#اختصاصی
#پاسخ_به_سوال_کاربران
❌ بعضیها #امام_خامنه_ای را با حضرت امام (ره)مقایسه میکنند و به خاطر #برتریهایی که از حضرت امام ذکر میکنند ـ مثلاً میگویند حضرت امام #قاطعیت و #جدیت بیشتری داشتند ـ به نحوی برای خودشان #مجوزی برای #رعایت_نکردن برخی اوامر رهبر معظم انقلاب قائل میشوند، نظر شما در این باره چیست؟
✅ پاسخ در کلام #آیت_الله_حائری_شیرازی 👇
♦️ اول باید بدانیم که #ارزش_امام به این بود که در هر مرحلهای #وجاهت_خود را #فدای_وجاهت_خدا، #وجاهت_اولیا و #وجاهت_اسلام میکرد. امام این نبود که برای اینکه خودش کسب وجهه کند #وجاهت_دین را از بین ببرد.
♦️ #صلح امام حسن (علیه السلام) به همان اندازه مهم است که #جهاد و #قیام_حسینی مهم است.
👈«الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا»..
#اهل_بیت (علیهم السلام) به مردم آموزش دادند که با #ولی_امرشان در #قیام قیام کنند و در #قعود، قعود کنند. در این صورت است که معلوم میشود مردم آماده #پذیرش امامت هستند.
♦️ اگر قبول #قطعنامه واقع نمیشد. یکطرف سکه #اطاعت که اطاعت در قیام است؛ ضربخورده بود، اما یک طرف دیگر او محو بود؛ این سکه در #قبول_قطعنامه کامل شد و مردم در هر دو #امتحان پیروز از آب درآمد و ثابت کردند که #لایق_امام_بهترین هستند.
♦️ بعد از امام، چون در امام ویژگیهای خاص بود، #رهبری آمد که امتحان بشوند مردم که با او چه خواهند کرد. امام درباره ایشان گفته بود #مجتهد_عادلی است. مردم نگفتند که ایشان [حضرت آیتالله خامنهای] #معلومات و #اطلاعات امام را ندارد. مردم دیدند که در این امتحان کسانی که از #رهبر_مسنتر بودند دست او را برای #تبرک میبوسیدند؛ چرا که «ولی امر» ماست.
♦️ همان کاری را که علی بن جعفر با فرزند برادرزاده خود میکرد؛ در #هفتاد_سالگی خودش، دست امام جواد (علیهالسلام) را ـ دست آن آقای نُهساله را ـ میبوسید. این مرحله هم مرحله سوم بود از #امتحانات_مردم.
💬 اکنون نیز همه #خبرگان_رهبری #شهادت میدهند حضرت آیت الله خامنهای #ولایت خویش را از راه #تبعیت_از_خدا و #رسول اکرم(ص) بهدست آورده و در همین مسیر مورد استفاده قرار داده است.
📚 برگرفته از بیانات #آیت_الله_حائری_شیرازی
📌لطفاً جهت کمک به رشد کانال #مطالب_اختصاصی را با #ذکر_منبع منتقل نمایید.
🌺🍃
هدایت شده از محجوبه
#احکام_وارونه
❌بسیاری از مردم وظایف خود را #وارونه انجام می دهند مثلاً آموزش عقاید و احکام دین که بر همه لازم و واجب است، بسیاری از آن سر باز می زنند، اما آموزش #موسیقی که حرام است بسیاری به دنبال آن هستند.
❌ #آرایش برای همسر #لازم است اما انجام نمی دهند، آرایش برای نامحرمان #حرام است اما انجام می دهند.
❌ #اطاعت از پدر و مادر واجب است انجام نمی دهند، اطاعت از دیگران در هوس های شیطانی #حرام است اما انجام می دهند.
📚(مردم و برداشتهای احکام، محمود اکبری،صفحه 18)
•┈┈••✾❀✿💚✿❀✾••┈┈•
🕊مرکز تخصصی احکام بانوان
🕊eitaa.com/ahkame_banovan
❤️🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃❤️
✅داستان عجیب یکی از بچه هایی که برای جشن تکلیف مهمان حضرت آقا بودن
🦋داستان زهرا فرزند شهید مدافع حرم عبد المهدی کاظمی🦋
✍عبد المهدی قبل رفتنش بهم گفت وقتی من شهید شدم اگه رفتی دیدن رهبرم به ایشون بگو عبد المهدی گفت آقا جون یه جان نا قابل بیشتر نداشتم اینم دادم در راه #اطاعت از شما ....
🦋همش تو ذهنم بود و منتظر که کی نوبت ما میشه و مشرف به دیدار اقا میشیم....
چند سال گذشت و خبری نشد،ولی این خواسته عبد المهدی از ذهنم پاک نمیشد ..
یه روز یکی از دوستام زنگ زد گفت عازم حرم اربابم ،عازم نینوا...🕌
دلم پر کشید سمت حرم ،،بغضی گلو گیر داشتم
اشکم جاری بود همونجا گفتم اقا جان خودت کمک کن من بتونم خواسته عبد المهدی رو انجام بدم....
🦋یه نامه نوشتم کتبا از اقا امام حسین ع طلب کمک کردم و لیاقت حضور محضر آقا رو ازشون خواستم تا بگم حرف شهیدمو ...
نامه رو دادم دوستم و گفتم بندازش تو شیش گوشه ی ارباب💔
دوستم رفت و نامه رو انداخت و برگشت
خیلی از اون ماجرا نگذشته بود که باهامون تماس گرفتن و گفتن اماده بشین برای دیدار با رهبر انقلاب👌
شوکه شده بودم،،خوشحال ،،متعجب ،،راضی
ولی استرس داشتم ،، ذوق داشتم
لحظه شماری میکردم واسه اونروز...
به بچه هام گفتم و اماده شده بودیم واسه رفتن دل تو دل هیچ کدوممون نبود ،،اخه بچه ها همیشه حسرت این #دیدار رو داشتن ...
آرزوشون بود و الان اون ارزو براورده شده بود
حس غریبی بود
سر از پا نمیشناختیم مخصوصا #زهرا
ولی شب رفتنمون به دیدار ...
🦋 #زهرا دختر کوچیکه چشمش مشکل پیدا کرد
قرمز شد ،،چرک کرد،،آب و چرک شدید از چشمش سرازیر بود ...
همونجا تو مسیر بردمنون بیمارستان پانسمان و دارو ..
ولی افاقه نکرد ،،هیچ دارویی اثر نداشت
چشمش بد تر و بد تر شد و به شدت باد کرده بود
حتی دل نگاه کردن به چشمشم نداشتم
مونده بودم چرا...چرا امشب...چرا اینجا..چرا اینجوری شد....
🦋خلاصه با همین چشم مجروح حاضر شدیم تو اتاق مخصوص دیدار با #رهبر
نشستیم #آقا تشریف اوردن نشستن
بچه ها همشون رفتن نزدیک با اقا حرف زدن ایشون بغلشون کرد...
همه رفتن جز #زهرا😓
هر چقدر بهش اصرار کردم که پاشو برو جلو
نرفت...
گفت روم نمیشه با این صورت برم جلو #آقا
جلو بقیه😭❤️
نرفت تا اینکه .....
✅ادامه دارد.....