📚 #بخوانید | سرت را به خدا بسپار
💥مثل قرقی
🔸دی 57 بچه ها را جمع می کرد و تظاهرات راه می انداخت.رئیس پاسگاه افتاد دنبال محمدرضا،محمدرضا مثل قرقی از دستش در رفت.از پاسگاه،پدرش را خواستند که جلوی بچه هایت را بگیر تا کار دستت ندهند.خبر نداشتند پارچه های تظاهرات بچه ها را پدر تهیه میکند و مادر برش میزند.
✅ جهت تهیه کتاب «سرت را به خدا بسپار» با شماره ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 #بخوانید | مادران میدان جمهوری
💥اگه یه آدم خوب رو انتخاب کنیم چی؟
🔸دستم را گذاشتم روی دستش و گفتم:« اگه یه آدم خوب انتخاب کنیم چی؟»
صورتش را برگرداند و گفت:« من که دیگه اعتمادی به هیچ کس ندارم.»
پرسیدم:« حاج خانم اگر دخترتون یه ازدواج ناموفق داشته باشه دیگه نمیذارین ازدواج کنه؟»
چادرش را انداخت روی پایش و گفت:« اتفاقا دخترم جدا شده و دوباره ازدواج کرده.»
گفتم:« با این که ازدواج اولش ناموفق بود، ولی گذاشتین دوباره ازدواج کنه.»
گفت:« خب این دفعه بیش تر تحقیق کردیم و خوب دراومد از کار»
فوری گفتم:« نمیشه این دفعه هم خوب تحقیق کنیم و یه آدم خوب بیاریم سرکار؟ حیف نیست این انقلاب بیفته دست دشمنا؟»
✅ جهت تهیه کتاب «مادران میدان جمهوری» با شماره ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 #بخوانید | مقام محمود
🔸عجیب اعتقاد داشت به جهاد سازندگی و فلسفهی به وجود آمدن آن. اگر جنگ نمیشد و جبهه نمیطلبیدش ، جهاد سازندگی برای محمود عشق اول و آخر بود. او، همکارانش در جهاد سازندگی را پیامبر میدانست. در وصیت نامهاش خطاب به آنها نوشته است : «شما پیامبران انقلاب در روستاها هستید. شما پیغمبران محبت حضرت امام و ابراز احساسات ایشان و سایر مسئولان نسبت به تودههای مستضعف در روستاها هستید.» ✅ جهت تهیه کتاب «مقام محمود» با شمارهی ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 #بخوانید | مادران میدان جمهوری
💥تواصی ترش و شیرین
🔸با ناراحتی گفت:« از تو بعیده. می دونی با این کارت به بدنت ضرر می زنی و مریض میشی چند تا آدم رو نگران و معطل خودت می کنی؟ می دونی چه قدر خرج رو دست نظام سلامت کشور میذاری خانم روشنفکر؟»
گفتم:«خب بشه. به من چه، رفتارام به خودم مربوطه. مگه نیست؟»
قاشقش را انداخت روی سفره و گفت:« معلومه که نیست. تو که تنهایی و دور از آدم ها زندگی نمی کنی که فقط به فکر خودتی!»
کاسه را گذاشتم زمین و گفتم:« آفرین چه قدر درست گفتی. مگه تو تنهایی و دور از آدم ها زندگی می کنی که میخوای رای ندی؟ مگه رای ندادن تو فقط اثرش روی خودته؟...»
✅ جهت تهیه کتاب «مادران میدان جمهوری» با شماره ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 #بخوانید | سردار سربدارها
🏴 مثل صاحب عزا
🔸توی روستای پر جمعیت سبزوار, اهالی حدود دو هفته مراسم گرفتند برای حاج قاسم.پول میگذاشتند رو هم، سخنران و مداح هم دعوت میکردند و بعد هم شام هم میدادند.اصلا نگاهشان بودجههای دولتی یا سپاه نبود.صفر تا صدش با خودشان بود. لباس سبز سپاهیم را میپوشیدم و مثل صاحب عزاها جلوی در مساجد آن روستاها میایستادم، مردم گروه گروه میآمدند و من را بغل میکردند و میبوسیدند و تسلیت میگفتند. هربار شرمنده میشدم، صاحب عزای واقعی خود مردم بودند. بارها میگفتند: «بیچاره شدیم،بعد سردار چه کنیم؟»
راست میگفتند. مگر چند نفر مثل حاج قاسم داریم؟
✅ جهت تهیه کتاب «سردار سربدارها» با شماره ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 #بخوانید | رمز موفقیت
🏷کتاب «در آغوش هور»، خاطرات سردار شهید غلامرضا پروانه به روایت خانواده و دوستانش
🔸میدیدم هیچ چیز به اندازه نماز در وقت فضیلتش، آن هم به جماعت برایت جذابیت ندارد. اعتقاد خیلی قشنگی داشتی. هر وقت صدای موذن بلند میشد، هر جا که بودی، دست از کار میشستی تا دست برای عبادت بشویی. شیرینی نماز اول وقت را چشیده بودی. دوست داشتی همرزمانت هم کامِ جانشان با این حلاوت، شیرین شود. ملبس نبودم؛ ولی کار روحانی گردان را به من سپرده بودی. هروقت با هم صحبت میکردیم، یکی از سفارشاتت این بود که از تاکید به نماز اول وقت برای نیروها غفلت نکنم. خودت هم بیکار نمینشستی. گاهی که فرصتی دست میداد تا بارزمندهها صحبت کنی، اولین چیزی که میگفتی این بود: «رمز موفقیت ما نماز است؛خصوصا که به جماعت باشد و اول وقت.»
✅ جهت تهیه کتاب «در آغوش هور» با شماره ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 #بخوانید | طراح، تهیهکننده، کارگردان!
💥کتاب «مقام محمود»، گزیده خاطرات شهیدمحمودبیاری
🔸طرحش از محمود بود، طرح برگزاری زیارت عاشورای هفتگی، مجالسی هفتگی با حضور خانوادهی شهدا. هزینهی اجرای طرحش را هم خودش داد. پانصدتومان پول داشت که خمسش را داد و با چهارصدتومانِ مانده، وسایل صوتی و غیرصوتیِ لازم را گرفت. اجرای طرحش هم با خودش بود، از مرتب کردن مکان برگزاری دعا بگیر تا روشن کردن سماور و مداحی.
طراح و تهیه کننده و کارگردان بود.
✅ جهت تهیه کتاب «مقام محمود» با شماره ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 #بخوانید | تفریحی به نام کار
🏷کتاب «در آغوش هور»، خاطرات سردار شهید غلامرضا پروانه به روایت خانواده و دوستانش
🔸 هیچ وقت بیکار ندیدمت. آن روزها کار برای انقلاب، وقت و بیوقت و ساعت معین اداری نداشت. جنگ هم شده بود. توی جبهه هم اگر آموزش و مانور نبود یا کتاب میخواندی یا قرآن. بعضی وقتها هم ما را جمع میکردی، میایستادیم به نماز قضا خواندن دسته جمعی. از کمترین فرصتها استفاده میکردی. میدیدم ده دقیقه مانده به نماز داری یک مساله تاکتیکی را برای رزمندهای توضیح میدهی. آن قدر خوش صحبت بودی که تازه بعداز نماز دورهات میکردیم و میگفتیم : «برادر رضا بیا برای ما احکام بگو.» حتی در همان مرخصیهای دیر به دیر هم که به سبزوار میرفتی، فراغت نداشتی...
✅ جهت تهیه کتاب «در آغوش هور» با شماره ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید
🚩 به کانال #حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 #بخوانید | فقط برای خدا
برشی از کتاب «در آغوش هور»؛ خاطرات زندگی شهید غلامرضا پروانه
🔸 وقتی توی جبهه برای رفتن به مکه یا دیدار امام سهمیه اعلام می کردند، همهمه می شد. همه دوست داشتند اسم خودشان در بیاید ولی تو آرام بودی. نه این که شوق رفتن را نداشته باشی ،نه. دلیلش چیز دیگری بود. یک بار نتوانستم جلو کنجکاوی ام را بگیرم و پرسیدم: «تو مگر دوست نداری اسمت در بیاید؟» گفتی: «معلوم است که دوست دارم ولی به جای دعوا سررفتن به دیدار امام یا مکه، به دستور خدا و امام عمل کنیم بهتر است.»
✅ جهت تهیه کتاب «در آغوش هور» با شماره ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید.
🚩 همراه حسینیه هنر سبزوار باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar