حسینیه هنر سبزوار
🌸 زندگی در وقت اضافه
✍️ مهناز کوشکی
مدام از خودمان میپرسیم: «کدام کار اولویت دارد؟» باری از دوش کشور برداریم یا به بچه و زندگیمان برسیم. مطمئنا در این کلنجار رفتنها، تربیت بچه و زندگی پیروز خواهد شد. با خودمان زمزمه میکنیم: «تربیت بچهام از همه چیز واجبتر است. اگر بچهام را درست تربیت کنم، فردا روز میتواند به درد مملکتش بخورد. باید به زندگیام برسم، خانهام به آرامش احتیاج دارد. قرمهسبزی را بار بگذارم و منتظر همسرم باشم. کارهای دیگر را میشود بعداً هم انجام داد. بعداً هم میتوانم برای اصلاح جامعهام، قدمها بردارم.» اما غافل از اینکه، این بعداًها هم مثل شنبهها میآیند و میروند و ما هیچ کاری را شروع نمیکنیم.
اما وقتی نگاه به زندگی صدیقه کردم، فهمیدم جنس زندگیاش با ما فرق میکند. زندگیاش را طور دیگری میگذراند. هیچوقت نمیگوید: «الان زندگیام واجبتر است. الان گندم درو دارم. الان بچهام کوچک است و نمیتوانم. الان چیدن انارهای روی درخت، واجبتر است. الان شیر را ماست کردن و ماست را کره کردن واجبتر است.» همه کارها را در زمان خودش انجام میدهد
و به محض اینکه با خبر میشود کشور به کمک او نیاز دارد، در میان این همه کار، وقت خالی میکند. همین که احساس میکند کاری روی زمین هست و تنور خانهاش میتواند به غیر از سیر کردن شکم ده نفر، آدمهای بیشتری را سیر کند، دست به زانو میگیرد و حرکت میکند.
خدا هم برایش جبران میکند. جبرانش هم همان برکت است. برکت، فقط در مال خلاصه نمیشود. برکت گاهی میشود همان خرید زمان بیشتر. کارهای خانه تغییر نمیکند و سرجای خودش باقیاست. اما آنقدر زمان برایش پربرکت میشود که در کنار کارهای خانه، کارهای پشتیبانی جنگ را هم انجام میدهد. خانهاش میشود پایگاه پشتیبانی جنگ. پر رفت و آمدترین خانه در روستای گوداسیا!وقتی از او میپرسم در زمان کار، بچههایت را چه کردی؟ آنها را چهطور بزرگ کردی؟ لبخند مادرانهای میزند و میگوید: «نمیدانم کار خدا بود. اصلاً بچهها سر و صدا نداشتند. خودشان درس میخواندند و با هم بازی میکردند. بزرگترها هوای کوچکترها را داشتند. حتی گاهی کارهای خانه را هم انجام میدادند.»
در حالی که زن روستایی، کلی کار دارد. خورشید نزده بیدار میشود و تا شب مدام توی باغ و خانهاش وول میخورد. اما صدیقه میگوید: «وقت اضافی زیاد داشتم. شبها وقتی اهالی به خانهشان میرفتند تا خستگی در کنند، پارچهها را میآوردم و برش میزدم. یا آردها را الک میکردم تا برای خمیر فردا آماده باشد.»
📚 کتاب خاطرات صدیقه گودآسیایی، فعال پشتیبان جبهه در روستای گودآسیا سبزوار، به قلم مهناز کوشکی به زودی منتشر خواهد شد.
#پشتیبان_جبهه
#صدیقه_گودآسیایی
#مهناز_کوشکی
🚩 همراه حسینیه هنر سبزوار باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar