eitaa logo
مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
10.8هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
20.4هزار ویدیو
391 فایل
وارث عاشورا
مشاهده در ایتا
دانلود
دست بسته به شهر آوردند صد و هفتاد و پنج ماهی را ماهی و دست بسته زیر خاک! من نمی‌فهمم این سیاهی را ... ۲۶ خرداد ماه ۱۳۹۴ روزی که مردم از قافله شهدا جانماندند سالروز تشییع باشکوه و به یادماندنی ۱۷۵ شهید غواص دست بسته‌ عملیات کربلای۴ در تهران
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 لحظات اولیه رونمایی سردار باقرزاده از پیکر یکی از غواصان دست بسته گردان یاسین در عملیات کربلای چهار ♦️شهید آوینی: «پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.» 👇 @ravayatefathavini
🔷 ۲۶ خرداد سالروز تشییع تاریخی ۱۷۵ تن از شهدای غواص دست بسته اسلام گرامی باد. ✍ «علی جهانبخش، قاضی دادگستری» ♦️خیلی ها اصلا به جبهه نیامدند! بعضی‌ ها هم آمدند اما به گردان های رزمی نرفتند. عده ای به گردان های رزمی آمدند اما تیربارچی نمی شدند، تیربارچی می شدند اما آرپیچی زن نمی شدند، آرپی جی زن هم که می‌شدند حتی با اجبار هم که بود تخریب چی نمی شدند! 🔸شجاع ها تخریب چی می‌شدند اما نیروی اطلاعات و عملیات و تک و تنها و در شب به دل دشمن زدن کار هر کسی نبود! جالب تر اینکه همان هایی که به اطلاعات عملیات می‌آمدند غواص نمی شدند چون باید از انسان به ماهی تبدیل می شدند، در زمستان با آب سردی که فک را قفل می کرد دست و پنجه نرم می کردند، با صلوات از کنار کوسه های درنده اروند وحشی عبور می کردند و با با رسیدن به تله های انفجاری و سیم های خاردار درون آب سلام به ارباب می گفتند و به کاروان عاشورا می پیوستند و سنگ قبرشان هم تا همیشه سطح رودخانه باشد. 🔸این تازه اول ماجرا بود، خیلی از کسانی هم که داوطلب غواصی می شدند نهایتا نمی توانستند غواص باشند. از هر هزار داوطلب که می آمد، بعضی ها جسمشان همراهی نمی کرد، بعضی ها در شنا کردن استعدادی نداشتند، بعضی ها سخت مریض می‌شدند و ماه ها در بیمارستان بستری بودند، بعضی ها کلیه های خود را از دست می‌دادند و بعضی ها ناامید می شدند و بر می گشتند و نهایتا از آنها در حدود ۳۰ غواص ساخته می شد (یکی مرد جنگی به از صد هزار). 🔸نهایتا سربازان اسلام در ساعت ۲۱ شبِ سوم دی ماه ۱۳۶۵ به دل اروند زدند و با سختی غیر قابل توصیف خود را به جزایر ابولخصیب، ام البابی، ام الرصاص و بلجانبه عراق رساندند اما در ساعت ۱ بامداد روز چهارم دی ماه به دلیل آتش سنگین دشمن دستور عقب نشینی صادر شد. 🔸همان غواص هایی که به سختی خود را به جزایر عراق رسانده بودند غالباً زخمی شده و یا مهمات تمام کرده بودند. آنها همچون ماهی هایی که بیرون از آب در حال جان دادن باشند، با بدنی زخمی و در حالی که از آب سرد بیرون آمده و بدنشان فلج و بی جان بود در حاشیه جزایر افتاده بودند و بعثی ها غالب آنها به گمان اینکه آنان مجوس (آتش پرست) هستند تیر خلاص می زدند. 🔸سالم ها و کسانی که دست و پای آنها شکسته بود و اندکی بیشتر رمق داشتند را به اسارت بردند. دست زخمی ها را از جلو و دست سالم ها را از پشت بستنند، سوار بر کامیون کردند به محلی دیگر بردند و از بالای کامیون و در حالی که دست و پای آنها شکسته بود بر زمین پرتشان کردند و شادمانی و هلهله کردند. 🔸بدون آب و غذا آنها را رها کردند و هر کس که از خستگی، بی خوابی، درد زخم ها و شکستگی ها و کم خونی حتی برای چند لحظه هم به خواب می رفت یا بی هوش می شد را مرده محسوب و به پشت یک کامیون بزرگ می انداختند. بچه های مشهد و اصفهان تعریف می کنند که در این سه روز خیلی ها نتوانستند جلوی خواب و بی هوشی خود را بگیرند و فوراً به پشت کامیون انداخته شدند و ما نزدیک ۳ روز بود که به هر سختی که می توانستیم جلو خواب خود را گرفتیم تا ما را از پشت کامیون نیندازند (ادامه مطلب در دو پاراگراف بعد). 🔸شهید محمد رضایی از نیروهای اطلاعات عملیات مشهد بود که هویت او در همان روزهای اول اسارت توسط یک اسیر قدیم و خودفروخته دیگر به نام «م.ر» و به وعده تعلقِ غذای بیشتر به او لو رفت. او را به قلاب پنکه سقفی آویزان کردند، مدتی بعد در آب جوش انداختند، با یک کابل فشار قوی بالای ۵۰۰ ضربه بر کمر ایشان زدند، بدن نیمه جان و لخت شده این سرباز جبهه حق را بر روی شیشه خرد شده انداختند و سپس بر زخم هایش نمک ریختند و یک بعثی شمر صفت به اسم عدنان یک صابون را به دهن او گذاشت و با پوتین محکم بر روی او کوبید و صابون در گلوی مبارکش گیر کرد و شهید شد. دست و پای خیلی از زخمی ها را با اره بریدند، با فندک رگ های آن را سوزاندند و... 🔸به عقب برگردیم. آن زخمی ها و رزمنده های سالم به خواب رفته ای که پشت کامیون قرار داده بودند را در مکانی آن طرف تر و در منطقه ابوفلوس جزیره ابوالخصیب برده و درحالی یا حسین و یا زهرا می گفتند زنده به گور کردند. لبیک یا زینب 🔸سرانجام ۲۹ سال بعد ۱۷۵ تن از غواص های عزیز عملیات کربلای ۴ با هم تصمیم گرفتند که در سال ۱۳۹۴ با دستان بسته بیایند تا دستِ مسئولان ما برای خدمت به مردم آن هم نه زیر شکنجه بعثی‌ها و حالتی که بخواهند بر روی شیشه غلط بزنند، بلکه زیر کولرهای گازی و صندلی های گرم و نرم و با حقوق های خوب و مکفی باز باشد. 🔸به یُمنِ ذکر «یازهرا»یِشان شد باز مَعبرها، که سالک بی‎خبر نَبوَد زِ راه و رسم منزل‎ها 🔸به گوش موج‎ها خواندند غواصان شبِ حمله، کجا دانند حالِ ما سبک‎باران ساحل‎ها! 🔸شب حمله گذشت و بعد بیست و نه سال امروز، چنین با دستِ بسته، سر برآوردند از گِل‎ها (خانم بشرا صاحبی) 👇 @ravayatefathavini
🔴‌ در دورترین نقاط جهان دلهای بسیاری مشتاق راه و مکتب توست! 🔹‌ شیفتگان سردار سلیمانی این بار در آمریکای لاتین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره دکتر قدیری ابیانه از توصیه شهید ادواردو آنیلی در مورد شهر مشهد
بارش تگرگ‌‌ به اندازه تخم‌مرغ در کلیبر و خسارت به خودروها و مزارع 🔹بارش شدید باران و تگرگ‌هایی به اندازه تخم‌مرغ عصر روز ۲۵خرداد، در برخی نقاط منطقه ارسباران به ویژه شهرستان کلیبر سبب ایجاد خسارت به مزارع، باغات و بسیاری از اموال مردم به ویژه شیشه خودروها شد. پ.ن: امسال برای دومین‌بار، آنهم در یکماه!!!! تگرگ‌هایی به اندازه تخم‌مرغ نازل شده!🤦‍♂ مطلب قبلی اینجا ➕تفاوت بلا و عبادت در رشد انسان! ‌🔸 استاد عالی 🌍 @khoshkalee