#خاطرات_شهید
هميشه پارچه سياه كوچکی
بالای جيب لباس سبز پاسداری اش دوخته شده بود؛ دقيقا روي قلبش...
روی پارچه حک شده بود "السلام عليك يا فاطمة الزهرا".
همه میدانستند حاج محسن ارادت دور از تصوری به حضرت زهرا دارد... هر وقت پارچه سياه كم رنگ ميشد
از تبليغات، پارچه نو ميگرفت و به لباسش مي دوخت....
كل محرم را در اوج گرمای جنوب با پيراهن مشكی ميگذراند.
در گردان تخريب هم هميشه توی عزاداری و خواندن دعا پيشقدم بود.
حاج محسن بين عزاداريها بارها و بارها دم "يا زهرا(س)" ميداد و هميشه عزاداريها رو با ذكر حضرت زهرا(سلام الله عليها) به پايان مي برد.
📎پ.ن: #معبرهای ما فرق میکند
با معبرهای شما!!
نوع ِ#سیم_خاردارهایش ... #مین_هایش ...
#فرمـــانده!
تخریبچی هایت را بفرست ...
اینجـا، گرفتار ِمعبر ِ#نفسیم ...
#گناه احاطه کرده تمام خاکریزهایمان را ..
#فرمانده_ی_گردان_تخریب
#شهید_محسن_دین_شعاری
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
⭕️ #مکانیکی ای که #فرمانده شد ...
🌹#یادی_از_سردار_شهید_خلیل_زالپولی
.
🔸اگر بگویم آچار فرانسه ی گردان بود اغراق نکردهام. اگر یک نفر او را نمیشناخت و برای اولین بار او را میدید، خیال میکرد، نیروی خدماتی گردان است. چون از آرایشگری گرفته تا مکانیکی خودروها و ... همه را او انجام میداد.یک روز که داشت پلاتین انگشتهای دستش را با انبر دست در میآورد، گفتم: «خلیل! چرا دستات این طوری شدند؟» خندید و گفت:«عملیات والفجر 8 با یک عراقی گلاویز شدم و او 16 تیر به شکم و دستانم زد.»گفتم:«خودش چی شد؟»گفت: «با این که منو سخت مجروح کرده بود با هزار بدبختی با سرنیزه او را از پای در آوردم.»
.
گفتم:- «چرا خودت پلاتینها را در میآوری؟!»گفت: «خوشم نمیآد وقتم را در بیمارستان هدر بدهم.»شب عملیات کربلای 4 مثل یک شیر غران به دشمن هجوم برد. با این که دشمن از شروع عملیات با خبر بود، ولی او تا خاکریز سوم جزیره پیش رفت. وقتی او را دیدم دستانش باند پیچی شده بود. گفتم: «خلیل چی شد؟» گفت: «دوباره ترکش خوردند.»
.
🕯#سردار #شهید خلیل زالپولی #جانشین #گردان #مالک اشتر لشکر #ویژه ۲۵ #کربلا_#شهادت ۴ دی ۱۳۶۵_#عملیات #مرصاد_ شادی روحش #صلوات.🇮🇷🌷
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#کنگره_شهدای_مازندران
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅ @shohadayeiran57
🌹 #بیاد جواد نژاد اکبر #فرمانده #شهید #گردان صاحب الزمان #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا :
.
▪️ #خاطره// مادرش از آخرین اعزام فرزندش می گفت: « غلامعلی ، در آخرین اعزام ، به من که او را بدرقه می کردم ، گفت : « من دارم به جبهه می روم .» و این جمله را چندبار تکرار کرد . گفتم : « چندین بار رفتی و این بار نرو . » نگام کرد و گفت : « مادر ، من به جبهه می روم و سه روز بعد شهید می شوم و پیکرم برنمی گردد . » ناراحت شدم و گفتم : « مادرت بمیره. چرا می گویی جنازه ات نمی آید ؟ » گفت : « دوست ندارم جنازه ام توسط کسانی تشییع شود که به جبهه نیامدند و کمکی به رزمنده ها نکردند . »
. این سردار رشید بابلی سرانجام در تکمیلی عملیات کربلای 5 در 12/12/1365 در شرق بصره شهد شیرین شهادت را نوشید و همان طور که خودش پیش بینی کرده بود ، به مدت 10 سال مفقود و در دی ماه 1376 شناسایی و در گلزار شهدای بالابیشه سر به خاک سپرده شد .
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
🌹 #وصیت_نامه_ی #سردار #شهید اسدالله لطفی( شهادت ۴ دی ۱۳۶۵ #عملیات کربلای #چهار) ، #فرمانده #محور و معاون ادوات #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا :
.
▪️یک تذکر به آن دسته ی مردم که جبهه را جای افراد ول گرد می دانند، باید بدانند که این جوانان خالص ترین و پاک ترین افراد هستند و الان شما که در خانه تان راحت به سر می برید، این افراد بسیجی که شهید شدند و هستند و دارند می جنگند باعث شدند که شما راحت در آغوش خانواده تان بسر می برید.▪️خدایا! زمان آن رسیده که وداع کنم با دنیا و به سوی تو پرواز کنم. خدایا! بال هایم را خونین کن تا لذت وصال ات را بیشتر بچشم.خدایا! با کوله باری از گناه و با چهره ای شرم سار به سوی تو می آیم. خدایا! اگر تو دست رد به سینه ام زنی دیگر کسی را ندارم که به سوی او بروم.
.
یا صاحبالزمان اغثنا
یا صاحبالزمان ادرکنا
امن یجیب المضطر اذا دعاه فیکشف السوء
ثواب جلسه امروز به نیت تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تقدیم به ارواح بلند همه مومنین و مومنات