🔴 گفتم چرا ۴۴ سال بعد از انقلاب هنوز دارن با بعضی ها #مماشات میکنند⁉️
🟢. . گفت: این تصویر رو ببین
✍️ به نظر من از سر #محبت الاغ را کول نکرده میدان_مین است یک #قدمِ اشتباهیِ این الاغ ، کل #عملیات رو مختل میکنه .
🔸ناچاریم به خاطر #پیشبرد انقلاب مان بسیاری از الاغ ها را روی سر بگذاریم و سالها کول کنیم و محاکمه نکنیم تا مبادا فقط به خاطر یک #الاغ نادان یا #خائن عملیات #ظهور در این #پیچ_تاریخی بار دیگر۱۰۰۰سال تعلیق شود!
حالا بفهمید چرا طرف حتی به امام حسینم توهین میکنه هنوز داره رفت و امد میکنه تو این خاک مقدس!
چاره ای نیست ...
✅حذف ولایت فقیه وجه مشترک روسای جمهور سابق
ببینید این چهار رئیس جمهور چه دشمنی با حضرت آقا داشتند و دارند!...
🔴 درزمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی ، او طرحی را ارائه داد که بر اساس آن رهبری ایران شورائی اداره شود...
یعنی حذف ولی فقیه...
🔴در زمان خاتمی، او لایحه ای را به مجلس داد که به لوایح دوقلو معروف شد که مهمترین بند این لوایح محدود کردن اختیارات ولی فقیه بود...
🔴در سال هفتم ریاست احمدی نژاد خبرنگار از او درباره اختیارات رهبری سوال می کند و او جواب می دهد مگر می شود یک نفر تصمیم گیرنده نهائی باشد...
یعنی حذف ولی فقیه...
🔴و اما بدترین آنها!...
در زمان حسن روحانی او با تمام توانش در صدد به چالش کشیدن ولی فقیه بود و هر کجا که رهبر معظم انقلاب در یک موضوع راهبردی نظری دادند، آنرا رد کرد و حتی استهزا کرد که سه نمونه آنرا ذکر می کنیم:
۱_ زمانی که ترامپ گفت من برجام را پاره می کنم رهبر معظم انقلاب فرمودند: اگر تو برجام را پاره کنی ما آن را آتش می زنیم...
و حسن روحانی با کمال بی شرمی و وقاحت گفت بعضی ها فکر می کنند که برجام یک کاغذ است که آن را در آتش منقل کنار دستشان بیندازند و بسوزانند...
۲_ زمانی که در مذاکرات برجام مقام معظم رهبری فرمودند: مواظب باشید کلاه سرتان نگذارند جناب روحانی با کمال پر روئی گفت: بعضی ها می گویند مواظب باشید آمریکائی ها کلاه سرتان نگذارند، با حالت تمسخر و پوزخند گفت: خیر آقا ما عمامه داریم کلاه سرمان نمی رود...
۳_زمانی که مذاکره با آمریکا را می خواستند شروع کنند حضرت آقا فرمودند: من به این مذاکرات خوشبین نیستم...
و روحانی باکمال بی ادبی گفت: در مسائل سیاسی خوشبینی و بدبینی معنائی ندارد، آمریکا کدخداست و باید با کدخدا مذاکره کنیم...
آری ۴ رئیس جمهوری که ۳۲ سال بر این کشور حکومت کردند در کل این ۳۲ سال، همه همّ و غمشان کوبیدن رهبر و از بین بردن این انقلاب مقدس به وسیله حذف کردن ولی فقیه بود، چون به خوبی می دانستند که تا ولی فقیه هست آنان نمی توانند زیر یوغ آمریکا بروند و نقشه های شوم خودشان را اجرا کنند به همین جهت تمام تلاششان را برای حذف ولی فقیه کرده اند و می کنند !!!
اما غافلند از اینکه خودشان با دستان خودشان گورشان را می کنند، چون اراده ی الهی بر این قرار گرفته که این انقلاب با رهبری ولی فقیه "امام خامنه ای" روحی فداه به انقلاب جهانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وصل شود...
امام خمینی قدس سره فرمودند :
« پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد ! »
زیارت #آل_یاسین
و #
دعای_سماتبا سرعت مناسب برای قرائت غروب جمعهها به نیت سلامتی و ظهور امام زمان(عج) قرائت کنیم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بِحَقِ زِینَبْ سَلٰامُ اَللّهْ عَلَیْها
آل یاسین بحرالعلومی.mp3
19.46M
آل یاسین بحرالعلومی.mp3
23.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همانا خداوند راست گویان را دوست دارد.
چقدر زیبا توضیح میده 😍
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔸#حکایت
📝داستان آیت الله شفتی و سگ گرسنه
✍ یکی از علمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمد باقر شفتی رشتی معروف به حجه الاسلام شفتی است که از مجتهدین برازنده و پرهیزکار بود
حجه السلام شفتی در ایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری فقیر بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد،.
گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت.
🔹روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به او رسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، در مسیر راه ناگاه در کنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده و شیر می خوردند، ولی از سگ بیش از مشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت.
🔸حجه الاسلام به خود خطاب کرده و گفت:
اگر از روی انصاف داوری کنی، این سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است،
زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت.
خود حجه السلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی او را طوری یافتم که سر به آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند.
🔹از این جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد و پیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن.
من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که از سود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد
🔸و با آن حدود هزار دکان و کاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند.
تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بود که من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را برخودم ترجیح دادم.
📚منبع: اقتباس ازکتاب صدویک حکایت
عباسعلی کامرانیان
🔅#پندانه
✍️ پنبهدزد، دست به ریشش میکشد
🔹تاجری کارش خریدوفروش پنبه بود و کار و بارش سکه که بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند.
🔸یک روز یکی از بازرگانها نقشهای کشید و شبانه به انبار پنبه تاجر دستبرد زد. شب تا صبح پنبهها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه خودش انبار کرد.
🔹صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبههایش به غارت رفته است.
🔸نزد قاضی شهر رفت و گفت:
خانهخراب شدم...
🔹قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرسوجو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبهها را.
🔸قاضی گفت:
به کسی مشکوک نشدید؟
🔹ماموران گفتند:
چرا بعضیها درست جواب ما را نمیدادند. ما به آنها مشکوکیم.
🔸قاضی گفت:
بروید آنها را بیاورید.
🔹ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند.
🔸قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت:
به کدامیک از اینها شک داری؟
🔹تاجر پنبه گفت:
به هیچکدام.
🔸قاضی فکری کرد و گفت:
ولی من دزد را شناختم. دزد بیچاره آنقدر دستپاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آینه برود و پنبهها را از سر و ریش خودش پاک کند.
🔹ناگهان یکی از همان تاجرهای محترم دستگیرشده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند.
🔸قاضی گفت:
دزد همین است. همین حالا مامورانم را میفرستم تا خانهات را بازرسی کنند.
🔹یک ساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبهها در زیرزمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد.
💢 آدم خطاکار خودش را لو میدهد.
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدئویی غمانگیز از اسباببازی و اشیاء کودکان بیگناه غزه، اما کودکان دیگر نیستند
4_6028139805714417137.amr
923.4K
ترجمه ساده ص۱۲۳
آیات۹۰تا۹۵مائده