🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
✅#عبرتهای_عاشورا
👇#قسمت_سیزدهم
🔹 #مسلم_بن_عقیل به محض ورود به #کوفه، به منزل #بزرگان_شیعه وارد شد و نامهی حضرت را خواند.
🔸گروه گروه، مردم آمدند و همه، اظهار ارادت کردند. #فرماندار_کوفه با مسلم مقابله نکرد. مردم که جو را آرام و میدان را باز میدیدند، بیش از پیش با حضرت بیعت کردند.
🔹دو، سه تن از خواصِ جبههی باطل طرفداران بنیامیّه به یزید نامه نوشتند که اگر میخواهی کوفه را داشته باشی، فرد شایستهای را برای حکومت بفرست. 🔸 #یزید هم #عبیداللَّه بن زیاد که اساس کار او عبارت از این بود که #طرفداران_مسلم بن عقیل را با اشدّ #فشار مورد #تهدید و #شکنجه قرار میداد را فرستاد.
🔹بدین جهت، هانی بن عروه را با حیله به دارالاماره کشاند و به ضرب و شتم او پرداخت. در این مقطع هم، نقش #خواصِ به اصطلاح طرفدارِ حق که #حق_را_شناختند و #تشخیص_دادند، اما #دنیایشان_را_بر_آن_مرجّح_دانستند، آشکار میشود.
🔸حضرت مسلم با جمعیت زیادی به حرکت درآمد. کاری که ابن زیاد کرد این بود که عدهای از #خواص را وارد #دستههای_مردم کرد تا آنها را #بترسانند.
✳️ #خواص هم در بین مردم میگشتند و میگفتند
▪️#با_چه_کسی_سر_جنگ_دارید؟!
▪️#چرا_میجنگید؟!
▪️اگر میخواهید در #امان باشید، به خانههایتان برگردید.
▪️#اینها_بنی_امیهاند. #پول و #شمشیر و #تازیانه دارند.
✳️چنان مردم را ترساندند و از گرد #مسلم پراکندند که آن حضرت به وقت نماز عشا #هیچ_کس_را_همراه_نداشت؛ 😭هیچکس!
📚(#مقام_معظم_رهبری ۷۵/۰٣/٢۰)
♻️ادامه دارد...
#خواص
#بی_خواص
#گزیده_ای_از_بیانات_رهبر_انقلاب
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ابان بن ابى عيّاش از سُليم بن قيس نقل می كند كه گفت :
نزد عبدالله بن عباس در خانه اش بودم، و گروهى از پيروان على(ع) با ما بودند، ابن عباس براى ما سخن مى گفت.
از جمله ماجرای هجوم را برای ما بازگو کرد.
او گفت :
▪️《يَا إِخْوَتِي! تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)، فَأَقْبَلَ عُمَرُ حَتَّى ضَرَبَ الْبَابَ ثُمَّ نَادَى : يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ! افْتَحِ الْبَابَ!》
🔺اى برادران! بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) #عمر به درب خانه حضرت فاطمه(س) آمد و بر در كوبيد و فرياد زد : اى پسر ابوطالب! در را باز كن!
حضرت فاطمه(س) فرمود :
▪️《يَا عُمَرُ مَا لَنَا وَ لَكَ لَا تَدَعُنَا وَ مَا نَحْنُ فِيهِ!》
🔸اى عمر! ما را به تو چه کار؟! ما را در مصيبتمان هم رها نمى كنى؟
عمر گفت :
▪️《افْتَحِي الْبَابَ وَ إِلَّا أَحْرَقْنَاهُ عَلَيْكُمْ!》
🔺در را باز كن وگر نه آن را بر سر شما به آتش مى كشيم.
حضرت زهرا(س) فرمود :
▪️《يَا عُمَرُ! أَمَا تَتَّقِي اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَى بَيْتِي وَ تَهْجُمُ عَلَى دَارِي؟》
🔹اى عمر! از خدا نمى ترسى كه به سرايم درآمدى و به خانه ام يورش آوردى؟!
▪️《فَأَبَى أَنْ يَنْصَرِفَ ثُمَّ دَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَأَضْرَمَهَا فِي الْبَابِ فَأَحْرَقَ الْبَابَ ثُمَّ دَفَعَهُ عُمَر》
🔺عمر برنگشت، سپس آتش خواست، و درب خانه را آتش زد و در آتش گرفت.(۱)
عمر هیزم ها را شعله ور می ساخت و خالد بن ولید، #مغیره و ابوعبیده بن جراح و #قنفذ هم در حال جمع آوری هیزم بودند.
و با شعله گرفتن هیزم ها آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که حضرت فاطمه(س) پشت در نشسته بود!
در این حال، قنفذ سعی می کرد در را باز کند تا به داخل خانه هجوم بیاورند.
😭حضرت فاطمه(س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد.
کم کم آتش به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و حرارت آن بر بدن و صورت حضرت فاطمه(س) می خورد.
در آن لحظه ناگهان عمر چنان با لگد به در نیم سوخته زد که درب خانه باز شد.
پیش از آنکه حضرت فاطمه(س) بتواند خود را کنار بکشد، در با تمام سنگینی بر آن حضرت(س) برخورد کرد و حضرت(س) بین در و دیوار قرار گرفت و بر همه بدن آن حضرت(س) آسیب رسید.
در این هنگام حضرت(س) بر روی زمین افتاد و آتش همچنان شعله ورتر می شد و مهاجمین در این هنگام وارد خانه شدند.
فشار در، بر بدن حضرت(س) به حدی بود که در همان لحظه حضرت محسن(ع) در رحم مادر به شهادت رسید.
حضرت(س) در این هنگام صیحه ای زد و ناله زنان فرمود :
▪️《يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ؟》
🔸ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!
سپس ناله زد:
▪️《آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ》
🔺آه ای #فضه ! مرا دریاب! به خدا قسم فرزندی را که در رحم داشتم، کشته شد!(۲)
ابن حجر عسقلانی می نویسد :
▪️《إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فاطِمَةَ(س) حَتَّي أسقَطَت بمُحسِن(ع)》
🔺در این هنگام عمر به فاطمه(س) لگد زد که سبب سقط محسن(ع) گرديد.(۳)
سپس حضرت(س) عاملین این کار را نفرین کرد.
سپس از زمین برخاست وخود را به زحمت بلند کرد و از شدت جراحات و ضربات، بر دیوار تکیه داد.
عمر خود می گوید :
به طرف در رفتم، او استقامت کرد؛ با تازیانه بر دست هایش زدم، به دردش آورد، صدای ناله و گریه اش را شنیدم.
▪️《فَكِدْتُ أَنْ أَلِينَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَكَرْتُ أَحْقَادَ عَلِيٍّ(ع) وَ وُلُوعَهُ فِي دِمَاءِ صَنَادِيدِ الْعَرَبِ، فَرَكَلْتُ الْبَابَ》
🔹نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد کینه های علی(ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان لگدی به در زدم و ناگهان پشت در افتاد.(۴)
در این هنگام عمر وارد خانه شده بود و قبل از رسیدن فضه بر هر دو صورت فاطمه(س) چنان سیلی زد، که چشمان حضرت(س) پر از خون شد.
عمر که هنوز آتش کینه اش شعله ور بود، با لگد به سینه و پهلوی حضرت(س) زد.
عمر با غلاف شمشیر، بی محابا بر هر دو پهلوی حضرت(س) می زد.
ناگهان عمر #تازیانه را بر بازوی فاطمه(س) زد.
▪️《وَ ضَرَبَ عُمَرُ لَهَا بِالسَّوطِ عَلَی عَضُدِهَا حَتَّی صَارَ کَالدُّملَجِ الاَسوَدِ المُحتَرِقِ》
🔺عمر با تازیانه بر بازوی فاطمه(س) زد، تا اینکه؛ بازو و کتف ایشان مانند دستبدی سیاه، کبود شد.(۵)
در این حال صدای حضرت(س) به «یا ابتاه!» بلند شد.
📚منابع:
۱)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۶۴
۲)بحار الانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
۳)لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶
۴)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
۵)الهدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۷
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#هجوم_به_بیت_ولایت
#فاطمیه
✅ @hosenih_maghtal
✅برخی از آنچه در کتب شیعه و اهل سنت درباره لطمات و صدمات وارده بر حضرت فاطمه زهرا(س) در طی حمله مهاجمین به خانه ایشان آمده است، عبارت است از :
1⃣ضرب #تازیانه :👇🏻
🔹بر پهلوها و پشت :
نقل شده است :
▪️《فَمَاتَت وَ آثَارُ السِّیَاطِ بِجَنبِهَا》
🔺حضرت فاطمه(س) از دنیا رفت، در حالی که آثار تازیانه بر پهلوی او بود.(۱)
و در روایتی :
▪️《ضَرَبَ قُنفُذُ فَاطِمَهَ(س) بِالسَّوطِ عَلَی ظَهرِهَا وَ جَنبَیهَا》
🔺 #قنفذ با تازیانه بر دو طرف پهلوی فاطمه(س) زد.(۲)
🔹بر دست :
نقل شده است :
▪️《وَ ضَرَبَ یَدَ الصِّدِّیقَةِ الکُبرَی فَاطِمَةِ(س) بِالسَّوْطِ》
🔺و آن ملعون دست صدیقه کبری(س) را با تازیانه زد.(۳)
✳️در روایتی خود عمر می گوید :
▪️《فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا》
🔺با تازیانه بر دستانش زدم و او از آن ضربه من درد کشید.(۴)
🔹بر بازو :
در روایتی از خود حضرت فاطمه(س) نقل شده است :
▪️《فَالتَوَی السَّوطَ عَلَی عَضُدِی، حَتَّی صَارَ کَالدُّملُجِ》
🔺عُمَر با تازیانه به بازوی من زد و مانند دستبندی سیاه، کبود شد.(۵)
2⃣شکستن شدن پهلو :👇🏻
نقل شده است که :
▪️《وَ کُسِرَت جَنبُهَا》
🔺و پهلویش شکسته شده است.(۶)
در روایتی دیگر :
▪️《فَدَفَعَها فَکَسَرَ ضِلعَاً مِن جَنبِها》
🔺 #قنفذ بانو را به سمتی از خانهاش پرت کرد و استخوان دنده پهلویش را شکست.(۷)
3⃣لگد خوردن :👇🏻
نقل شده است :
▪️《إنَّ عُمَرَ رَفَسَ (بِرِجلِهِ) فَاطِمَةَ(س) حَتَّی أسْقَطَتْ بِمُحْسِنٍ(ع)》
🔺عُمر لگدی بر فاطمه(س) زد، در نتیجه، فاطمه(س) فرزندی که در رحم داشت، سقط شد.(۸)
در روایتی دیگر :
▪️《لَکَزَهَا قُنفُذُ》
🔺 #قنفذ با لگد به سینه فاطمه زهرا(س) زد.(۹)
4⃣ضربه با غلاف شمشیر :👇🏻
نقل شده است :
▪️《فَرَفَعَ عُمَرُ السَّیفَ وَ هُوَ فِی غِمدِهِ فَوَجَاَ بِهِ جَنبَهَا》
🔺سپس عمر شمشير را بلند کرد، در حالی که در غلاف بود، پهلو های فاطمه(س) را مجروح ساخت.(۱۰)
5⃣فشار بین در و دیوار :👇🏻
نقل شده است :
▪️《وَ ضَغَطُوا سَیِّدَةَ النِّسَاءِ بِالبَابِ》
🔺سرور زنان را با درب مورد فشار قرار دادند.(۱۱)
در روایتی دیگر :
▪️《ضَغَطَ عُمَرُ لَهَا بَینَ البَابِ وَ الحَائِطِ》
🔺عُمر، فاطمه(س) را بین در و دیوار فشار داد.(۱۲)
در روایتی دیگر :
▪️《أنـَّهُ حَصَرَ فاطِمَةَ(س) فِی الْبابِ حَتّی أسْقَطَتْ مُحْسِناً》
🔺عمر، فاطمه(س) را چنان در میان در فشرد که محسن را سقط کرد.(۱۳)
و در روایتی دیگر :
▪️《عَصَرَ عُمَرُ فَاطِمَةَ(س) خَلفَ البَابِ》
🔺 #عمر ؛ فاطمه(س) را پشت در فشرد.(۱۴)
6⃣سیلی به صورت :👇🏻
نقل شده است :
▪️《لَطَمَ وَجَهَ الزَّکِیَّةِ》
🔺عمر به صورت فاطمه زکیه(س) سیلی زد.(۱۵)
در روایتی، خود عمر می گوید :
▪️《فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّيْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْضِ》
🔺از روی مقنعه طوری بر دو گونه اش زدم که گوشوارهها پاره شد و به زمین ریخت.(۱۶)
در روایتی دیگر :
▪️《لَطَمَهَا حَتَّی خَرَّت لِوَجهِهَا وَ جَبِینِهَا》
🔺#عمر با سیلی فاطمه(س) را زد و او با صورت و پیشانی بر زمین آمد.(۱۷)
در روایتی دیگر :
▪️《ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ》
🔺سپس عمر، سیلی به صورت ایشان زد، که گویا میبینم که بر اثر سیلی او گوشواره از گوشش بر زمین افتاد.(۱۸)
7⃣زخمی شدن سینه توسط میخ در :👇🏻
نقل شده است :
▪️《وَ نَبَتَ مِسمَارُ البَابِ فِی صَدرِهَا》
🔺میخ در، به سینه فاطمه(س) فرو رفت.(۱۹)
8⃣سوختن صورت :👇🏻
از حضرت فاطمه(س) نقل شده است که :
▪️《وَ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النَّارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》
🔺پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.(۲۰)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
😭😭😭😭😭😭😭😭
📚منابع :
۱)الهجوم عبدالزهراء، ص۲۷۹
۲)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۵۳، ص۱۴
۴)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۳
۵)الهدایه الکبری خصیبی، ص۱۷۹
۶)نوادر الاخبار فیض کاشانی، ص۱۶۳
۷)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۸۳
۸)لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶
۹)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰
۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۷
۱۱)اثبات الوصیه مسعودی، ص۱۴۶
۱۲)الصواعق المحرقه هیثمی، ص۵۱
۱۳)اثبات الهداة حرّ عاملی، ج۳، ص۳۹۸
۱۴)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۹۴۴
۱۵)بحارالانوار مجلسی، ج۳۱، ص۱۲۶
۱۶)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
۱۷)الهجوم عبدالزهراء، ص۳۳۶
۱۸)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۵
۱۹)الهجوم عبدالزهراء، ص۳۱۷
۲۰)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰
#فاطمیه
#محسنیه
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#شکستن_پهلوی_فاطمه_س
#سیلی_زدن_به_فاطمه_س
#دلیل_شهادت_فاطمه_س
#لگد_زدن_به_فاطمه_س
#تازیانه_زدن_عمر
#تازیانه_زدن_قنفذ
✅ @hosenih_maghtal
✅ابان بن ابى عيّاش از سُليم بن قيس نقل می كند كه گفت :
نزد عبدالله بن عباس در خانه اش بودم، و گروهى از پيروان على(ع) با ما بودند، ابن عباس براى ما سخن مى گفت.
از جمله ماجرای هجوم را برای ما بازگو کرد.
او گفت :
▪️《يَا إِخْوَتِي! تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)، فَأَقْبَلَ عُمَرُ حَتَّى ضَرَبَ الْبَابَ ثُمَّ نَادَى : يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ! افْتَحِ الْبَابَ!》
🔺اى برادران! بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) #عمر به درب خانه حضرت فاطمه(س) آمد و بر در كوبيد و فرياد زد : اى پسر ابوطالب! در را باز كن!
حضرت فاطمه(س) فرمود :
▪️《يَا عُمَرُ مَا لَنَا وَ لَكَ لَا تَدَعُنَا وَ مَا نَحْنُ فِيهِ!》
🔸اى عمر! ما را به تو چه کار؟! ما را در مصيبتمان هم رها نمى كنى؟
عمر گفت :
▪️《افْتَحِي الْبَابَ وَ إِلَّا أَحْرَقْنَاهُ عَلَيْكُمْ!》
🔺در را باز كن وگر نه آن را بر سر شما به آتش مى كشيم.
حضرت زهرا(س) فرمود :
▪️《يَا عُمَرُ! أَمَا تَتَّقِي اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَى بَيْتِي وَ تَهْجُمُ عَلَى دَارِي؟》
🔹اى عمر! از خدا نمى ترسى كه به سرايم درآمدى و به خانه ام يورش آوردى؟!
▪️《فَأَبَى أَنْ يَنْصَرِفَ ثُمَّ دَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَأَضْرَمَهَا فِي الْبَابِ فَأَحْرَقَ الْبَابَ ثُمَّ دَفَعَهُ عُمَر》
🔺عمر برنگشت، سپس آتش خواست، و درب خانه را آتش زد و در آتش گرفت.(۱)
عمر هیزم ها را شعله ور می ساخت و خالد بن ولید، #مغیره و ابوعبیده بن جراح و #قنفذ هم در حال جمع آوری هیزم بودند.
و با شعله گرفتن هیزم ها آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که حضرت فاطمه(س) پشت در نشسته بود!
در این حال، قنفذ سعی می کرد در را باز کند تا به داخل خانه هجوم بیاورند.
😭حضرت فاطمه(س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد.
کم کم آتش به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و حرارت آن بر بدن و صورت حضرت فاطمه(س) می خورد.
در آن لحظه ناگهان عمر چنان با لگد به در نیم سوخته زد که درب خانه باز شد.
پیش از آنکه حضرت فاطمه(س) بتواند خود را کنار بکشد، در با تمام سنگینی بر آن حضرت(س) برخورد کرد و حضرت(س) بین در و دیوار قرار گرفت و بر همه بدن آن حضرت(س) آسیب رسید.
در این هنگام حضرت(س) بر روی زمین افتاد و آتش همچنان شعله ورتر می شد و مهاجمین در این هنگام وارد خانه شدند.
فشار در، بر بدن حضرت(س) به حدی بود که در همان لحظه حضرت محسن(ع) در رحم مادر به شهادت رسید.
حضرت(س) در این هنگام صیحه ای زد و ناله زنان فرمود :
▪️《يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ؟》
🔸ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!
سپس ناله زد:
▪️《آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ》
🔺آه ای #فضه ! مرا دریاب! به خدا قسم فرزندی را که در رحم داشتم، کشته شد!(۲)
ابن حجر عسقلانی می نویسد :
▪️《إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فاطِمَةَ(س) حَتَّي أسقَطَت بمُحسِن(ع)》
🔺در این هنگام عمر به فاطمه(س) لگد زد که سبب سقط محسن(ع) گرديد.(۳)
سپس حضرت(س) عاملین این کار را نفرین کرد.
سپس از زمین برخاست وخود را به زحمت بلند کرد و از شدت جراحات و ضربات، بر دیوار تکیه داد.
عمر خود می گوید :
به طرف در رفتم، او استقامت کرد؛ با تازیانه بر دست هایش زدم، به دردش آورد، صدای ناله و گریه اش را شنیدم.
▪️《فَكِدْتُ أَنْ أَلِينَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَكَرْتُ أَحْقَادَ عَلِيٍّ(ع) وَ وُلُوعَهُ فِي دِمَاءِ صَنَادِيدِ الْعَرَبِ، فَرَكَلْتُ الْبَابَ》
🔹نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد کینه های علی(ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان لگدی به در زدم و ناگهان پشت در افتاد.(۴)
در این هنگام عمر وارد خانه شده بود و قبل از رسیدن فضه بر هر دو صورت فاطمه(س) چنان سیلی زد، که چشمان حضرت(س) پر از خون شد.
عمر که هنوز آتش کینه اش شعله ور بود، با لگد به سینه و پهلوی حضرت(س) زد.
عمر با غلاف شمشیر، بی محابا بر هر دو پهلوی حضرت(س) می زد.
ناگهان عمر #تازیانه را بر بازوی فاطمه(س) زد.
▪️《وَ ضَرَبَ عُمَرُ لَهَا بِالسَّوطِ عَلَی عَضُدِهَا حَتَّی صَارَ کَالدُّملَجِ الاَسوَدِ المُحتَرِقِ》
🔺عمر با تازیانه بر بازوی فاطمه(س) زد، تا اینکه؛ بازو و کتف ایشان مانند دستبدی سیاه، کبود شد.(۵)
در این حال صدای حضرت(س) به «یا ابتاه!» بلند شد.
📚منابع:
۱)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۶۴
۲)بحار الانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
۳)لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶
۴)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
۵)الهدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۷
#حضرت_فاطمه_س_شهادت
#هجوم_به_بیت_ولایت
#فاطمیه
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅#تازیانه_زدن
🔹 جریان تازیانه زدن خلیفه دوم به صدیقه اطهر (سلام الله علیها) از زبان خودش
🔸 ...(خلیفه دوم می گوید: به خانة علی رفتم تا از او بخواهم از خانه بیرون بیاید. فاطمه پشت در آمد...) گفتم: اگر علی بیرون نیاید هیزم فراوانی می آورم و خانه را با هر که در آن است می سوزانم تا اینکه برای بیعت بیاید. پس تازیانة قنفذ را گرفته بر او زدم و به خالد بن ولید گفتم: تو و همرا هانت به سرعت بروید وهیزم جمع کنید و گفتم: آن هیزم ها را آتش خواهم زد.
فاطمه گفت:ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و دشمن امیر المؤمنین!پس دستش را بر در گذاشت تا مانع من از باز کردن در شود. به طرف در رفتم، استقامت کرد؛ با تازیانه بر دست هایش زدم، به دردش آورد، صدای ناله و گریه اش را شنیدم...
--------------------------------------------------
📚متن عربی:
🔸 ....فَقُلْتُ: إِنْ لَمْ يَخْرُجْ جِئْتُ بِالْحَطَبِ الْجَزْلِ وَ أَضْرَمْتُهَا نَاراً عَلَى أَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ وَ أُحْرِقُ مَنْ فِيهِ، أَوْ يُقَادَ عَلِيٌّ إِلَى الْبَيْعَةِ، وَ أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ وَ قُلْتُ لِخَالِدِ بْنِ الْوَلِيدِ: أَنْتَ وَ رِجَالُنَا هَلُمُّوا فِي جَمْعِ الْحَطَبِ، فَقُلْتُ: إِنِّي مُضْرِمُهَا. فَقَالَتْ: يَا عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّ رَسُولِهِ وَ عَدُوَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ يَدَيْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِي مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَيَّ فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَاءً.
--------------------------------------------------
📘 (بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج30، ص 293)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#تازیانه
♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
@hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅#تازیانه_زدن
🔹 جریان تازیانه زدن خلیفه دوم به صدیقه اطهر (سلام الله علیها) از زبان خودش
🔸 ...(خلیفه دوم می گوید: به خانة علی رفتم تا از او بخواهم از خانه بیرون بیاید. فاطمه پشت در آمد...) گفتم: اگر علی بیرون نیاید هیزم فراوانی می آورم و خانه را با هر که در آن است می سوزانم تا اینکه برای بیعت بیاید. پس تازیانة قنفذ را گرفته بر او زدم و به خالد بن ولید گفتم: تو و همرا هانت به سرعت بروید وهیزم جمع کنید و گفتم: آن هیزم ها را آتش خواهم زد.
فاطمه گفت:ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و دشمن امیر المؤمنین!پس دستش را بر در گذاشت تا مانع من از باز کردن در شود. به طرف در رفتم، استقامت کرد؛ با تازیانه بر دست هایش زدم، به دردش آورد، صدای ناله و گریه اش را شنیدم...
--------------------------------------------------
📚متن عربی:
🔸 ....فَقُلْتُ: إِنْ لَمْ يَخْرُجْ جِئْتُ بِالْحَطَبِ الْجَزْلِ وَ أَضْرَمْتُهَا نَاراً عَلَى أَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ وَ أُحْرِقُ مَنْ فِيهِ، أَوْ يُقَادَ عَلِيٌّ إِلَى الْبَيْعَةِ، وَ أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ وَ قُلْتُ لِخَالِدِ بْنِ الْوَلِيدِ: أَنْتَ وَ رِجَالُنَا هَلُمُّوا فِي جَمْعِ الْحَطَبِ، فَقُلْتُ: إِنِّي مُضْرِمُهَا. فَقَالَتْ: يَا عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّ رَسُولِهِ وَ عَدُوَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ يَدَيْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِي مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَيَّ فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَاءً.
--------------------------------------------------
📘 (بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج30، ص 293)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#تازیانه
♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
@hosenih_maghtal