شاعرم، مثل همیشه با قلم، در میزنم
در بهشتم، چون قلم، در وصف مادر میزنم
هر شب قدرم، پُر از تقدیر صبحی روشن است
تا دم از آن نامِ با قرآن برابر میزنم
مومنم، ایمان من، از شوق تسبیحات توست
من به یاد تو، دم از الله اکبر میزنم
تا به دست آرم دلت را، از نجف دُر میخرم
نقش دُر را مثل دل، با نام حیدر میزنم
از لحد پر میکشم، تا میرسی دامنکشان
یاعلی گویان، قدم بر خاک محشر میزنم
من بهشتی هم که باشم، قصر میخواهم چه کار؟
میروم چادر کنار حوض کوثر میزنم
تا شنیدم، مادرم دریای پاکی، مثل توست
بیشتر دارم به اعماق دلم، سر میزنم
نالهی دلتنگیام را، آه مادر! سالهاست
میروم قم، در میان صحن دختر میزنم
شاعرم، این است فرقم با یتیم و با اسیر
من فقیری با وقارم، با قلم، در میزنم
#قاسم_صرافان
#روز_مادر 🌸
@hoseiniye_ye_del
محمّد، باخودش آورد، محبوبش، حبیبش را
حسن،آنباغحُسنشرا،حسینوعطرسیبشرا
#قاسم_صرافان🌱
#مباهله 🌸
@hoseiniye_ye_del
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته
آسمانها را در این ایوان، مجاور ساخته
از قدمهایت بپرس: این راه پایانش کجاست؟
کاینچنین از عالم و آدم، مسافر ساخته
نه فقط قلب تو، قلب عالمی را سوخته
نه فقط از من که از هر سنگ، شاعر ساخته
خاک راهش مُحییَ الاموات، عطرش زندگی
از قلوب مرده هم این خاک، عابر ساخته
آن که میخوانی برایش: «یا حبیبی یا حسین»
هر نگاهش، یک حبیببنمظاهر ساخته
هر کسی، هر جا، دم از آزادگی زد، خویش را
با امام عصر عاشورا، معاصر ساخته..
کارش از اول همین بود، آن مسیحایی که از،
فُطرس پرسوخته، مرغ مهاجر ساخته
کاش میدید، آن که رگهای گلویش را برید،
خون جوشانش، چه دلها را که طاهر ساخته
آه! دیدنها چه کرده با دل زینب؟ اگر
این شنیدنها، تو را آشفتهخاطر ساخته..
#قاسم_صرافان
#اربعین🏴
@hoseiniye_ye_del
اباصلت! آبــی بـــزن کوچهها را
قرار است امشب، جوادم بیاید
#قاسم_صرافان
#امام_رضا 🥀
@hoseiniye_ye_del
مرگ از چشم شما، نیستی و نابودیست
مرگ را لشکر کرار، به بازی گیرند
پیش محبوب، به خون غلتزنان، میرقصند
زندهگانِ نفَس عشق، مگر میمیرند؟
هر که افتاد، به پا خاست ز خونش، سروی
این عَلم رفت، از این دوش، به دوشی دیگر
دُور، در حلقهی مستان، به تسلسل آمد
جام بگرفت سواری، به خروشی دیگر
فتح، «آن»ی ست، در آن سوی «متی نصرالله»
نصر با ماست، ببین: ما همه نصراللهیم
اُحدی هست، ولی شور اَحد، در رگ ماست
خیبری، با مدد از شیر خدا میخواهیم
مست یاریم، اگر گفت: بمان، میمانیم
حکم اگر داد، نفس تا برسد، میجنگیم
ما غیوریم، ولی قلب صبوری داریم
مالکیم، اذن ز مولا برسد میجنگیم
میرسد قصه به مو، کار ولی دست خداست
شادی حرملهها، مرحلهای کوتاه است
آن چه میماند و باقیست، فقط وجه الله
آن چه بالاست، فقط پرچم حزب الله است
با "ولی" باش، که در پیچ و خم گردنهها
مرزِ بین شرف و بیشرفی، باریک است
دلْ قوی دار، که هنگامهی غربال رسید
شب نریزد به دلت شک، که سحر نزدیک است
#قاسم_صرافان
#سید_حسن_نصرالله
@hoseiniye_ye_del
شاعرم، مثل همیشه با قلم، در میزنم
در بهشتم، چون قلم، در وصف مادر میزنم
هر شب قدرم، پُر از تقدیر صبحی روشن است
تا دم از آن نامِ با قرآن برابر میزنم
مومنم، ایمان من، از شوق تسبیحات توست
من به یاد تو، دم از الله اکبر میزنم
تا به دست آرم دلت را، از نجف دُر میخرم
نقش دُر را مثل دل، با نام حیدر میزنم
از لحد پر میکشم، تا میرسی دامنکشان
یاعلی گویان، قدم بر خاک محشر میزنم
من بهشتی هم که باشم، قصر میخواهم چه کار؟
میروم چادر کنار حوض کوثر میزنم
تا شنیدم، مادرم دریای پاکی، مثل توست
بیشتر دارم به اعماق دلم، سر میزنم
نالهی دلتنگیام را، آه مادر! سالهاست
میروم قم، در میان صحن دختر میزنم
شاعرم، این است فرقم با یتیم و با اسیر
من فقیری با وقارم، با قلم، در میزنم
#قاسم_صرافان
#روز_مادر 🌸
@hoseiniye_ye_del
وا می کند بر روی ما بن بست ها را
باب الحوائج شد بگیرد دست ها را
#قاسم_صرافان
#یا_باب_الحوائج_ع
@hoseiniye_ye_del
🔹یوسف گمگشته🔹
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
چشمانتظارت شهرهامان کوچه در کوچه
غرق خیالِ بوسه بر پایت، خیابانها
مستِ شب گیسوی تو، چشم سحرخیزان
بیتاب تسبیح سحرگاهت، شبستانها
مهدیهها دل بردهاند از حوض مسجدها
دور «ولیِّ عصر» میگردند میدانها...
پُر میشود شهر از نوای «آیة الکرسی»
تا بگذری از زیر این دروازه قرآنها...
در خواب، چشمان تو را دیدند نرگسها
شوق گل روی تو را دارند گلدانها
ای در صدای مهربانت حجتی کامل!
ای در نگاه روشنت اثبات برهانها!
هر جمعه در شهری برایت ندبه میخوانیم
تا یوسف گمگشته! باز آیی به کنعانها...
#قاسم_صرافان
#نیمه_شعبان🌸
@hoseiniye_ye_del
عشق من و تو چه ماجرایی دارد
این قصه چه شاهی، چه گدایی دارد
من بین صفا و مروه هم میگویم
ایوان نجف عجب صفایی دارد
#قاسم_صرافان
#عید_غدیر
@hoseiniye_ye_del
2.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عطار عشق...
سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی
از ازل چرخانده دل ها را خدا، سوی علی
او مع الحق گفت و از آن روز ما را میکُشند
دار ما خرما فروشان حلقهی موی علی
مانده ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق
بس که سلمان ها، مسلمان کرد با بوی علی
گر می اندیشی نماز و روزه ات را میخرند
ای برادر! این تو و این هم ترازوی علی
بیشتر از برق دَمهای دو سوی ذوالفقار
دوستان را کشته خَم های دو ابروی علی
هر که دل خوش کرده در عالم به نام دیگری
یا علی نشنیده است از سوی بانوی علی
آری آداب خودش را دارد اینجا عاشقی
ما و خاک کوی قنبر، قنبر و روی علی...
#قاسم_صرافان
#عید_غدیر
@hoseiniye_ye_del
محمّد، باخودش آورد، محبوبش، حبیبش را
حسن،آنباغحُسنشرا،حسینوعطرسیبشرا
#قاسم_صرافان🌱
#مباهله
@hoseiniye_ye_del