🍎🍊قوانین میوه خوردن
#مصرف_میوه_همراه_با_غذا ❌
✍ مصرف میوه با غذا سوء هاضمه و اخلاط فاسد تولید کرده و موجب تباه شدن معده میگردد
✍ تنها چند میوه زیتون و انار و خربزه، مجوز مصرف با غذا را دارند
✍ میوهها به تنهایی و در وعده جداگانهای مصرف شوند
✍ در هر وعده تنها یک نوع میوه (به دلیل متفاوت بودن زمان هضم مواد غذایی مختلف) که البته باید در فصل خودش و کاملا رسیده (کال نباشد) میل شود
⬅️ به عنوان مثال در یک وعده نباید همزمان از سیب و پرتقال استفاده شود
https://eitaa.com/hosiniya
ترتیل وترجمه
صفحه۲۲۴
قرآن مجید
https://eitaa.com/hosiniya
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
🔮🔭
🔭
💎 *تقویم نجومی* 💎
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
✴️ یکشنبه👈 6 آذر / قوس 1401
👈2 جمادی الاول 1444👈27 نوامبر 2022
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی
⭐️احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅خواستگاری عقد و امور ازدواجی.
✅مسافرت.
✅جابجایی و نقل و انتقال.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅درختکاری.
✅خرید و فروش.
✅و قرار داد نوشتن خوب است.
👼مناسب زایمان و نوزاد شایسته تربیت شود. ان شاءالله.
🚘سفر: مسافرت خوب است.
🔭 احکام نجوم.
🌓امروز : قمر در برج جدی است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️فرزند به دایه سپردن.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️برداشت محصول.
✳️کندن چاه و قنات.
✳️شکار و صید و دام گذاری.
✳️تشکیل شرکت و امور مشارکتی.
✳️وام و قرض دادن و گرفتن.
✳️و جراحی و معالجات خوب است.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث حاجت روایی می شود.
💉🌡حجامت.
#خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، خوب نیست.
💑مباشرت:
مباشرت امشب برای صحت جسم مفید و فرزند حاصل از آن حافظ قران گردد.ان شاءالله.
😴😴تعبیر خواب:
خوابی که امشب(شب دوشنبه) دیده شود طبق آیه ی 3 سوره مبارکه " آل عمران" است.
الم ذالک الکتاب لا ریب فیه ....
و چنین استفاده میشود که خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمی دانسته و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز:
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🔭
🔮🔭 https://eitaa.com/hosiniya
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
✨ *«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»*✨
🦋🏵 *ذڪرروزانه*🏵 🦋
تفسیر📗 هرروز أنس با قرآن مجید💚
*┄┅ﷻ❀موضوع❀ﷻ┅┄*
✍🏻 نعمت شکر📋
🍃🌹📖🌹🍃
*«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»*
«٢٨» ﻓَﺈِﺫَﺍ ﺍﺳْﺘَﻮَﻳْﺖَ ﺃَﻧﺖَ ﻭَﻣَﻦ ﻣَّﻌَﻚَ ﻋَﻠَﻲ ﺍﻟْﻔُﻠْﻚِ ﻓَﻘُﻞِ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠَّﻪِ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻧَﺠَّﺎﻧَﺎ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻘَﻮْمِ ﺍﻟﻈَّﺎﻟِﻤِﻴﻦَ
┄┅🔹❀ المؤمنون/۲۸❀🔹┅┄
ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻧﺖ ﺑﺮ ﻛﺸﺘﻲ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻳﺪ، ﺑﮕﻮ: ﺣﻤﺪ ﻭ ﺳﭙﺎﺱ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﺘﻤﮕﺮﺍﻥ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ.
📚🌺تفسیرنور🌺📚
🌺✍🏻ﭘﻴﺎم ﻫﺎ
١- ﺩﻭﺭﻱ ﺍﺯ ﺳﺘﻤﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﺍﺯ ﺳﻠﻄﻪ ﻱ ﺁﻧﺎﻥ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ. «ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠّﻪ ﺍﻟّﺬﻱ ﻧﺠّﺎﻧﺎ»
٢- ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﻧﻌﻤﺘﻲ ﺷﻜﺮﻱ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ. «ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠّﻪ ﺍﻟّﺬﻱ ﻧﺠّﺎﻧﺎ»
٣- ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺻﻴﻐﻪ ﻱ ﺷﻜﺮ، ﻛﻠﻤﻪ ﻣﺒﺎﺭﻛﻪ ﻱ «ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠّﻪ» ﺍﺳﺖ.
٤- ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺎﺑﻮﺩﻱ ﻭ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻧﻜﻨﻴﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﺠﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺷﻜﺮ ﻛﻨﻴﺪ. «ﻧﺠّﺎﻧﺎ» ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ: «ﺍﻫﻠﻜﻬﻢ»
٥ - ﻛﺸﺘﻲ، ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻱ ﻧﺠﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﻧﺠﺎﺕ ﻛﺎﺭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ. «ﻧﺠّﺎﻧﺎ»
*┄••❀🔹 حدیث روز 🔹❀••┄*
💚پيامبر صلي الله عليه و آله :
نِعمَتانِ مَكفُورَتانِ : الأمنُ والعافِيَةُ
🍃🌺🍃
دو نعمت است كه شكر آنها گزارده نمى شود : امنيّت و سلامتى .
📚✍🏻الخصال ، ص 34
⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️
🚩✋🏻 هرروزبه رسم ادب🤚🏻🚩
*اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒
🗓️ امروز:يكشنبہ
☀️۰٦/آذر/١٤٠۱/٠۹
🌙٠٢/جمادی الاولی/١٤٤٤/۰۵
2022/11/Nov/27🌲
⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️
🔹👈ذڪــــــــــرروز📿
*📿یا ذالجلال والاکرام؛
ای صاحب جلال و بزرگواری
✨🍃🌸🍃🌷🍃🌸🍃✨
🔷🔸ذکر روز یک شنبه موجب فتح و نصرت می شود. ذکر روز یکشنبه به اسم امیرالمومنین(عليهالسلام) و حضرت زهرا (سلامالله علیها) است. روایت شده که در این روز زیارت حضرت امیرالمؤمنین (عليهالسلام) و زیارت حضرت زهرا (سلامالله علیها) خوانده شود.
⭐💫⭐💫⭐💫⭐
*اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُڪَ*
⭐💫⭐💫⭐💫⭐
لطفابانشر ذڪرروزانه درثواب آن شریک باشید...
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
╰┅┅https://eitaa.com/hosiniya┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅┅╯
🍂 خاطرات برادر آزاده
مسعود سفیدگر
از کربلای ۴
🔹قسمت پنجم
لحظه اسارت و تیر باران
سرمان را از سنگری که درون آن بودیم بالا آوردیم و متوجه شدیم که دیگر راه نجاتی نیست تا اینکه نیروهای خاص عراقی با هیکلهای درشت و کلاههای قرمزی که به سر داشتند ما را اسیر کردند.
تنها فرصتی که من داشتم این بود که لباس دو تکه غواصیام را عوض کنم. ولی فقط فرصت کردم که لباس نیم تنه بالا را درآورم و بادگیر یکی از شهدا را به تن کنم. دیگر برای عوض کردن شلوار غواصی فرصت نبود. عراقیها در همان حال ما سه نفر را اسیر کردند. کمی بعد تعداد اسرای ایرانی بیشتر شد و ما را در یک جا جمع کردند.
کمی تعدادمان که بیشتر شد هر یک از نیروهای دشمن ما را شروع به تهدید به مرگ کردند. یکی از آنها با چاقو روی شاهرگم خط میکشید و تهدید میکرد که میکشمت. عراقی دیگری اسلحهاش را روی سرم قرار میداد و به گونهای رفتار میکرد که گویا میخواهد شلیک کند. عراقی دیگری جلو میآمد و به صورتم سیلی میزد.
هیچ کدام از این رفتارها در من حالت خاصی همچون ترس یا یأس بوجود نیاورد.
یک عراقی بود که گویا دچار جنون شده بود. حالت خاصی داشت در همین حال که داشتم به او نگاه میکردم ناگهان رگباری به نیت اعدام میان ما اسرا کشید. خوشبختانه گلولهای به بچهها اصابت نکرد. اما یکی از این گلولهها از پایین کشاله ران من عبور کرد و از کنار رانم بیرون آمد. به دلیل آنکه لباس غواصی داشتم به گونهای رفتار کردم که همرزمانم نفهمند مجروح شدهام تا روحیهشان را نبازند.
برای آنکه بیشتر مورد هدف گلولههایش قرار نگیرم خودم را به داخل یکی از سنگرهای عراقی پرت کردم ، عراقیها از من خواستند که بیرون بیایم. از آنجایی که پایم مجروح شده بود. چهار زانو روی زمین از سنگر بیرون آمدم. از شانس بد من چند نارنجک روی زمین افتاده بود که با جلو آمدن من آنها نمایان شدند.
عراقیها فکر کردند که این نارنجکهای من است و تصمیم دارم تا آن ها را بکشم. برای همین سریع به سمت من آمدند و بلندم کردند و من را کتک زدند.
پس از آن من و چند نفر دیگر را در حالی که چشمانمان بسته بود به خط دومشان انتقال دادند. در آنجا مورد بازپرسی قرار گرفتم. ماجرای این نارنجکها به گوش افسران خط دوم هم رسیده بود. جالب است بدانید که این عراقیها از من به فارسی سؤال میکردند و میخواستند بدانند انگیزهام از این کار چه بوده است. من برایشان میگفتم که یکی از نیروهای شما ما را تیرباران کرد برای همین به سنگر پریدم اما هنگامی که بیرون میآمدم چند نارنجک روی زمین افتاده بود و متعلق به من نبودند. همین که عنوان میکردم افسران شما ما را تیرباران کردند چند سیلی میزدند و میگفتند که نگو این گونه نیست.
ادامه دارد
🍂 خاطرات برادر آزاده
مسعود سفیدگر
از کربلای ۴
🔹قسمت ششم
لحظه اسارت و تیر باران
با چوب به زخمم ضربه میزدند
چند بار در همین خط دوم این سوال را کردند که چرا با خودم نارنجک بیرون آوردم و من هم همین جواب را میگفتم و من را میزدند. تا اینکه شب ما را به خط سوم منتقل کردند. نادر به من گفت که در اینجا اسم من صادق است و رحیم هم یادآور شد که فامیلی او قمشهای است چرا که عراقیها این دو نفر را میشناختند و نباید اسم اصلی آنها لو میرفت.
در همین خط سوم ما را در جایی در محدوده بصره جمع کرده بودند. در آنجا با اینکه چشمانم بسته بود میخواستم صدای آشنا بشنوم که صدای «سعید راستی» و «حسنزاده» را که از لشکر ۷ خوزستان بودند شنیدم. کمی خوشحال شدم، با آغاز شب چشمانمان را باز کردند.
در آنجا یک اتاق بود که ۱۰ یا ۱۵ نفر با چماق و کابل به جان ما افتادند. آنجا بود که دیگر جراحت من نمایان شد.
به عراقیها می گفتم که نزنید من مجروحم. افسر عراقی به سمتم آمد و از من پرسید: «کجایت تیر خورده است؟» سرم را به سمت دیگری هل داد و بعد با چوب روی زخمم کوبید.
تصمیم گرفتم دیگر حرفی نزنم. در این محل اتاقهایی وجود داشت که ایرانی ها را می بردند تا از آنها اعتراف بگیرند. هر کس که درون آن میرفت حسابی کتک خورده بیرون میآمد. اصلا دوست نداشتم به درون اتاق بروم. اما نوبت به من رسیده بود.
همین که دم در رسیدم خمپاره یا توپخانه ایران این محدوده را مورد هدف قرار داد و برق قطع شد و مرا دیگر به درون اتاق نبردند.
حدود ۱۵ روز در اینجا بودیم و با وضع بدی روزها را به سر رساندیم. در آنجا وعده غذاییمان چند دانه شلغم و آب شلغم بود که آن را درون سینی میریختند و میان جمعیتی حدود ۷۰ نفر پخش میکردند.
تعدادی از بچهها بودند که مردانگی و ایثار میکردند نمیخوردند تا دیگران که حالشان بد است بخورند. بعد از چند روز خبرنگاران خارجی آمدند و گفتند که غواصها بیرون بیایند می خواهیم از آنها عکس بگیریم و خبر تهیه کنیم. آنجا بود که برای اولین بار به صورت خیلی ابتدایی پایم را پانسمان کردند. من هم بیرون رفتم و پس از مدتی به وسلیه عکسی که در یکی از رسانههای خارجی از غواصها منتشر شده بود فهمیدند که زندهام.