنید که بعد از اختراع ماشین چاپ، مشغول نوشتن متنی بود که تا به حال بارها و بارها آن را نوشته بود. چه احساسی داشت؟ احتمالاً با خودش فکر می‌کرد"مشغول چه کار بیهوده‌ای هستم!" امروزه خیلی از آدم‌ها وقتی مجبور می‌شوند متنی بنویسند که طولانی‌تر از سی کلمه است، همچین حسی پیدا می‌کنند. به خودشان می‌گویند: چه کسی متنی چنین طولانی را خواهد خواند؟ نکتۀ تلخ ماجرا این است که چندان اشتباه فکر نمی‌کنند. انسان‌ها در خواندن متن‌های طولانی به مشکل خورده‌اند. مجموعه‌ای از ناشران، محققان، کتابداران و نویسندگان سراسر جهان، ماه پیش، با انتشار "مانیفست خواندنِ لیوبلیانا" (Ljubljana Reading Manifesto) اعلام کردند: خواندنِ دیجیتال در حال تخریب عادتِ "خواندن عمیق" در میان ماست. دستگاه‌های دیجیتال باعث شده‌اند انسان‌های امروزی، "بیشتر" از هر دورۀ دیگری در تاریخ بشریت بخوانند. اما آن‌ها دیگر مثل قبل نمی‌خوانند. خواندنِ دیجیتال، به شکلی روزافزون، به تجربه‌ای تکه‌تکه، کوتاه‌مدت، سطحی و گذرا تبدیل شده است. بنابراین شاید تعداد کلمات خیلی زیادی در روز بخوانیم، ولی همۀ آن‌ها در قالب متن‌های چند کلمه‌ای یا نهایتاً چند خطی است. حال اگر بخواهیم همان تعداد کلمه را در قالبِ یک متن واحد بخوانیم، با دشواری بسیاری مواجه می‌شویم. زیرا درک متنی طولانی نیازمند مهارت‌های "خواندن عمیق" است. خواندن عمیق نقشی حیاتی در تمدن بشری داشته است. استیون پینگر، روان‌شناس و نویسندۀ آمریکایی، با رواج خواندنِ متن‌های طولانی در بین عموم مردم از اواخر قرن هفدهم، توانایی "همدردی" کردن با دیگران در میان انسان‌ها افزایش یافت. مردم با خواندنِ متن‌های مفصل دربارۀ زندگیِ دیگر انسان‌ها، توانستند دنیا را از چشم آن‌ها ببینند و این توانایی تأثیر بسیار مهمی در نگرش آن‌ها دربارۀ موضوعاتی مثل برده‌داری، شکنجه، ساحره‌سوزی، استبداد و دیگر چیزها گذاشت. از نظر استیون پینکر، خواندنِ عمیق باعث انقلاب نوع‌دوستانه‌ای شد که بعدتر به رویدادهای دوران‌سازی مثل انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه منتهی گردید. آنچه خواندنِ متن‌های تکه‌پاره و کوتاه دیجیتال ما را از آن محروم می‌کند، دقیقاً همین توانایی دیدن دنیا از چشم دیگران است. ماریان وولف، محقق آمریکایی، می‌نویسد: ما در دنیای آنلاین دائماً در حال اسکرول‌کردن، نصفه‌نیمه خواندن یا ذخیره‌کردن متن‌هاییم تا در آینده‌ای نامعلوم آن‌ها را بخوانیم، چون این رسانه برای خواندنِ عمیق طراحی نشده است. خواندن دیجیتال از دلایل مهم رواج "ساده‌گرایی" در دنیای امروز است. ساده‌گرایی یعنی تمایل به ساده‌کردن هر چیز پیچیده‌. اظهار‌نظرها و موضع‌گیری‌های یک‌خطی، شفاف و سرراست و فرارکردن از درک عمیق و چندوجهی مسائل. سایمون کوپر می‌گوید: استادِ ساده‌گراهای جهان، دونالد ترامپ است؛ کسی که هیچکس حتی توقع "همدلی" کردن را از او ندارد. اما ظهور این نوع سیاست‌مداران زنگ خطری برای جهان است. پینکر می‌گوید: "هر وقت سیاستمداران شروع می‌کنند به ساده حرف زدن، منتظر جنگ باشید". آنچه خواندید مروری است بر یادداشت اخیر سایمون کوپر در فایننشال تایمز با عنوان "نگاه انداختن، اسکن کردن، اسکرول کردن: دوران خواندن عمیق به پایان رسیده است" Skimming, scanning, scrolling - the age of deep reading is over این مطلب در تاریخ ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳ منتشر شده است. 📚کتاب را فراموش نکنیم . https://t.me/darvishane49 @hooree🌹
❤️ زنانه‌شدن سالمندی در کنار زنانه‌شدن فقر زنانه‌شدن سالمندی، جامعه‌ی جهانی را با چالش‌هایی کلان مواجه ساخته؛ مشکلاتی که جامعه‌ی ایران نیز از آن مستثنی نیست. اگرچه در سایر کشورهای جهان برای مقابله با زنانه‌شدن سالمندی و مدیریت این بحران، استراتژی‌ها و سیاست‌های کارآمد در نظر گرفته شده، اما در ایران، این بحران چهره‌ی تکان‌دهنده‌ی خود را در فزونی روز افزون سالمندان «رها شده» در پارک‌ها و خیابان‌ها و مراکز معتادین نشان می‌دهد. دو سال پیش، داریوش ابوحمزه،‌ معاون وقت رفاه اجتماعی وزارت کار، عنوان کرد که متوسط دریافتی صندوق‌های بازنشستگی برای هر بازنشسته، ۸ میلیون و۵۰۰ هزار تومان است که این میزان تنها پاسخگوی ۲۵ تا ۳۳ درصد سبد معیشتی یک سالمند است. علت این موضوع نیز افزایش ندادن حقوق بازنشستگی، متناسب با نرخ تورم است. این موضوع، روایت فقر سالمندانی است که از حقوق بازنشستگی برخوردارند. برای اکثر این سالمندان، به‌ویژه زنان سالمند تنها و فقیر، هستی آن‌هاست که در این چرخه‌ی شوم‌ در‌هم‌ می‌شکند. از آن‌جایی که زنان، به‌طور متوسط ۵ سال بیش‌تر از مردان عمر می‌کنند، طبیعتاً سهم بیش‌تری از جمعیت مسن را تشکیل می‌دهند. زنان هم‌چنین، بیش‌تر از مردان عمر خود را در شرایط بیماری یا معلولیت می‌گذرانند (این‌نرخ برای زنان و مردان بالای ۵۰ سال، می‌تواند به ترتیب به ۴۰.۱ درصد برای زنان و ۲۳.۸ درصد برای مردان برسد). این امر سبب حضور بیش از حد زنان مسن در میان افرادی است که نیاز به مراقبت و حمایت دارند. به‌عنوان مثال، در میان جمعیت افراد بالای ۶۵ سال در اتحادیه‌ی اروپا، ۳۳ درصد از زنان در مقایسه با ۱۹ درصد از مردان، به مراقبت نیاز دارند. 🌸در سطح جهان، زنان مسن به‌طور متوسط ۳ تا ۴ ساعت در روز را به مراقبت‌های بدون مزد و کارهای خانگی اختصاص می‌دهند. داده‌های نظرسنجی در ۴۷ کشور تایید می‌کند که زنان مسن‌ بالای ۶۵ سال، به‌طور میانگین، تقریباً دو برابر مردان زمان بیش‌تری را صرف انجام چنین کارهایی می‌کنند. به‌عنوان مثال، در کشورهایی مانند بلژیک، یونان، ایتالیا، لوکزامبورگ، پرتغال و سوئیس، بین ۳۰ تا ۳۷ درصد از مادربزرگ‌ها و ۲۴ تا ۳۱ درصد از پدربزرگ‌ها، به‌صورت هفتگی از نوه‌ها مراقبت می‌کنند. این سهم حیاتی، که اغلب نادیده گرفته می‌شود، آن‌ها را به‌عنوان سنگ بنای پنهان و در عین حال ضروری، از ترتیبات ملی مراقبت از کودکان تثبیت می‌کند. زنان به‌دلیل یک‌عمر تجربه‌ی تبعیضات اقتصادی، جنسی، جنسیتی و ‌مشارکت نابرابر در بازار کار رسمی، پس‌انداز و دارایی‌های کم‌تری دارند و این امر حفظ استاندارد مناسب زندگی در دوران پیری را به چالش می‌کشد. در سطح جهان، زنان تنها در ۵۶ کشور از ۱۱۶ کشور، با داده‌های موجود، از دسترسی همگانی به حقوق بازنشستگی برخوردار هستند. حتی در جایی‌که زنان از حمایت‌های اجتماعی برخوردار هستند، مزایا اغلب کم و محدود و برای پوشش هزینه‌های زندگی ناکافی است؛ چه رسد به هزینه‌های مراقبت و حمایت از زنان سالمند. این واقعیت به‌ویژه  زمانی حادتر می‌شود که فشار اقتصادی تورم در بسیاری از کشورهای جهان، قدرت خرید را کاهش داده است. ⬅️حتی در این شبکه‌های غیررسمی خانوادگی، زنان مسن‌تر اغلب، زندگی خود را در مضیقه سپری کنند. در بسیاری از کشورهای آسیای غربی، آسیای جنوبی و آفریقای شمالی، زنان مسن که از امکانات مالی محدود رنج می‌برند و یا اصلاً امکانات مالی ندارند، با فرزندان خود زندگی می‌کنند و در برخی از موارد با فشارهای روحی و روانی و حس سرباربودن زندگی را می‌گذرانند. الگوی تنهازیستی در میان زنان سالمند بیش از ۴ برابر مردان سالمند است. شیوع تنهازیستی زنان سالمند در ایران، به یکی از مسایل مهم اجتماعی تبدیل شده است. با افزایش امید به زندگی و تغییرات فرهنگی و اجتماعی، تعداد زنان سالمندی که به تنهایی زندگی می‌کنند، رو به افزایش است و بخش قابل توجهی از سالمندان در ایران، به‌ویژه زنان، در سنین بالا با چالش‌های مربوط به تنهازیستی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی مرتبط با آن مواجه هستند. 🌸هیچ قانون و سیاست کارآمدی برای حمایت از سالمندان وجود ندارد و جامعه‌ی ایران در آستانه‌ی مواجه‌شدن با سونامی زنانه‌شدن فقر و سالمندی روبه‌رو است. @Zane_Ruz_Channel @hooree🌹
◾️افتخار زینب نوه پیامبر بودن یا دختر علی و فاطمه و خواهر حسنین بودن نیست. زینب خود سمبل افتخار بود و ایثار. زینب پیامبر انسانیت بود در زمانه عسرت. زینب افتخار تمام زنان و مردان بود و حجت خدا بر انسان، وقتی به فرشتگانش که بر او اعتراض کردند چرا این موجود خونریز را آفریدی؟ به آنها گفت من چیزی را می دانم که شما نمی دانید! مهم نیست این حجت خدا در کجا آرمیده باشد، شام یا مصر . مهم این است که این انسان در قالب یک زن به تمام مردان آموخت مردانگی و غیرت را در دفاع از آنها که مسئولتشان را به عهده داشت. او که در اوج غم و مصیبت از دست دادن بهترین عزیزانش، تمام آسایش خود را هزینه آرامش اطرافیان غمزده خود کرد، آیا راضی بود به خاطر دفاع از حرمی که شاید در دمشق باشد یا جای دیگر، جان هزاران انسان فدا شود؟ پاسخ این پرسش حتما در روزی و جایی داده خواهد شد. و در آن روز حساب معلوم خواهد شد پیروان واقعی زینب از مدعیانش! 🖤وفات بانوی صبر و عقلانیت بر یاران همراه حوری تسلیت🖤 @hooree🌹
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در بحبوحه شیوع کرونا در بریتانیا، پس از گذراندن شش ماه مراحل درمان و مبارزه با سرطان به “تش” گفتند که درمان بی‌فایده بوده و روزهای زندگی‌اش به شماره افتاده. دوست‌پسرش که در رویاهایش در انتظار لحظه مناسبی برای خواستگاری بود، به شنیدن این خبر وقت را تلف نکرد و همانجا از او تقاضای ازدواج کرد. روایت تدارک مراسم این ازدواج کوتاه مدت که همیشه در ذهن خانواده “تس” و همسرش خواهد ماند را ببینید. لحظات زیبا و دلنشین حتی در نزدیکی مرگ هم می‌تواند خلق شود اما در برنامه های سیمای ما به دست کسی که دعوت شده کفن و اعلامیه ی مرگ می‌دهند و در  زندگی هم مرگ می آفرینند گویا برای آنها همه چیز به مرگ و پس از مرگ !  خلاصه می‌شود و زندگی بی معنا است !! @hooree🌹
چرا جامعهٔ ایران از اخلاق دور شده است؟ اخلاقی زیستن نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد چرا مشکلات اخلاقی جامعه روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شوند؟ پاسخ این سوال فقط یک عبارت است: «ابهام از آینده و اخلاقی زیستن». در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همكاری یك مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یك مركز شبانه روزی تأسیس كردند. در این مركز، نوجوانان ۱۲تا ۱۹سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌كردند. مدّت یك سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت و آزمایش‌های مختلف كمی و كیفی بر روی آنان انجام گرفت. در طول این یك سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعده‌ها، ۸۰۰گرم غذا می‌خورد. پس از یك سال به تدریج و آگاهانه شایعه كردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانه‌روزی، ممكن است غذا به لحاظ كمی و كیفی جیره‌بندی شود. شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰گرم به ۱۲۰۰گرم افزایش یافت. هنگامی كه عملاً جیره‌بندی را آغاز كردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰گرم به ۱۵۰۰گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند كه در شبانه روز بیش از ۵كیلوگرم غذا می‌خوردند! دلیل افزایش مصرف این بود كه نوجوانان آیندۀ خود را مبهم می‌دیدند. هنگامی كه مركز شبانه‌روزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یكدیگر تعارف می‌كردند و نسبت به یكدیگر رابطه‌ای مبتنی بر نیكوكاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی كه شایعۀ كمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یكدیگر كمتر شد. در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب به مرور زمان كمرنگ گشت. آیندهٔ مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و... آستانۀ اخلاق و تحمل  را در هر جامعه‌ای كاهش می‌دهد. به‌طورمثال، در جامعه‌ای كه همۀ افراد با هر تخصصی می‌توانند شغلی داشته باشند، كارشكنی، حسادت، تهمت، سخن‌چینی، چاپلوسی و... كمتر است. به طور كلی در جامعه‌ای كه نیازهای اساسی انسان‌ها در آن تأمین می‌شود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی می‌كنند. پس اخلاقی زیستن ارتباطی به نصیحت‌های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد. اخلاقی زیستن نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد. به جای صرف هزینه‌های بسیار برای دعاهای مستحب کمیل و ندبه و سخنرانی‌های خسته کننده و مداحی‌های سوزناک و خرج برای برپایی مجالس و همایش‌های بی‌اثر بهتر است این ثروت عمومی را به واجبات مردم مخصوصاً ازدواج و شغل منتقل کنید. جوانی که شغل دارد و ازدواج کرده، با خوش‌بینی به آینده می‌نگرد و همین آرامش به او زندگی اخلاقی بهتری هدیه خواهد داد. پس، لطفاً مستحبات را کم کنید و به واجبات برسید. ✍مصطفی ملکیان @hooree 🌹
حضرت معصومه و مدیران حرمش! رفته بودیم حرم حضرت معصومه. با مامان که برای کمک به راه رفتنش عصا برمی دارد. بعد از تعویض مفصل زانو کلی رویش کار کردیم تا توانستیم چادر از سرش برداریم! برای احتیاط و جلوگیری از خطر زمین خوردن با عصا و چادر. در ورودی حرم خانمی که زائران را بازدید بدنی می کرد، با وجودی که وضعیت مامان را می دید که چطور با عصا و به سختی و آرامی راه می رود گفت، این خانم نمی توانند چادر بگذارند؟ گفتم می بینید که! ما برای حفظ سلامتی به اجبار چادرش را برداشتیم و با وجودی که طبق آیه قرآن بر ایشان حجاب واجب نیست اما مانتوی بلند و روسری قواره ۱۴۰ کمتر از چادر نیست! آخر چه کسی این قانون را گذاشته که هر کسی با هر سنی و ملیتی با پوشش مورد قبولی هم دارد باید چادر بگذارد! گفتند قانون است و لازم الاجرا! گفتیم باشد و باشید با این قوانینتان! و‌ گذشتیم. آقایی با ویلچر آمد برای کمک. با کمال ادب و احترام. از آنها که می توان گفت خالصانه به مردم خدمت می کنند، بدون هیچ اجر و‌ مزدی. مامان را تا شبستان حرم برد و پیاده کرد. رفتیم جا بگیریم برای نماز جماعت. همه صندلیها پر بود. دو تا صندلی خالی در ردیف جلو پیدا کردیم و پیروزمندانه نشستیم به انتظار نماز. در کنارمان دری بود که به صحن کنار شبستان باز می شد. آن را باز کرده بودند تا چند صفی از خانمها که دیرتر می رسند بتوانند نمازشان را به جماعت بخوانند. بدون توجه به اینکه سرمای زمستان، آنها را که داخل شبستان گرم نشسته اند به فغان می آورد. از گوشه و کنار صدا بلند بود که در را ببندید سرد است. اما دریغ از گوشی شنوا! صداها زیاد و زیادتر شد و گوش خادمان مسئولِ در ناشنواتر. به آنها گفتم وقتی این در را باز می گذارید عده ای می نشینند برای نماز. ولی وقتی بسته باشد کسی در این سرما نمی نشیند! با این همه جا که ساخته اند و گسترشی که به حرم داده اند! اما باز هم گوشی نشنید و دربی بسته نشد و ماحصلش شد سرماخوردگی مامان و یحتمل عده دیگری که اکثرا سالمند بودند. و چه شباهتی دیدم بین مدیریت حرم و مدیریت ایران! همان قدر بیخردانه! همان قدر ناشنوای اعتراضات! همان قدر مستبدانه! و همان قدر فراری دهنده! بیچاره حضرت معصومه و این مدیران حرمش! بیچاره ایران! ✍فرشته مزینانی @hooree 🌹
علم الهدی: استقلال مالی زن برای تبدیل آنان به کارگر و باربر است   علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه نمازجمعه این هفته مشهد: 🔹️بعد از جریان مدرنیسم، مسئله‌ای به نام آزادی و استقلال مالی زن در اروپا مطرح شد که معلول شکل‌گیری انقلاب صنعتی بود؛ پس از انقلاب صنعتی، نیروی کارگر مرد برای صنایع خود کم داشتند، این جریان را ایجاد کردند تا زنان را از کانون زندگی به میان کارخانه‌ها بکشند و به‌عنوان کارگر و باربر از آنان بهره بکشند. 👈آقای امام جمعه! بهتر است قبل از خطبه های جمعه و موعظه مردم طبق سفارش خودتان، که هر جمعه در نماز می گویید "اوصیکم و نفسی بتقوی الله" خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می کنم، نگاهی به اطراف و خانواده خودتان بیندازید و سپس مردم را موعظه کنید. طبق گفتار امروزتان، تمام زنان شاغل و مستقل، کارگر و باربرند. ظاهرا دو دختر دارید و هر دو شاغل و استاد دانشگاه، که یکی از آنها به لطف همسر رئیس جمهور شهید بودن! به همراه دخترشان عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگی شهید رئیسی هم هستند. بنیادی با بودجه نامحدود( به اساسنامه بنیاد مراجعه شود) و مسئولیت محدود! @hooree🌹
🔺سازمان بهزیستی: موج سالمندی در ایران از تمام دنیا بالاتر است 🔷رئیس سازمان بهزیستی گفت: جمعیت ایران با شتاب به سوی سالخوردگی در حرکت است، چنان که سرعت موج سالمندی در کشور ما از تمام دنیا بالاتر است. 🔷 سیدجواد حسینی روز پنجشنبه در نشست شورای اداری شهرستان سبزوار افزود: در شرایطی که جامعه با داشتن بیش از ۲۸ درصد جمعیت سالمند، شدیدا سالخورده تلقی می شود، پیش‌بینی می‌شود که رقم سالمندی ایران در سال ۱۴۳۰ از ۳۳ درصد نیز تجاوز کند. 🔷وی با اشاره به شتاب جمعیت ایران به سمت سالمندی، تصریح کرد: پیگیری و رصد سالمندان و نیز راه‌اندازی سامانه جامع سالمندان در دستور کار سازمان بهزیستی قرار دارد./ ایرنا @khabarfouri @hooree🌹