🔺 این سه کله پوک، قاتل بودنِ خانواده پیرفلک را افشا کردند ...
دوباره مثل ماجرای دفعه ی قبلِ ایذه که اول آدم کشی را گردن گرفتن و بعد که فهمیدند کودک کشته اند روایت را عوض کردند، وطن فروش های کودک کش سوتی داده اند...
جماعت کودک کش که دستشان به خون کیان پیرفلک آغشته است در ابتدای جنایت دیروز با خوشحالی اعلام کردند که نیروهای نظامی در این ماجرا کشته شده اند.
بعد که پیامدها را بررسی کردند گفتند: نه، فردی در مراسم تولد بوده، نیروی انتظامی پیاده اش کرده و او را به قتل رسانده ...
این اسکرین ها از اعترافِ وطن فروش های کودک کش البته حذف نشدنی است...
@mrtahlilgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 وضعیت خودروی تروریست ایذه پس از حمله با سرعت بالا و کوبیدن به ماموران پلیس
خودروی قاتل شهید قنبری
پویا مولایی با این خودرو به سروان قنبری که در خیابان ایستاده بود با سرعت بالا حمله میکنه و شهید قنبری در دم به شهادت میرسه، قاتل بعد از سروان قنبری یک سرباز رو زیر میگیره، ماموران هم با تیراندازی اورا متوقف میکنن
منتشر کنید تا جای جلاد و شهید عوض نشه
#
39.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 جنایت خانواده پیرفلک در جشن تولد کیان در قبرستان / 5 کودک یتیم شدند
🎥 در جشن تولدی که مادر کیان پیر فلک به اسم فرزندش در آرامستانی در ایذه میگیرد ، پلیس برای تامین امنیت مراسم حاضر میشود ، در همین حال پسر عموی ماه منیر مولایی مادر کیان پیر فلک که پویا مولایی راد نام داشته ، به یکی از نیروهای مدافع امنیت به نام شهید محمد قنبری حمله کرده و او را به شهادت میرساند. پس از این فاجعه ی هولناک دروغ هایی مطرح شده که مرور خواهیم کرد...
فایل صوتی و کم حجم این کلیپ بالا👆
✅
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
رعایت نکات ذیل جهت حضور در جلسات مادرانه خانم دکتر نیلچی زاده الزامی است:
*حضور به موقع در کلاس
*همراه داشتن دفترچه یادداشت و قلم جهت نت برداری از مباحث
*مرور مباحث جلسات گذشته و آمادگی لازم جهت پاسخگویی به سوالات
*انجام تکلیف جلسه قبل خانم دکتر ( نوشتن تجربیات مطالب ذکر شده در زندگی روزمره و فواید آن)
* آوردن خشک کاله های آماده شده
*ارائه تکالیف به مسئول مربوطه ( خانم نوذری) هنگام ورود به جلسه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#کانال_پاسخگویی_به_سوالات_مذهبی
♨️سندی که روز ۲۳ ذیالقعده را روز زیارتی امام رضا (علیه السلام ) میداند چیست⁉️
🔆 علت نامگذاری روز ۲۳ ذیالقعده به عنوان روز زیارتی ثامنالحجج(ع) :
آنچه به عنوان ایام خاص زیارتی به مناسبت ولادت و شهادت امام رضا(علیه السلام) در ماه ذی القعده و یا ماه رجب و آخر ماه صفر و همچنین به خاطر بیعت با عنوان ولایتعهدی حضرت(علیه السلام) در اول یا ششم ماه مبارک رمضان مطرح میشود، به نحوی ارتباط تاریخی با امام رضا(ع) دارد.
از آنجایی که امام رضا(علیه السلام) در آن زمان غریب بودند، نه مانند حالا که سالانه میلیونها زائر از سراسر جهان برای زیارت ایشان رهسپار مشهد مقدس میشوند،
آن زمان حضرت(ع) هزاران کیلومتر با محل ولادتشان فاصله داشتند و بدون خانواده و فرزندان در ایران زندگی میکردند وحتی بعد از شهادت مانند سایر ائمه(ع) در آن زمان زائری نداشتند.
همچنین برخی جریانهای انحرافی در آن زمان یکی دیگر از عوامل تأکید بر روز زیارتی علی بن موسی الرضا(علیه السلام) در ۲۳ ذیالقعده است
در آن برهه جریان واقفیه که اعتقاد داشتند با شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام) امامت به پایان رسیده است و امام هشتمی در کار نیست، برای نشان دادن جایگاه و مقام امام رضا(ع) در ایام خاص ولادت و شهادت تأکید زیادی به زیارت ایشان شده است.
درباره سند روایی در خصوص روز ۲۳ ذیالقعده به عنوان روز زیارتی امام رضا علیه السلام،
تنها جایی که سندی ارائه میدهد در «اقبال» مرحوم ابن طاووس است که ایشان بدون سند میگوید: من در کتاب پارسها دیدم که یکی از روزهایی که مستحب برای زیارت است، روز ۲۳ ذیالقعده است.
همچنین در بحارالانوار جلد ۲۳ به نقل از برادر علامه حلی معروف به «ابن مطهر حلی» در کتاب «العدد القویه» که ایشان هم بدون سند گفته است که روز شهادت امام رضا(علیه السلام) از نظر این شخص روز ۲۳ ذیالقعده است،
البته قولهای قویتر به عنوان مثال از ارشاد شیخ مفید هم نقل کرده است که روز شهادت آخر ماه صفر است
، بنابراین طبق نقل قولی که روز شهادت امام (علیه السلام) را ۲۳ ذیالقعده میداند،این روز را منتسب به امام رضا(علیه السلام) و روز زیارتی ایشان دانستهاند
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
https://eitaa.com/joinchat/2376925383C6dc63c5264
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#کانال_پاسخگویی_به_سوالات_مذهبی
♨️نحوه شهادت حضرت رضا سلام الله علیه
روايات گوناگونى در باره چگونگى شهادت امام رضا(علیه السلام) در منابع به چشم مى خورد. بخشى از اين گزارش ها ناهمگون است و نمى توان آنها را بايكديگر جمع نمود. در اين نوشتار ، قسمتى از مشهورترين روايت را از نظر مى گذرانيم..
اين روايت را هفت نفر از اساتيد شيخ صدوق براى او نقل كرده اند.
اين هفت نفر ، همگى اين روايت را از استادشان على بن ابراهيم قمى و او از پدرش ابراهيم بن هاشم و ابراهيم ، خود از ابو صلت هروى، يار باوفاى امام هشتم ، گزارش كرده اند .در اين روايت ، آمده است :
امام رضا(علیه السلام) به من فرمود: «اى ابو صلت! فردا من بر اين فاجر ، وارد مى شوم . پس اگر از آن جا سر برهنه خارج شدم ، با من سخن بگو و من پاسخت را خواهم داد؛ ولى اگر در بازگشت، سرم را پوشيده بودم ، با من سخن مگو» .
... چون صبح شد ، لباس خود را بر تن كرد و در محراب عبادتش منتظر نشست .
همين طور انتظار مى كشيد كه ناگهان ، غلام مأمون وارد شد و گفت: امير ، شما را احضار كرده است. امام(ع) كفش خود را پوشيد و رَداى خود را بر دوش افكند، برخاست و حركت كرد . من در پى او مى رفتم تا بر مأمون وارد شد. در پيش روىِ مأمون ، طبقى از انگور و طبق هايى از ميوه جات بود . در دست او خوشه انگورى بود كه مقدارى از آن را خورده بود و مقدارى از آن ، باقى بود . چون چشم او به امام(ع) افتاد ، از جاى برخاست و با او معانقه كرد و پيشانى اش را بوسيد و ايشان را در كنار خود نشانيد و خوشه انگورى را كه در دست داشت ، به ايشان داده و گفت: اى پسر پيامبر خدا! من انگورى از اين بهتر تاكنون نديده ام .
. مأمون گفت: شما از آن تناول كنيد
. امام(ع) فرمود: «مرا از خوردن آن ، معاف بدار» . گفت: بايد تناول كنى. براى چه نمى خورى؟ شايد خيال بدى در باره من كرده اى؟ سپس خوشه انگور را برداشت و چند دانه از آن را خورد و بعد نزد امام آورد .
امام(ع) از او گرفت و سه دانه از آن را به دهان گذارد و خوشه را بر زمين نهاد و برخاست. مأمون پرسيد: به كجا ميروى؟ فرمود: «بدان جا كه تو مرا فرستادى» . آن گاه عبا به سر كشيده ، خارج شد.
ابو صلت گويد: من با ايشان سخنى نگفتم تا داخل خانه شد. سپس فرمود: «درها را ببنديد و كسى را راه ندهيد». درها را بستند و ايشان در بستر خود خوابيد. من اندكى در صحن خانه با حالتى افسرده و اندوهگين ، ايستاده بودم كه در آن حال ، چشمم به جوانى نورس، خوش روى، مجعّدموى و شبيه ترين مردم به امام رضا(علیه السلام) افتاد كه داخل خانه شد. من پيش دويدم و سؤال كردم : قربان! درها كه بسته بود . شما از كجا وارد شدى؟
گفت: «آن كه مرا از مدينه در اين وقت بدين جا آورد ، همو مرا از درِ بسته وارد خانه نمود» . پرسيدم : شما كه هستى؟ گفت: «من حجّت خدا بر تو هستم ، اى ابو صلت. من محمّد بن على هستم» .
سپس به سوى پدرش رفت و وارد اتاق شد و به من فرمود با او داخل شوم. چون ديده پدرش امام رضا(علیه السلام) بر او افتاد ، يك مرتبه از جا جَست و او را در بغل گرفت و دست در گردن او كرد و پيشانى اش را بوسيد و او را با خود به داخل اتاق كشيد . محمّد بن على ، به رو در افتاد و پدر را مى بوسيد و آهسته به او چيزى گفت كه من نفهميدم؛
امّا بر لبان امام رضا(علیه السلام) كفى ديدم كه از برف ، سفيدتر بود ... .
لحظاتى بعد ، امام(علیه السلام) از دنيا رفت.
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۲۴۲ ح ۱.
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
https://eitaa.com/joinchat/2376925383C6dc63c5264
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شهادت امام رضا علیه السلام ( به روایت ۲۳ ذی القعده ) به محضرت حضرت حجه ابن الحسن امام زمان علیه السلام و همه شیعیان ودوستداران ایشان تسلیت باد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴