✅#درد_دل_علی علیه السلام
🔹درد دل کردن علی برای #ابن_عباس
🔸#علّامهی_مجلسی (ره) در کتاب #بحار از #کشف_الیقین از ابنعباس (پسر عموی علی علیهالسّلام) نقل میکند که گفت:
🔸من #خشم_علی (ع) را تحت نظر میگرفتم آن هنگام که چیزی را بیاد میآورد، یا از خبری هیجانزده میشد، در یکی از روزها، یکی از پیروانش در شام نامهای برای آن حضرت نوشت، در آن نامه آمده بود که: #عمروعاص، #عتبة بن ابیسفیان، #ولید بن عقبه و #مروان در نزد #معاویه اجتماع کرده و سخن از امیر مؤمنان علی (ع) به میان آورده و از او انتقاد کردهاند، و به زبان مردم انداختهاند که علی (ع) اصحاب پیامبر (ص) را (با کشتار خود) کم میکند، و هر کدام از آنها هر عیبی را که خود به آن سزاوارترند به علی (ع) نسبت دادهاند».
🔹این نامه وقتی به آن حضرت رسیده بود که به سپاه خود فرمان داده بود که به اردوگاه «نُخَیْلَه» بروند، و در آنجا منتظر بمانند تا آن حضرت به آنها بپیوندد (و از آنجا روانهی جبههی #صفّین که جنگ بر ضدّ معاویه بود حرکت نمایند).
امّا اصحاب، سستی کرده وارد کوفه شدند، و علی (ع) را تنها گذاشتند.
این جریان، امیر مؤمنان را بسیار ناراحت کرد، خبر آن منتشر گردید، من وقتی به آن آگاه شدم، شبانه به درِ خانهی امام علی (ع) رفتم، با #قنبر خادم آن حضرت ملاقات نمودم، به او گفتم: خبر امیر مؤمنان چه بوده است؟
🔸قنبر گفت: آن حضرت در خواب است.
ولی آن حضرت سخن قنبر را شنید و فرمود: کیست؟
🔹قنبر گفت: ای امیر مؤمنان! ابنعباس است (یا ابنعباس خودش گفت: من هستم) ابنعباس میگوید: امام اجازهی ورود داد، وارد شدم دیدم آن حضرت در گوشهای از بستر خود نشسته، خود را به جامهای پیچیده است، بسیار ناراحت به نظر میرسید، عرض کردم: «امشب شما را مینگرم در حال خاصّی هستی ای امیر مؤمنان!» (چرا نمیخوابی؟)
🔸فرمود: ای پسر عباس، وای بر تو، چشم در خواب است ولی قلب مشغول است، قلب تو پادشاه سایر اعضاء تو است، وقتی که دل نگران شد، خواب از او ربوده میشود، اکنون که مرا میبینی از اوّل شب تا حال در فکر فرورفتهام، فکر در مورد آنچه که گذشته که چگونه در آغاز (بعد از رحلت پیامبر- (ص)) امّت، پیمان خود را شکستند، و نقض عهد بر آنها (با سوء اختیارشان) مقدّر گردید، رسول خدا (ص) در زمان حیاتش به اصحاب خود امر کرد (آنان که به آنها امر نمود) تا بر من به عنوان امیر مؤمنان سلام کنند (و این جریان در غدیر واقع شد) من بعد از رحلت آن حضرت کوشش داشتم که چنین باشم، ای پسر عباس! من بهترین مردم و نزدیکترین آنها به آنها بعد از رحلت پیامبر (ص) هستم، ولی دلبستگی مردم به دنیا و ریاست، اموری را روی هم آورده که برگشتهاند و دلهایشان را از جانب من برگردانیدهاند، و از من اطاعت نمیکنند.
📚مؤلّف گوید: آن حضرت در این سخن به شکایت از متجاوزین پرداخت، تا گفتارش به اینجا رسید:
🔸ای پسر عباس! اکنون کار من به اینجا رسیده که پسر هند جگرخوار (معاویه) و عمروعاص و عتبه و ولید و مروان و پیروان آنها را با من در یک ردیف قلمداد نمودهاند، بنابراین من تا کی در تردید بسر برم و بنگرم که امر خلافت و وراثت پیامبر (ص) در دنیا به دست چنین کسانی است که خود را رئیس مردم میدانند، و مردم از آنها اطاعت مینمایند، و آن رؤساء از اولیاء خدا عیبجوئی میکنند، و نسبتهای ناروا به دوستان خدا میدهند، و با دروغسازی و کینهتوزی دیرینه، دشمنی خود را نسبت به آنها آشکار میسازند، اصحاب و یاران محمّد (ص) که حافظین و نگهداران اسرار او هستند به خوبی میدانند که عموم دشمنان من، در مخالفت با من از شیطان اطاعت نمودند، و مردم را نسبت به من بیاعتنا کردند، و از هوسهای نفسانی پیروی نموده و آخرت خود را تباه ساختهاند، بینیاز مطلق، خدا است، و اوست توفیق بخش به راه هدایت و درست.
ادامه دارد...
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
--------------------------------------------------
📘#بیت_الاحزان #شیخ_عباس_قمی(ره)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حضرت_علی علیه السلام
♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
@hosenih_maghtal