eitaa logo
کانال حسینیه مجازی اباعبدالله الحسین ع
5.1هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
14.9هزار ویدیو
784 فایل
کانال آموزش فرهنگ ایرانی اسلامی سیاسی اجتماعی وابسته به مرکز فرهنگی ونیکوکاری بیت المهدی عج کمک نقدی بشماره 6037697429548081 حسینیه مجازی
مشاهده در ایتا
دانلود
❣همیشه لبخند بزنیم البته بازی نه وقتی کسی نگاهتون میکنه بهش یه لبخند کوتاه بزنیم ☺️ ❣کمتر حرف بزنید و بیشتر باشیم 🤐 ❣ تو یه بحثی که در موردش کافی داریم بزاریم همه نظراتشونو بگن بعد ما محکم نظر قطعی و با سند و مدرکمونو بگیم اینجوری اولا همه میشن دوما میگن فلانی کاملا میدونستا اما هیچی نگفت😲 ❣از شلوغ کردنو تو حرف دیگران پریدنو های بی مورد بپرهیزیم... ❣کمتر کنیم ( مخصوصا با فامیل شوهر و جاری و مادرشوهر و خواهرشوهر ) کسی که زیاد شوخی میکنه کمتر میگیرنش. اما کسی که هر از گاهی یه شوخی قشنگو مودبانه میکنه ادم خوشش میاد و همش تلاش میکنه با اون ادم گرم بگیره و با شوخیاش باعث شه طرف هم باز شوخی کنه.... https://eitaa.com/hosiniya
سلام‌آقـا ... حسین‌جانم_۲۰۲۲_۰۳_۲۹_۰۸_۵۴_۱۷_۲۳۶.mp3
5.95M
سلام آقا...جانم حسین کربلایی محمد حسین حدادیان رزق اول صبح سلام به سید الشهدا علیه السلام https://eitaa.com/hosiniya
فرنگی_تبریز • تعداد: 4 نفر • زمان تهیه و پخت: 2 ساعت مواد لازم🥣 • یک پیمانه لپه • نصف پیمانه برنج • نصف پیمانه بلغور • دو پیمانه جعفری و تره • 5 پیمانه آب مرغ یا گوشت • نصف پیمانه آبغوره • یک کیلوگرم گوچه فرنگی • 2 قاشق غذاخوری نعنا خشک روش تهیه🍵 ♦️ لپه رو یک یا دو ساعت خیس و چند بار آب آن رو عوض کنید. سپس بلغور را اضافه کنید و نیم ساعت هم با بلغور بگذارید خیس بکشد. سپس آنها را آبکش کنید و داخل قابلمه با آب مرغ بریزید و بگذارید نیم‌پز شوند. ♦️برنج را به مخلوط اضافه کنید و تا زمانی بپزید که برنج له و وارفته شود. در این مرحله، پوست گوجه فرنگی ها را بگیرید و داخل غذاساز آنها را پوره کنید. پوره گوجه فرنگی و سبزی را به آش اضافه کنید و اجازه بدید سبزی ها پخته شوند و آش جابیفتد. ♦️ در آخر نمک و آبغوره رو به آش اضافه کنید. پس از جوشیدن، نعنا بریزید و از روی حرارت بردارید. https://eitaa.com/hosiniya
اول از همه یه پیاز بزرگ رو با ۴ حبه سیر گذاشتم تفت خورد و سبک که شد بهش تیکه های مرغ رو اضافه کردم و نمک فلفل سیاه پاپریکا و زعفران غلیظ زدم و گذاشتم به مدت ۲ الی ۲۵ دقیقه به خوبی تفت خورد و مرغا کاملا طلایی شدن. سپس بهش ۱ ق غ خ رب گوجه و ۳ ق غ خ سس انار زدم و ۲ لیوان آب ریختم روشون و گذاشتم به خوبی پخت. به لعاب که افتاد بهش نصف پیمانه انار دون شده اضافه کردم و ۵ دقیقه دیگه گذاشتم پخت و خوب جا افتاد و به روغن افتاد و روی خورشت که توی ظرف سرو ریختم، مقداری انار ریختم و کنار پلو زعفرانی سرو شد. ╚══════════════╝ https://eitaa.com/hosiniya
كودك نيازمند مهر والدين است نه دلسوزی آنها... هر چقدر توان داريد به کودک مهر بورزيد ولي دلسوزي نكنيد چرا كه دلسوزي مانع رشد كودك مي شود. مثلاً اگر كودك شما قادر باشد خودش غذا بخورد ولي شما به او غذا بدهيد دلسوزي كرده ايد، كودك شما بايد بداند كه با گريه كردن نمي تواند به خواسته هايش برسد و اگر شما به درخواست او که با گريه است، توجه كنيد دلسوزی كرده ايد. https://eitaa.com/hosiniya
1401.06.16-Panahian-MukebImamRezaAmud285-AbaadEbadatBaAzematArbaeen-03-96k.mp3
29.23M
🔉 ابعاد عبادت با عظمت اربعین(۳) 📅 جلسه سوم | ‌۱۴۰۱/۶/۱۶ 🕌 موکب امام رضا(ع) - عمود ۲۸۵ 👈کیفیت بهتر: 📎 Panahian.ir/post/7466 https://eitaa.com/joinchat/1089077342Ce67880372a
🍂 🔻 نبض یک خمپاره نوشته : عزت الله نصاری ┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅ 🔻 قسمت سوم آوارگی مردم مظلوم رضا یازع پسرعموی مکی که قبل از انقلاب تکاور چترباز بوده و در عملیات ظفار هم حضور داشته و بهمین دلیل الان مسئول آموزش نظامی مسجد است با قاطعیت اعلام کرد تو کوچکی و به درد جبهه نمیخوری. صبح روز بعد بطرف مسجد امیرالمومنین حرکت کردم، مسیرم از کفیشه میگذره، ماشالله کفیشه مثل پادگان نظامی شده. رضا یازع خیلی تلاش میکنه دیسپلین نظامی را بین بچه ها برقرار کنه، از جلو نظام به چپ چپ به راست راست... حالا که خوب نگاه میکنم میبینم مسئولین مسجد حق دارن منو قبول نکنن، وقتی اینهمه بچه های سربازی رفته توی کوچه هست جایی برای من نیست. ولی حضرت عباسی من که از عباس کمالی پور و حبیب محسنی و حسن زعلی کوچیکتر نیستم، چطوری اونها را قبول کردن منو قبول نکردن. حسین شهریاری با یه وانت آبی رنگ از راه رسید و با صدای بلند به بچه ها گفت سریع مسلح بشید میریم خرمشهر. محمد قندی با یه نیشخند جواب داد منظورت از مسلح شدن، همین چماق‌هاست؟ بچه ها زدن زیر خنده. حسین با لحنی محزون و ملتمسانه به محمد گفت ؛ جان خودت کمتر شوخی کن کمتر بخند، وضع خرمشهر خیلی خرابه. : وولک یعنی خنده ها و شوخیهای مو باعث این وضعیته؟ یعنی اگه مو نخندم، این چماقها تبدیل به آرپی جی و تیربار میشه؟ اگه مو شوخی نکنم، هلی کوپتر و هواپیما میاد و تانکهای دشمن را نابود میکنن؟ چونکه مو خندیدم صدام به خرمشهر طمع کرد؟ حسین، خودت میدونی این خنده ها از سر بیچارگی و ناچاریه، سکینه هر روز ازم سراغ خرمشهر را میگیره. ؛ سکینه کیه؟ : مادر بچه هام دیگه. ؛ تو که هنوز بچه نداری. : خب بالاخره بچه دار میشم دیگه. زنم هر روز بهم میگه محمد یادته میرفتیم زیر پل خرمشهر جیگر میخوردیم، یادته لب کارون قدم میزدیم، تو را خدا نگذار عراقیها شهرمون را بگیرن، لامصب فکر کرده مو لشکر زرهی دارم. نمیدونه شما یه برنو بهم میدید با ۵ تا فشنگ میگی برو جلوی پیشروی تانکهای صدام را بگیر. حسین، جان هرکسی دوست داری برو به فرماندها بگو برنو حریف تانک نمیشه، آرپی جی بدید. درسته که ما حاضریم برای دفاع از شهر و کشورمون جونمون را هم بدیم ولی لامصبا کمک کنید قبل از اینکه کشته بشیم ۴ تا از تانکهای صدام را هم بزنیم. همینجوری که حرف میزنه اشک توی چشماش جمع میشه. حمزه قیطانی با نوک آرپی جی غنیمتیش میزنه به پهلوی محمد قندی و میگه وولک مگه نمیبینی مو آرپی جی دارم؟ : تو چی میگی با این صورتت، اینهم خدا خواست یه عراقی آرپی جیش را انداخت و فرار کرد تو برش داشتی. اگه راست میگی چندتا موشکش را از مسجد بگیر، نیست ندارن. دلت را صابون زدی دوباره یه عراقی فرار کنه و چهارتا موشک گیرت بیاد. تو حتی وانتت هم بنزین نداره، یادت رفت دیروز دم فرمانداری خرمشهر بنزین تموم کردی مجبور شدیم بشاشیم توی باک ماشینت.... حسین کمالی دست محمد قندی را گرفت و بسمت وانت هلش داد و گفت بیا بریم تانکهای صدام منتظرمون هستن. این همون حسین کمالیه که یکسال پیش سر یه موضوع بچگانه با هم دعوامون شد و نزدیک بود کتک کاری کنیم؟ چقدر عوض شده، چقدر عوض شدیم. نعمت مراد زاده به محمد قندی گفت مگه حسین شهریاری دستش به رئیس جمهور میرسه، او هم با ما میاد خرمشهر، با همین تفنگهای کهنه و بدون فشنگ. •⊰┅┅❀•❀┅┅⊰• دنباله دارد https://eitaa.com/joinchat/1089077342Ce67880372a