eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
350 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ای سر که با پیشانی خون بار می آیی به عشق دخترت تا اخرین دیدار می آیی گواهی می دهد زخم عمیق روی ابرویت تو هم مانند ما از کوچه و بازار می آیی @hosenih به خود گفتم ز نیزه گر چه راحت در نمی آیی به دیدارم ولی حتی شده یک بار می آیی من از تحقیر دختر بچه های شام می آیم تو هم از بار عام مجلس اغیار می آیی شباهت می دهد گیسوی من با گیسویت بابا نمی خواهی بفهمم از تنور انگار می آیی @hosenih حجاب آستین پاره ام را خوب می فهمی تو که دل خون تر از من داری از انظار می آیی تو ای مجروح زیبای من ای آشفته گیسویم چه رفته بر سرت که اینچین تب دار می آیی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دختر غم زده خرابه هام آرزویی ندارم غیر بابام می‌خوام امشب تا سحر صدات کنم ولی لکنت افتاده توی صدام من که تو آغوش تو می‌خوابیدم قبل خواب باید تورو می بوسیدم حالا سر به روی خاکا می‌زارم دیدنت تو خوابه تنها امیدم @hosenih اگه من پرم شکست بابا فدات چشامم نمی‌بینه فدا چشات پر زخمم ولی من یه درد دارم بابایی خیلی دلم تنگ برات روی خاکا بابایی کشیدمت خم شدم یه دل سیر بوسیدمت تموم غصه من همین شده وقتی رفتی خواب بودم ندیدمت رفتی و با سیلی از خواب پریدم نفسم بند اومد از بس دویدم تا صدات زدم بابا منو زدن پناهی جز عمه زینب ندیدم بابا کل حرم و آتیش سوزوند چادر خواهرمو آتیش سوزوند اگه شونه نمیشه موی سرم معجر رو سرمو آتیش سوزوند گل سر دیگه برا موهام نخر بابا خلخال واسه پاهام نخر لاله گوشم ببین زخمی شده گوشواره دیگه برا گوشام نخر من که بودم روز آهوی حرم نمیتونم دیگه حتی راه برم همش از قافله ها جا میمونم تازیونه می رسه تا ببرم بابایی بال و پرم درد می‌کنه زخمای چشم ترم درد می‌کنه از شبی که افتادم از رو ناقه هنوزم موی سرم درد می کنه مثل شمعی پیکر من آب شده صورتم با زخم سیلی قاب شده مثل مادرت که بی هوا زدن بی هوا زدن تو این جا باب شده @hosenih شبی که گم شده بودم زجر اومد عمو جون نشنوه بابا بد می زد قد من به چکمه هاش نمی رسید بی هوا به پهلو هام .... می زد اومدی و گره من وا شده آخرای عمر این زهرا شده هر کسی منو تورو دیده می گه این سه ساله پیرتر از بابا شده شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر لبِ بامِ اسارت آفتابم را ببین مثل این ویرانه احوالِ خرابم را ببین در جوابِ العطش‌هایت وجودم آب شد آب رد شد از سرم؛ حالا سرابم را ببین @hosenih فکر کن مثل قدیمم؛ چشم‌هایت را ببند دیدنِ الانِ من روضه‌ست، خوابم را ببین شب به شب تا چند بشمارم که پیدایت کنم؟! می‌شمارم؛ زخم‌های بی‌حسابم را ببین! با چه زوری خواستند و با چه زوری حفظ شد سرفرازم بعد غارت‌ها؛ حجابم را ببین روزگار کاخِ سبزِ شام را کردم سیاه ردّ اشکم را؛ سلاحِ انقلابم را ببین @hosenih گرچه طوفانِ بلا فانوسِ عمرم را شکست بعدها در این خرابه بازتابم را ببین در قنوت آخرم چیزی به جز پرواز نیست مرغ آمینِ دعای مستجابم را ببین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کجایی؟ تو بدون من نمی‌رفتی آخه جایی... ببین رو گردنم ردِّ طناب افتاده بابایی کجایی تا ببینی که نمیتونم پاشم از جام نشستم کنج ویروونه میگیرم خار از پاهام @hosenih هجوم آوردن و بی تو توو قلب من تلاطم شد تموم خاطراتمون میون شعله ها گم شد کشیدن از پاهام خلخال نمونده گردن آویزی سرم ریخت-آتیش ِ خیمه نمونده از موهام چیزی کتک از حرمله(لع) خوردم بدم میاد ازش بی حد رباب(س) و گریه می انداخت به عمه حرف بد میزد گمونم گوشهٔ ابروم شکسته...مضطرم کرده یه شب افتادم از ناقه با پهلویِ ورم کرده واسه اینکه من از عمه جداشم زجر(لع) میومد همش محکم رو دستم با غلافِ خنجرش میزد دلم آتیشه بیتابم برا داغِ عمیقِ تو سنان(لع) داره یه انگشتر شبیه اون عقیقِ تو @hosenih یه روز گوشواره م و دید و دوید و زد سرم فریاد کشید از گوشم و میگفت به گوش ِ دخترم میاد می مُردم تا که می دیدم به جایِ روی ماهِ تو نشسته شمر(لع) با خنده به روی ذوالجناحِ تو! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی میان طشت زر وجه خدا تصویر شد آیات توحید لبت با خیزران تکفیر شد دیدم سرت بر شاخساری خشک جان تازه داد دیدم که خاک از خون پاکت جان گرفت؛ اکسیر شد @hosenih حرهای بسیاری به درگاهت پناه آورده اند حتی شراب از عطر زلفت مست شد تطهیر شد آهم به جان نیزه و طشت و تنور افتاده است آهم سبب شد که سر تو نیز دامن گیر شد مرثیه هایت را در آغوشم گرفتم نیمه شب مرثیه هایت در نگاهم موبه‌مو تفسیر شد نظم جهان بعد از تو چون گیسوی من آشفته است بی نظمی زخم گلویت علت‌ تغییر شد هرچند دست کوچکم آزار دید از سلسله جانم میان سلسله گیسوی تو زنجیر شد مانند گیسوی تو در داغ علی اکبرت ریحانه ات بیش از حبیب بن مظاهر پیر شد چشمان شور شامیان دنیای من را چشم زد کابوس تلخ دختر شیرین زبان تعبیر شد مریم ترین آیات قرآن در خرابه جان سپرد خیلی شکوه شاهدخت کوچکت تحقیر شد @hosenih شد قسمت اصغر هم آغوشی تو در بین قبر هجران آغوشت برای دخترت تقدیر شد از بس که زخمی شد تنم دیگر رقیه نیستم بر روی قبرم جای نامم، نام تو تحریر شد شاعر:حجت الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه بلا ها کشیده ام که مپرس دختری رنج دیده ام که مپرس باورت نیست در سه سالگی ام کودکی قد خمیده ام که مپرس @hosenih معجرم سوخت گیسویم کِز شد لب ز خجلت گز یده ام که مپرس چند باری ز ناقه افتادم تا به اینجا رسیده ام که مپرس تو نبودی عمو نبود از زجر زجر هایی کشیده ام که مپرس پاره شد گوش و گوشوارِ مَرا گفت از تو خریده ام که مپرس بس که بر چشم و صورتم زده است تار گردیده دیده ام که مپرس کعب نی را و تازیانه ز ترس با دل و جان خریده ام که مپرس بر روی خار ها چنان از ترس پا برهنه دویده ام که مپرس من به گوش خود از حرامی ها ناسزا ها شنیده ام که مپرس چه بگویم که در چهل منزل بر سر نی چه دیده ام که مپرس @hosenih تا به وصلت رسم دوباره پدر زهر هجری چشیده ام که مپرس پُرسم از عمه در طبق گو چیست گوید ای نور دیده ام که مپرس شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رسید باباجان همانکه موی تو را می کشید باباجان چقدر محکم زد بگو به عمه که خوابم پرید باباجان @hosenih برید امانم را همانکه راس تو را میبرید باباجان تو بین گودالی به سوی خیمه چرا میدوید باباجان کنیز یعنی چه چه بود اینکه رقیه شنید باباجان چقدر مثل همیم تو رو سفیدی و من‌ مو سفید باباجان تمام شد عمه همینکه وارد بزم حرام شد عمه یزید میخندید ببین که با چه کسی هم کلام شد عمه امان امان‌ از شام چقدر دور و برش ازدحام شد عمه @hosenih نپرس باباجان میان کوچه چطور احترام شد عمه ولی سر بازار اسیر زخم زبان عوام شد عمه شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عطر خوش سیب از دل صحرا وزیده عمه،گمانم مهربانِ من رسیده شام جدایی شد سحر،الحمدلله آخر رسیدی از سفر،الحمدلله رفتی بدون بوسه های یادگاری اصلا نگفتی دختری داری،نداری؟! @hosenih خیلی برایت پای نیزه غصه خوردم شب تا سحر زخم سرت را می شمردم هر شب شبیه شمع کارم سوختن بود آمار زخم صورت تو دست من بود بین من و تو نیزه‌داری گاه سد شد سهم من از اصرار دیدارت،لگد شد در هر کجا با نیّت آزار..،می زد این زجر تفریحاً مرا هر بار می زد در کوفه ما را مردمی گمراه گفتند خیلی به بابایت بد و بیراه گفتند دیدی عمو بالای نیزه غیرتی شد دیدی به ما در کوچه ها بی حرمتی شد این حرمله دور و بر ما تاب می خورد این حرمله پیش ربابت،آب می خورد ما را میان خنده ی انظار بردند ما را شبیه برده ها بازار بردند یک عده وحشی سمت سرها می دویدند یک عده معجر از سر ما می کشیدند در کوچه ها،این پیرهن آتش گرفته مانند زهرا موی من آتش گرفته از سنگ بدتر،چشم های بام بودند دور و بر ما مست های شام بودند تیرِ نگاهِ شوم پشت هم می آمد مابین زن ها گاه معجر کم می آمد بزم شراب و خیرزانِ بی حیایش روی لب خشک تو مانده ردِّپایش بگذار من از تو سوالی را بپرسم باید که این موضوع را حالا بپرسم @hosenih آن شب چه شد،که خواهرم افتاد از پا اصلاً بگو کارِ کنیزان چیست بابا!؟ فمهیده ای که چه به روز دختر آمد کافی است،اشکت مثل اشک من درآمد مثل تو من هم غرق داغی بی حسابم وقتش رسیده تا کمی پیش ات بخوابم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه نعمتی است نشستن به روی بام حسین خدا کند که بیفتد دلم به دام حسین همین که دست نوازش کشید بر سر خلق تمام اهل دو عالم شدند رام حسین @hosenih شبیه سوره ی"یاسین"شبیه سوره ی "نور" پر از تَرَنُّم وَحی است هر کلام حسین به سائل در این خانه احترام کنند فرشته های مُقَرَّب..،به احترام حسین حلال باد به هر نوکری حلالِ حسین حرام باد به هر نوکری حرامِ حسین هزار مرتبه شکرت خدا،که مادر من نهاده در کامَم،لقمه ی طعامِ حسین پدر ز بَدوِ تولّد چنین خطابم کرد: تویی گدای حسن جان،تویی غلامِ حسین چِقَدر خَبط نمودیم و او دُرُستش کرد به قول لاتِ محلّه؛تهِ مرامِ حسین قسم به فاطمه،او نیز می دهد پاسخ به هرکسی که بگوید فقط:سلام؛حسین میان روضه زمانی که اشک می خُشکد همیشه گریه در آورده است"نامِ" حسین روایت است برای تمام آن همه زخم همین دو قطره ی اشک است التیامِ حسین ▪️ ▪️ میان گودی گودال خواهری می دید عصا،قلاف،سپر،نیزه،ازدحام،حسین @hosenih عبا،عمامه،ردا..،فکر می کنم افتاد به دست هر کسی،یک تکّه از تمامِ حسین خدا کند که پس از او،"رقیه"را نزنند خدا کند نرود "زجر" در خیامِ حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی تو دردی کشیده ام که مپرس " زهر هجری چشیده ام که مپرس" ناز عشق تو را در این بازار با نیازی خریده ام که مپرس @hosenih انقلابی در این خرابه ی شوم یک تنه آفریده ام که مپرس غزلی ناب بودم و حالا شرحی از یک قصیده ام که مپرس در سحر از زبان مادر تو قصه هایی شنیده ام که مپرس بعد از آن ظهر زخمی گودال آنقدَر داغ دیده ام که مپرس بسکه در زیر دست و پا ماندم مثل زهرا خمیده ام که مپرس @hosenih آنچنان دل بریدم از دنیا پدر سر بریده ام که مپرس لخته ی خون به روی گوشم هست تو نبودی که گوشواره شکست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5810041332063799783.aac
11.78M
🔰🔰 🏴 روضه محرم 🏴 با تحقیق و سخنرانی: حجت الاسلام محرم ۱۴۰۰ ✅موسسه قدیم الاحسان✅ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صد زخم به بال و پر،کبوتر دارد این یاس نشانه های مادر دارد با سر به حضور او مُشَرَّف شده است... بابا چه ارادتی به دختر دارد شاعر: @dobeity_robaey